آخرین عناوین

پنجشنبه 15 مرداد 1394-18:1 کد خبر:14605

اسماعیل هادی نژاد کیاسری/رئیس اداره صنعت،معدن و تجارت شهرستان ساری

تُنگ تَنگ این دنیا گنجایش شما را نداشت

ای ریگ های داغ جنوب ایران شما شاهدید؛ چگونه تاب می آوردید، خاراترین سنگ دنیا هم اگر باشید باید به فریاد درآیید، آری فریاد کنید آن چه دیده اید و امروز افسانه انگاشته شده است.


خزرخبر:به نام وجود لایزال الهی که مهرش همواره گسترده و لطفش همیشگی و جاریست،خدای جمیل که زیبایی وجودش را در روح انسان دمید تا خلقت برتر شکل گیرد و انسان مظهر خدای بزرگ که از اوست و یقیناً به سویش باز خواهد گشت.

سخن از شهید که می شود، جنبش کلمات را به نظم درآوردن سخت خواهد شد. کلک بر کاغذ ناقابل دنیا رنگ نمی دهد، معرفت و ارزش نام رفیعش زبان را به لکنت واداشته و آگاهان را مدهوش می کند.

آنانی که جان را هبه کرده تا آسایش امروز من و تو شکل گیرد،آنانی که ارمغان عزت را به مایه وجود خویش به کشورشان عرضه نمودند.

در این میان خبر غواصان شهید بار دیگر ایران را در بهت عظمت جوانان دیروزش فرو برده است.

شیرمردان چه کرده اید،تاریخ چگونه مردانگی ها و دلاوری هایتان را تحریر می کند تا حق مطلب ادا شود؟ تاریخ  شما جوانان بهتر از جوانان مدینه و کوفه را چگونه در دل تو در تو و اعماق پیچیده خویش برجسته خواهد کرد؟ شماها که از کانون گرم خانواده پر کشیده و در جبهه های سرد از گلوله های نامردی و بمب های زیاده خواهی و ظلمت به خون مقدس خویش غلطیده اند.

آری کویرهای جنوب ایران بارور درخت معرفت و فداکاری جوانانی است که قطره، قطره خون خویش را نثار ریشه محکم ایران کرده اند.

ای ریگ های داغ جنوب ایران شما شاهدید؛ چگونه تاب می آوردید، خاراترین سنگ دنیا هم اگر باشید باید به فریاد درآیید، آری فریاد کنید آن چه دیده اید و امروز افسانه انگاشته شده است.

فریاد کنید آن چه شنیده اید و امروز غریب به نظر می رسد، در این میان روی سخن خویش را به اروند و رودهای خروشان دیگری که میزبان جوانان عزیز وطنم بوده است می کنم.

شما آن همه دلاوری و خروش برادارانم دیده اید و امروز هم چنان خروشانید.

شما در برابر عظمت آنان خجل نگشته اید، هر چند می دانم که شما به فریاد  آمده اید، پر خروش تر از همیشه ضجه می زنید که دل خون هستید.

سخن پایانی ام، چند خطی درد و دل من ( جوان امروز) با تو دلاور همیشگی تاریخ است، با تو غواص با شهامتی که دست بسته به سوی معبودت شتافتی.

تُنگ تَنگ این دنیا گنجایش شما را نداشت

تو را از دریا عظمتت به خشکی پستی خویش کشانده و بالت را بستند تا شاید دست و پا زدنت را نظاره کنند؛ اما زهی خیال باطل، جز عروج و بال و پر زدنت چیزی نصیبشان نگشت.

امروز آنان زیر خروارها خاک نادانی و ظلم خویش چون دیروز خفته اند و شما بر روی دستان برادران و فرزندان خویش با عزت به آسمان می نگرید.

درود بر شما و راهی که انتخاب نموده اید، درود بر شرف و عزتتان که هر چه داریم از مهر شماست.

شهیدان به طور حتم زنده اند و نظاره گر اعمالمان، خدای خوب شهیدان؛ همه ما را نزد خودت و این بندگان پاکت روسفید گردان (آمین).

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :