شنبه 27 شهريور 1395-10:24 کد خبر:31950
نگاهی به ناکامی مازندران در توسعه راه های چهارگانه در پیش و پسابرجام:
از ادامه دربه دری جاده ها تا شکست مفتضحانه در گردشگری دریایی
اگر مازندران را در این سیمای کلی ببینیم، حمل و نقل، کشاورزی و گردشگری مهمترین و بهترین بخش ها برای جذب سرمایه گذار خارجی است.
به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از عبارت، بر اساس آمارهای رسمی بعد از تصویب و اجرایی شدن برجام شاهد افزایش 60 تا 70 درصدی تمایل به سرمایه گذاری از طرف کشورهای خارجی در ایران بوده ایم که تا به حال بیش از نیمی از آنها به مرحله توافق رسیده است.
ایران بر اساس الگوی سرمایه گذاری اقتصادی پسابرجامی و با عنایت به فرمان بیست و چهار ماده ای رهبری در حوزه اقتصاد مقاومتی، مایل به جذب آن دسته از سرمایه گذارانی است که فناوری و توسعه در حوزه های زیرساختی را برای ایران به ارمغان بیاورند.
به عبارتی دیگر ایران نمی خواهد برجام دروازه ای باشد برای افزایش واردات بی رویه و بدل شدن ما به کشوری وابسته و صرفا مصرف گرا.
اگر مازندران را در این سیمای کلی ببینیم، حمل و نقل، کشاورزی و گردشگری مهمترین و بهترین بخش ها برای جذب سرمایه گذار خارجی است.
برهمین اساس، در سه گزارش که یک پرونده ویژه را تشکیل خواهند داد به بررسی میزان موفقیت مازندران در جذب سرمایه گذار، به ویژه سرمایه گذاری خارجی در هر یک از این حوزه ها خواهد پرداخت، نخستین گزارش از این سری به حوزه حمل و نقل یا دقیقتر بگوئیم «راه های مواصلاتی» استان اختصاص دارد.
نسبت به داشته هایمان، در حوزه راه استانی عقب افتاده ایم!
راه های مواصلاتی استان از جمله راه آهن، فرودگاه و جاده جزو قدیمی ترین ها در کشور هستند،ما اولین استانی هستیم که در ایران صاحب راه آهن شد و جزو معدود استان هایی هستیم که وقتی بسیاری از استان های کشور حتی یک فرودگاه هم نداشتند ما سه فرودگاه دشت ناز ساری، نوشهر و گرگان را داشتیم و در حوزه جاده نیز کندوان، فیروزکوه و هراز همیشه در جمع 10 جاده پرترافیک ایران بوده اند.
اما متاسفانه امروز در هر سه بخش با عقب ماندگی و مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کنیم، توجه داشته باشید که بیش از 50 درصد پتانسل اقتصادی استان وابسته به راه های مواصلاتی ماست، مازندران جزو معدود استان های کشور است که به جز جاده، ریل و آسمان به راه دریایی هم دسترسی داشته و صاحب بزرگترین بندرنسل سوم کشور و تنها کریدور ریلی اروپا ـ آسیا در امیرآباد نکاست.
در این گزارش خواهیم دید که میزان توفیق استان در جذب سرمایه گذار در این 4 بخش چقدر بوده است .
ادامه دربه دری جاده های مازندران
متاسفانه نه پس از برجام و نه پیش از آن هیچ سرمایه گذاری قابل توجهی در حوزه راه های استان صورت نگرفته وبعد از چندین دهه هنوز هم برخی از جاده های مازندران از جمله کیاسر و سوادکوه و برخی از پروژه های درون استانی جاده ای از جمله کمربندی بابل ، کناره یا نوشهر به سرانجام نرسیده اند.
البته مازندران در این حوزه رکورددار طولانی ترین پروژه جاده ای آسیا نیز هست، آزاد راه تهران ـ شمال یا همان جاده کندوان خودمان امروز 40 ساله است و بارها شاهد تغییر پیمانکار بوده که سهم خارجی ها نیز در شکست این پروژه بزرگ قابل توجه است.
سرمایه گذاران داخلی راه های استان که عموما با عنوان تحت اللفظی «پیمانکار» شناخته می شوند جزو بزرگترین طلبکاران بخش خصوصی از دولت هستند.
عدم تطابق بودجه عمرانی استان با پروژه های نیمه کاره و نیاز سنجی غلط در دولت گذشته نیز مزید بر علت شده است، درواقع هیچ سرمایه گذار عاقلی کار بی دردسری مثل سرمایه گذاری در احداث نیروگاه خصوصی را با کاری دیوانه وار مثل سرمایه گذاری در ساخت جاده در مازندران ، که چالش های بی شماری از مواجهه با مردم تا بدهکاری به بانک ها را شامل می شود، عوض نمی کند.
استانداری و اداره کل راه و شهرسازی استان هم هنوز کیش و مات دسته گل های دولت قبل هستند و اصلا طرحی برای ایجاد اشتیاق در میان سرمایه گذاران داخلی یا جلب مشارکت های مردمی یا ورود سرمایه گذاران خارجی ندارند.
