يکشنبه 1 آبان 1401-8:17 کد خبر:110669
کی قرار است ساری از کابوس این شورا و شهردار رها می شود!!
چرا شورای شهر ششم ساری تا این اندازه ناکارآمد است؟
این نخستین بار در تاریخ شورا و شهرداری در ساری است که چنین ترکیب بیکیفیت و ناکارآمدی برای شهر تصمیم میگیرند، نه شهردار می داند برنامهی کلان و راهبردش چیست و نه شورای شهر نقشهای برای توسعه ساری دارد.
به گزارش خزرتیترخبر: (عالین نجاتی) - ساری شهری تاریخی است، با مردمانی فرهیخته و نخبگانی شهره در تاریخ معاصر ایران، شهری با آب و هوای خوش که در سفرنامه ها به نسیم و عطر بهارنارنجاش ماندگار شده و موقعیت ویژهی جغرافیاییاش منجر به ایجاد فرصتهای فراوان اقتصادی و فرهنگی شده است، ساری از معدود مراکز استان در ایران است که دسترسی همزمان به راه آسفالته منتهی به پایتخت، فرودگاه، بندرگاه و راه آهن دارد.
در ستایش این شهر می توان کتابها نوشت، آنچنان که از غربت و تنهاییاش،تاریخ بلدیه در ساری به حدود 100 سال پیش بازمیگردد اما هیچ نشانی از کهنسالی در تاروپود شورای فعلی شهر ساری دیده نمیشود، این نخستین بار در تاریخ شورا و شهرداری در ساری است که چنین ترکیب بیکیفیت و ناکارآمدی برای شهر تصمیم میگیرند.
یکی از قدیمی ترین تصاویر از بافت مرکزی شهر ساری
این مجمع مشورتی و قانونگذاری که روزگاری به نامهایی چون علی بهروش، اسفندیار عشوری، محمد دامادی، میرصالح صالحینیا و عباس نجاریان ساروی شناخته میشد، امروز در ید قدرت کسانی است که مردم شهر کوچکترین شناختی از آنها ندارند.
بهروش که روحش شاد باد، مُصلحی اجتماعی بود و از خانوادهای شناخته شده از محلهای قدیمی میآمد، سابقهی حضور در جنگ داشت و از چهرههای ماندگار ورزش ساری بود.
اسفندیار عشوری علیرغم جوانی، پس از حضور در شورا به مدیرکلی راه و ترابری در دولت اصلاحات رسید و این خود نشاندهندهی جایگاه و تواناییهای وی بود، او صراحت داشت و تخصصاش به کار توسعهی شهر میآمد.
محمد دامادی نیز از خانوادهی سیاسی شناخته شدهای می آمد. پدر مرحوماش نماینده مجلس بود، دامادی از شورای شهر به نمایندهگی مجلس رسید و موفق شد در دایره مشورت یکی از مهمترین گعدههای سیاسی ساری قرار گیرد.
میرصالح صالحینیا 4 دوره عضو شورای شهر بود، از معتمدین بازار ساری به شمار میآمد و ریاست اصناف را به عهده داشت و از این جهت گزینهای عالی برای حضور در مجمعی نظیر شورای شهر بود.
عباس نجاریان ساروی از خانوادهای شناخته شده و خوشنام و از محلهای قدیمی بود و به واسطه حضور طولانیاش در راس باشگاه فوتسال شهروند ساری که تنها روزنهی ورزشی سارویها بود، حضورش برای شورا مغتنم میشد.
برخی از چهره های شاخص ادوار شورای شهر ساری
حالا اما چهرههای ناشناخته بر راس کارند که نقدی بر گمنامیشان نیست، اما نقدهای فراوانی به عملکردشان یا شاید بهتر است بگوییم عمل نکردشان وارد است، رفتارهای عجیب در استیضاح شهردار، عدم دانش کافی از ضروریات فرهنگی و اقتصادی ساری، بیاطلاعی محض از تاریخ و هویت طبقاتی و اجتماعی سارویها و سیاست زدهگی ناشیانه و خام دستانه موجب شده است که بود ونبود این شورا تغییری در سرنوشت شهر ایجاد نکند.
ظرفیتهای اقتصادی مهم ساری از جمله ظرفیتهای مالیاتی و گردشگری در مناطق جنوبی و شمالی شهر از نظر این شورا دور است، در این شورا هنوز یک پایش میدانی علمی از معضلات و فرصتها صورت نگرفته است، خبری از آمارهای مهم محلی و تطبیق برنامه شناختی آنها با آمارهای کلان استانی و ملی نیست، تخریب بیوقفه آثار تاریخی و محلههای خاطره ساز شهر با سرعت ادامه دارد، ارتباط شورای شهر ساری به عنوان مرکز استان با نهادهای تاثیرگذار سیاستگذاری نظیر فرمانداری و استانداری در پایینترین سطح خود قرار دارد و اساسا عضوی در قد و قوارهی جدی گرفتن شدن در شورای شهر ساری وجود ندارد.
اعضای شورای ششم شهر ساری
برنامه ریزی در خصوص مشارکت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و امور رفاهی یکی از اصلیترین وظایف شوراهای شهر است اما فهم شورای شهر فعلی ساری از خدمات اجتماعی برپایی چند چادر جزیره بوستان ملل، برگزاری نمایشگاه کتابهای تکراری و بیمصرف یا وقت ملاقات دادن به خلقالله و سرکشی به محلههای مختلف و عکس پیروزی گرفتن است.
خدمات اجتماعی به معنای پایش وضعیت روان جمعی مردم یک شهر در بسترهای گوناگون است، خدمات اجتماعی به معنای چانه زنی مداوم با دستگاههای ذیربط برای افزایش کیفیت سلامت مردم شهر است، نمی شود که شما درمانگاه و مرکز پزشکی بسازید اما به فکر پارکینگ نباشید، نمیشود که اجازه دهید مهمترین خیابانهای شهر پر شود از داروخانه و بنگاه، و تنوع کسب وکار در بافت شهر را نابود کنید.
این شورا اساسا فهم درستی از خدمات اجتماعی ندارد و به همین جهت است که هر روز وضعیت ترافیک شهر وخیمتر میشود و مشاغل درآمدزای روزانه در اختیار مهاجران مشهدی و آذری قرار میگیرد، اما جایی برای سرمایهگذار خُرد ساروی باقی نمیماند.
عملکرد این شورا در حوزهی اقتصادی به شدت منفی است، هیچ کدام از اعضای شورا درکی از درآمد ناخالص داخلی و ارتباط آن با حاشیه نشینی یا فهم درستی از رابطه بازار و رشد نامتوازان درآمد ندارند، نه تنها هیچکدام از اینها را ندارند، بلکه مشورتی از متخصصین این حوزه هم نمیگیرند و این شورا با آن ساختمان مفخم از داشتن یک مشاور اقتصادی محروم است، چون کسی احساس نیاز نمیکند، ساری مرکز استان مازندران است، اما نمایندگی بسیاری از شرکتهای بزرگ پایتخت در شهرهای بابل و آمل است، ساری مرکز استان است اما هنوز یک مرکز نمایشگاهی آبرومند ندارد، سه سال از وعدهی ساخت پردیس سینمایی در مکان سابق سینما ایران میگذرد اما شورا توان فشار آوردن به حوزهی هنری را ندارد و دایرهی نفوذش آنقدر محدود است که هیچ نیروی اثرگذاری به حرفشان توجه نمیکند.
تفاهم نامه آغاز ساخت بزرگترین پردیس سینمایی شمال در ساری
در قانون «اقدام در خصوص تشکیل انجمن ها و نهادهای اجتماعی، امدادی، ارشادی و تأسیس تعاونی های تولید و توزیع و مصرف، انجام آمارگیری، تحقیقات محلی و توزیع ارزاق عمومی با توافق دستگاههای ذی ربط» یکی از مهمترین وظایف شوراهای شهر است که نیازی نمیبینم در مورد میزان موفقیت شورای شهر فعلی در این حوزه وقت مخاطبان را بگیرم، زیرا ناگفته پیداست که کوچکترین قدمی در راه تحقق این وظیفه برداشته نشده است.
شاید بسیاری بگویند این ناکامیها در دورههای قبلی شورای شهر ساری هم دیده می شد، این حرف اگرچه درست است اما نکته مهم اینجاست که این ناکامیها هرگز تا این اندازه بزرگ و قابل نقد نبوده است، آنچنان که ذکرش رفت در دورههای قبلی حداقل چند چهره ذی نفوذ و آگاه به مسایل شهر در ترکیب شورا بودند، یا متخصصانی به کار افتادند که توانستند تغییراتی چشمگیر ایجاد کنند، به جز دوران طلایی مهدی عبوری در شهرداری ساری که عملا شورای شهر زیر سایهی شهردار قرار داشت و رابطهی شورا و شهرداری بسیار هماهنگ بود، در باقی دورهها رابطه شورا و شهرداری مسیری ناهموار اما روشنی را می پیمود، اما این رابطه در شورای فعلی کاملا بدون راهبرد است و اصلا معلوم نیست خواستهی شورا از شهرداری چیست و چرا شورا به وظایف مهم خودش بعنوان بزرگترین نهاد نظارتی، مصلحتاندیش و کارگشا عمل نمیکند.
به گزارش خزرتیترخبر، از سوی دیگر شورا فشاری اثرگذار بر طالبی وارد نمیکند تا این حلقهی بسته ی رکود را در ساری بشکند، ساری مدتهاست به شهری متروک بدل شده و موفقیتهای شهرداری به کارهای روزمره کوچک محدود شده است و همچنان دربارهی پرداخت حقوق و دستمزد نق می زند بدون اینکه راهی برای استفادهی بهینه از نیروی انسانی پیدا کند تا به مرور زمان به تعادل هزینه و فایده برسد.
نه طالبی می داند برنامهی کلان و راهبردش چیست و نه شورای شهر نقشهای نظری و عملی برای توسعه ساری دارد،غربت و تنهایی ساری هم از همین جا نشات می گیرد؛ از دو خط ناکارآدمد که با عبور از هم تقاطع ناکامی را میسازند./عبارت
🆔@khazartitrekhabar
🌐Khazartitrekhabar.ir