آخرین عناوین

پنجشنبه 1 مرداد 1394-16:29 کد خبر:14556

خبرگزاری فارس بررسی می کند:

نامهربانی‌های مسکن مهر در مازندران

با راه‌اندازی شرکت‌های تعاونی به نام مسکن مهر، گویا بارقه امیدی در دل افراد نیازمند برای خانه‌دار شدن ایجاد شد، اما دیری نپائید که نامهربانی مسکن مهر، تأیید شد؛ همان پروژه‌هایی که قرار بود روزی مأمن انسان‌های نیازمند باشد.


به گزارش خزرخبر و به نقل از فارس، همان‌طور که می‌دانیم مسکن مهر نام طرحی است که برای تامین خانه اقشار کم‌درآمد پیشنهاد شد و مطابق این طرح، متقاضیان فاقد مسکن در قالب تعاونی مسکن توسط اداره تعاون سازماندهی شده و سپس سازمان مسکن و شهرسازی پس از تطبیق شرایط متقاضیان، اقدام به تخصیص زمین مورد نیاز کرده و عملیات احداث مسکن نیز توسط تعاونی و با انتخاب مجری ذی‌صلاح انجام می‌شود.

در استان مازندران به‌دلیل قیمت سرسام‌آور زمین در داخل شهرها، این طرح در خارج و حاشیه شهرها که قیمت زمین و به‌واسطه آن قیمت مسکن پایین‌تر است؛ بدون بررسی کارشناسی اجرا شد و همین موضوع سبب شد تا قشری که بیشتر آنها از خانواده‌های ضعیف و کم‌درآمد هستند، در مدت کوتاهی در یک نقطه سکونت داده شوند.

هدایت ناگهانی و یک‌شبه جمعیتی از مردم برای زندگی در منطقه‌ای خارج از بافت شهری، نیازمند برنامه‌ریزی‌های دقیق شهری است که از آن نیز چشم‌پوشی شده است، برنامه‌ریزی شهری، حرفه‌ای است با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان در مورد مسائل شهری همچون بهداشت و سلامت، حمل و نقل، محیط زیست، معماری، زیبایی‌شناختی، جامعه‌شناسی و ... اما با ابراز تاسف باید بگوئیم که در مسکن مهر شاهدیم نه‌تنها کیفیت زندگی افراد افزایشی نداشته، بلکه با گرفتار آمدن در دام لفاظی‌ها، مفهوم «کیفیت» در زندگی‌شان گنگ شده است.

چنانکه شاهدیم در شهرک‌های مسکن مهر، مردم از امکانات لازم و اولیه زندگی مانند مدرسه، بیمارستان و درمانگاه، آتش‌نشانی، مرکز خرید و فروشگاه، آسفالت و ناوگان حمل و نقل شهری و حتی تلفن نیز محروم‌اند که نمونه بارز آن را در مسکن‌های مهر مازندران و به‌ویژه در شرق مازندران می‌بینیم، مسکنی که هنوز اندرخم یک جاده مانده است و معلوم نیست تکلیف متقاضیان و ساکنان آن چه می‌شود.

بی‌کفایتی در ساخت واحدهای مسکن مهر سبب‌شده که بسیاری از ساکنان این مجموعه، از ترک‌خوردگی و حتی تخریب بخش‌هایی از واحد خود گلایه کنند، ضمن آنکه کارشناسان نیز استاندارد نبودن مصالح، کاشی و سرامیک، پکیج، درب و پنجره، لوله‌های آب و فاضلاب و ... را در ساختمان‌های مسکن مهر تائید کرده‌اند.

* ایجاد شکاف اجتماعی

یک شهر در چارچوب محلات شکل می‌گیرد؛ محلات یعنی همگن‌های اجتماعی، اما متأسفانه در اجرای مسکن مهر، به‌دلیل فقدان مطالعات سنخیت‌های فرهنگی و اجتماعی مورد سنجش قرار نگرفته است، لذا از بافت اجتماعی در این طرح‌ها خبری نیست و مناسباتی که از آن به‌عنوان شهروندی یاد می‌شود، در مسکن مهر به‌سختی ممکن است شکل گیرد که این موضوع شاید باعث تمرکز فساد در یک منطقه از شهر شود.

چنین مشکلاتی رفته‌رفته سبب ایجاد حاشیه‌نشینی در شهرها می‌شوند، حاشیه‌نشینی عبارت است از ساختمان یا بخشی از شهر که در آن ویرانی، نارسایی عرضه خدمات درمانی، تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی دیده می‌شود، البته به نظر می‌رسد به تعبیر یاد شده باید اوصافی چون عدم امنیت، جرم‌خیز بودن و نیز مأمن و پناهگاه امن برای بزهکاران را اضافه کرد.