معدود سرمایه گذاری های خارجی در جاده های استان نیز از دل رایزنی های ملی و وزارتخانه ای بیرون آمده و استانداری صرفا ناچار شده در کمال فروتنی آن را بپذیرد.
گیر افتادن صنعت ریلی مازندران در تونل زمان
وضعیت ریلی مازندران نیز تعریف چندانی ندارد و هنوز به عنوان مقصد اصلی و اول گردشگری کشور از داشتن چند قطار سریع السیر محروم است و صنعت ریلی اش در حال و هوای روزهای تولدش نفس می کشد،انگار دلش نمی خواهد از تونل تاریخ بیرون بیاید، در این حوزه حتی برای استفاده از جاذبه های تاریخی و طبیعی آن به عنوان یکی از منحصربه فردترین راه های ریلی خاورمیانه هیچ کار دندانگیری نشده است.
سهم سرمایه گذاری خارجی در پسابرجام در این بخش هنوز اعلام نشده، حتی اعلام نشده است چند شرکت و کدام کشورها در این زمینه اعلام آماده گی کرده اند و از همه اینها که بگذریم نه استانداری، نه اداره کل راه و شهرسازی و نه شرکت راه آهن شمال حتی یک خط در این باره برنامه ای ارائه نکرده اند و انگار نه انگار برجامی تصویب شده است.
این در حالی است که همین یکماه قبل کلنگ زنی پروژه پل مشترک ریلی میان آستارای ایران و آستارای آذربایجان با سرمایه گذاری آذربایجانی ها در گیلان صورت گرفت.
آخرین بار در بهار سال 1393 و همزمان با نخستین سالگرد پیروزی دولت تدبیروامید، یوسف گران پاشا؛ مدیرکل راه آهن شمال از تدوین سرفصل طرح های سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذار در پروژه های ریلی راه اهن شمال با هدف گسترش سرمایه گذاری غیردولتی خبر داد و گفت: محور های سرمایه گذاری بخش خصوصی در راه آهن در قالب 16 بخش تعریف شده که این محورها شامل توسعه زیرساخت های ایستگاهی، افزایش امکانات رفاهی مسافرین، توسعه راه آهن برقی و سریع السیر، توسعه زیرساخت های مدیریتی و آموزشی، گسترش خطوط فرعی، توسعه سیستم های علائم و ایمنی و سیستم ارتباطات، توسعه ناوگان حمل بار و مسافر و نیروی کشش، گسترش امکانات تعمیرات و نگهداری، توسعه و رفع گلوگاه های بهره برداری، گسترش سیستم های آی تی و بکارگیری زیرساخت های غیرفعال رفاهی، ورزشی است.
اینکه بعد از گذشته بیش از 2 سال نتیجه این حرف ها چه شده است دقیقا معلوم نیست!
سقوط آزاد در توسعه صنعت هوایی مازندران
در حوزه هوایی نیز از کار افتادن پرواز ساری ـ دبی آنهم در کمتر از 1 ماه از آغازش سخت ترین شکست استانداری مازندران در حوزه حمل و نقل استان بود.
استاندار مازندران هنوز هم نتوانسته خط پروازی آستارخان ـ ساری را راه اندازی کند ، انهم در حالیکه هر بار با روس ها دیدار کرده این مسئله را به عنوان وعده ای اجرایی رسانه ای نموده اما به نظر می رسد بیش از آنکه این خبر وعده باشد یک شوخی است.
هرچند نباید ، تلاش برای آغاز به کار مجدد فرودگاه نوشهر و توسعه، تجهیز و به روز رسانی فرودگاه دشت ناز ساری ( که امری بدیهی و جزو وظایف اولیه فرودگاهی است) را نادیده گرفت اما فی المجموع نتوانسته ایم در حوزه هوایی و فرودگاهی سهمی مناسب از سرمایه گذاری خارجی در پسابرجام داشته باشیم.
شکست مفتضحانه در گردشگری دریایی
می ماند گردشگری دریایی که بهتر است اصلا درباره اش حرفی نزنیم چون اینهم یکی از مفاد لیست بلندوبالای وعده های محقق نشده است، اگرچه اقدامات خوبی در برخی از بنادر استان به ویژه بندر امیرآباد در حوزه سرمایه گذاری صنعتی، ریلی و جاده ای ( در محدوده خود بندر) صورت گرفته اما مهمترین زمینه رشد راه های دریایی به آب انداختن کشتی گردشگری بود که هنوز ناکام مانده است و از قضا سرمایه گذارهای خارجی و داخلی فراوانی در این زمینه وارد شده و اعلام آماده گی کرده اند و حتی یکی از آنها کشتی را هم خریده اما معلوم نیست چرا ما نمی توانیم آن را مشاهده کنیم.
یک روز گفتند آب ها یخ زده و کشتی گیر افتاده است، بعد که یخ ها آب شد گفتند هنوز مجوزها صادر نشده، بعد که مجوزها صادر شد گفتند توافق نهایی صورت نگرفته و خلاصه بعد از اینکه همه بهانه هایشان تمام شد دیدند اصلا اسکله ای برای پهلو گرفتن کشتی ندارند، بنابراین سر و ته قضیه را با یک انشاالله دیگر هم آوردند.