مقصود از حاشیه‌نشینی در ایران را اینچنین گفته‌اند:

1. منطقه‌ای از واحدهای مسکونی رو به ویرانی، فرسوده و با تجهیزات ناقص در حاشیه شهرها

2. تسلط فرهنگ فقر در منطقه

3. جدایی‌گزینی توده‌ای مردم روستایی از جامعه شهری

4. شهرک‌های چسبیده به شهر با مواد و مصالح کم‌دوام ساختمانی

5. مهاجرت و سکونت بخشی از مردم روستاها در حاشیه شهرها

در این خانه‌ها که به‌دلیل تعجیل در ساخت، فاقد ارزش‌های سازه‌ای و معماری و سیمای شهری است و هر یک از واحدهایش حکم فصلی از کتاب «مصیبت‌نامه» عطار را دارد؛ عموما افرادی شریف زندگی می‌کنند، ولی شرایط و موقعیت جغرافیایی ایجاب می‌کند تا برای افراد آسیب‌زا یک منطقه اخلاقی و فرهنگی خاصی ایجاد شود.

درنظر نگرفتن این مسئله سبب می‌شود تا خانواده‌هایی که در این مناطق «زندگی» می‌کنند، به مرور زمان دچار معضلات عدم مشارکت، احساس تبعیض، نداشتن روحیه شهروندی، کامروایی‌های معوق و ... شوند و این احساس را داشته باشند که شهر، خانه‌ آنها نیست و اگر این به حاشیه رفتن کامل شود، با بحران اجتماعی بزرگی روبه‌رو می‌شویم که بررسی آن در حوزه کارشناسان حوزه جامعه‌شناسی است.

* تمرکز جرم

ساکنان شهرک‌های مسکن مهر را عموماً قشر جوان و میانسالی تشکیل می‌دهند که هنوز صورت‌شان ضربت سیلی‌های روزگار را نچشیده است و آنها با دیدن زندگی حاشیه‌ای خود و به اقتضای آن مشغول شدن به شغل‌های حاشیه‌ای، سرنوشت حاشیه‌ای را نیز برای خود ناگزیر و خود را مغلوب قضا و قدر می‌پندارند.

این مناطق همچنین بسیار مستعد ارتکاب جرم هستند، فقدان نظارت امنیتی کافی، وجود تعداد زیادی افراد نیازمند و بیکار، سطح پایین سواد، فقدان روشنایی کافی در معابر و وضعیت جغرافیایی بعضی مناطق، همه باعث می‌شود مجرمان به‌راحتی در آنجا پناه گیرند و تا زمانی که این عوامل زمینه‌ساز وجود داشته باشد، این مناطق بالقوه جرم‌خیز می‌مانند.

جوانان حاشیه‌نشین با فرهنگ ویژه، روزها عازم مرکز شهر می‌شوند تا کاری دست و پا کنند، با توجه به فقدان تخصص و آموزش کافی، عمدتاً به کار دست‌فروشی، پهن کردن بساط، سیگارفروشی، کار در میادین تره‌بار و … می‌پردازند و به این ترتیب به‌صورت زائده فعالیت‌های شهری درمی‌آیند، این مشاغل غیرتخصصی و زائد خود به عنوان یک عامل سوق‌دهنده به‌سوی جرم عمل می‌کنند.

* آیا چاره‌ای وجود دارد؟

همیشه برای شناخت مشکلات لازم نیست کار را تمام کرده و سپس درباره آن قضاوت کنیم، گاهی شکافتن موضوعات قبل از اجرا، می‌تواند نشان دهد که با چه مشکلات عظیمی مواجه است.

ولی نه‌تنها قبل از اجرای این پروژه بررسی‌های کارشناسی و اقتصادی وجود نداشت، بلکه دولت و مسئولان، مردم را در دام لفاظی‌های غیرمسئولانه خود گرفتار کردند، به‌طوریکه رئیس جمهور وقت، طرح مسکن مهر را طرحی بسیار موفق می‌دانست که می‌توان مشکل مسکن اقشار کم‌درآمد را ریشه‌کن کرد، اما در واقع با مدیریت‌های ناصحیح و نظارت ناکافی در ساخت و سازها و درنظر نگرفتن همه جوانب کار از طرفی و عدم تمکین برخی دستگاه‌های اجرایی، دولت نه‌تنها در این راه با مشکل مواجه شد بلکه ضربه‌ای شدید به اقتصاد کشور وارد آمد.

علی طیب‌نیا وزیر امور اقتصادی و دارایی گفته است که حدود نصف پول‌های چاپ شده از ابتدای خلق پول توسط بانک مرکزی، مربوط به مسکن مهر است؛ یعنی با چاپ پول بدون پشتوانه، تورم به‌عنوان مالیات بر عامه مردم تحمیل شد و از محل مالیاتی که از مردم گرفته شد، برای بخشی از جامعه مسکن تهیه شد.

چاره‌اندیشی برای این مشکل نیاز به بررسی‌های تخصصی و کارشناسی و سپس عزم و همدلی دولت و ملت دارد و بهتر است سخن کوتاه کنیم و کار را به کاردان واگذار!

گزارش: علی بابانژاد

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :