شنبه 21 مرداد 1396-10:6 کد خبر:45325
بلاغ گزارش میدهد:
بافتهای فرسوده و حاشیهنشینی؛ کلاف سردرگم مدیران مازندران
پرداختن به بافتهای فرسوده و روند رو به رشد حاشیهنشینی شهرهای مازندران امروزه به کلاف سردرگم مدیران این استان تبدیل شده است.
خزرخبر: در جهان امروز یکی از مهمترین معضلات گریبانگیر کلانشهرها و حتی شهرهای با نسبت مساحت و جمعیت کمتر به موضوع بافتهای فرسوده و حاشیهنشینهای شهری مربوط میشود که به نوعی با جدا شدن از بافت اصلی و رو به پیشرفت شهرها به کانون اصلی ایجاد مشکلات و نارساییها تبدیل شدهاند.
در شرایطی که با نگاه معقولانه و منطقی باید اذعان کرد که این بافتها دارای ظرفیتها و قابلیتهای پیدا و پنهان فراوانی هستند که در صورت دیده شدن و وجود برنامه همراه با عملی شدن آن میتواند این مناطق را با الحاق مناسب به بدنه اصلی شهر تبدیل به موتور محرکی در راستای افزایش سرعت پیشرفت و توسعه شهرها تبدیل سازد.
با درک این موضوع، توجه به بافتهای فرسوده شهری به منظور نوسازی و بهسازی این مناطق در صدر اهداف نوسازی و تکامل شهرها قرار گرفت به طوری که راهها و برنامههای مختلفی به منظور رفع معضلات این مناطق در اختیار مسئولان شهرها قرار گرفته است.
اما باید به این موضوع نیز توجه شود که پرداختن به بافتهای فرسوده و تلاش برای نوسازی آنها با هدف افزایش کیفیت زندگی مردم ساکن در آن صورت میگیرد که لازمه دستیابی به آن نیز توجه به همه ابعاد اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی شهر و جامعه پیرامونی است که درک و پذیرش عمومی در راستای تحقق آن را به همراه دارد.
توان مسئولان و کارشناسان در توجیه درست و منطقی مردم اثرات فراوانی را به همراه دارد که افزایش مشارکت مردمی، کمک به تسهیل امور و حتی کمکهای مردمی چه از نظر مالی و چه از نظر نیروی انسانی تنها موارد مختصری از آن به شمار میآیند.
با این رویکرد ضمن افزایش حس مسئولیتپذیری مردمی، درک درست متقابل از مسئولان و اصل فعالیت، کمکرسانی به جای ممانعت، سنگاندازی و در نهایت نیز افزایش پایداری طرحها را به همراه خواهد داشت، همچنانکه در گذشته بدون رعایت خواست ساکنان منطقه، عدم توجه به جوانب اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در کنار فعالیت طراحانه بدون ماهیت عملیاتی در بیشتر اوقات به شکست انجامیده است.
بافتهای فرسوده مازندران در پیچ و خم آمارها
شهرهای مازندران نیز از اصل بهرهمندی از بافتهای فرسوده بیبهره نبوده و طبق آمار 38 شهر این استان رکوردی قابل تأمل نسبت به برخورداری از این معضل را به ثبت رساندهاند تا زنگ خطر جدی را برای مسئولان به صدا در آورده باشد.
بافتهای کهنه و فرسودهای که به سرعت در حال افزایش گسترده خود در شهرها بوده که باتوجه به وقوع حوادث مختلف طبیعی و غیرطبیعی فراوان مانند زمینلرزه، سیلابها، رانش زمین، آتشسوزی، طوفان و غیره در مازندران هرساله تلفات مالی و جانی مختلفی را بر ساکنان شهرها تحمیل میکند.
بررسی آمار از وجود حدود پنج هزار هکتار بافت فرسوده در مساحت شهری مازندران خبر میدهند که البته در سالهای اخیر تلاشهایی برای نوسازی و بهسازی این اماکن با معرفی به بانکها و انجام برخی اقدامات صورت گرفته که بهسازی حدود 15 درصدی را در سراسر مازندران به همراه داشته است.
حاشیه شهرها؛ کانون معضلات بهداشتی، فرهنگی و اجتماعی
از سوی دیگر حاشیهنشینی به عنوان موضوع مکمل و مرتبط با بافتهای فرسوده امروزه در صدر دغدغه و توجه مسئولان شهری جهان قرار گرفته؛ چراکه علاوه بر عدم امکان ارائه خدمات مطلوب شهری به شهروندان، تبدیل به مرکز جولان بیکاری، اعتیاد، تکدیگری، شیوع بیماریها شده و آسیبهای اجتماعی دیگری مانند بیسوادی، همسر آزاری، بیسرپرستی زنان در آن رونق دارد.
مازندران از این معضل شهری نیز مستثنی نشده و بر کسی پوشیده نیست که امروزه بسیاری از مشکلات و تبعات اجتماعی شهرها از دل همین مناطق کمبرخوردار حاشیهنشین نشأت میگیرد که در نگاه کلان تمام مردم شهرهای این استان را تهدید میکند.
در کنار مشکلات و تهدیدات اجتماعی حاشیهنشینی برای شهرها باید به معضل بهداشتی و درمانی آن نیز اشاره کرد که دوری از مرکز شهر، تراکم جمعیتی بالا و فراهم نبودن امکانات بهداشتی مناسب زمینه را برای ایجاد و شیوع بیماریهای مختلف در این اماکن فراهم ساخته و به سمت سایر شهروندان سوق میدهد.
این درحالی است که مسئولان مازندران وجود حاشیهنشینی را در این استان کتمان کرده و پایان سال 95 را موعد خداحافظی با این پدیده در مازندران میپنداشتند اما برای درک وجود و روند رو به رشد این پدیده کافی است تا سری به حاشیه شهرهای مختلف مازندران زده و از کم و کیف ماجرا بازدید کنیم.
آمار از زندگی حدود 100 هزار نفر از مردم مازندران در حاشیه شهرهای این استان حکایت دارد که شاید در بازدیدها و آمارهای میدانی اعداد و ارقام ابعاد ناگوارتری را نیز بازگو کنند که در هر صورت امکان کتمان وجود بافتهای فرسوده و حاشیه نشینی در شهرهایی مانند ساری، بابل، قائمشهر، آمل، چالوس، نوشهر، تنکابن و حتی نکا نیز وجود ندارد.
فرهنگسازی آرمانشهر توسعهمحور
در همین راستا علیمحمد شاعری نماینده مردم شرق مازندران در مجلس شورای اسلامی در نشستی به منظور بررسی سکونتگاههای غیر رسمی و بافت فرسوده شهر نکا از وجود 40 هزار حاشیهنشین در مازندران خبر داد.
وی حاشیهنشینی را یکی از معضلات این استان از دیرباز تاکنون و به عنوان بلای شهرهای کشور به خصوص مازندران توصیف کرد و افزود: بنابراین باید از رشد بیرویه حاشیهنشینان در شهرستانها پیشگیری شود.
سخنگوی کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی با بیان پیگیری مجلس شورای اسلامی در راستای رفع مشکلات مربوط به بافتهای فرسوده و حاشیهنشینی در کشور، خاطرنشان کرد: در جهت فرهنگسازی آرمانشهر باید طرحها و راهکارهای مدون پیش رو قرار گیرد تا شهری توسعهمحور را دراین منطقه شاهد باشیم.
این مسئول اضافه کرد: اگر تفکر و مدیریت مهندسی پشتوانه معماری و شهرسازی باشد قطعاً پیشانی شهر، المانهای شهری و زیباسازیهای شهر به خوبی نمایان میشوند.
وی نقش مهاجرت از روستاها به شهرها در شکلگیری حاشیهنشینی به خصوص در کلانشهرها را مهم برشمرد و گفت: روستاها محل امنی برای زندگی مردم هستند بنابراین اگر بتوانیم با برنامههای کارآمد خوب روستاها را بسازیم قطعاً از مهاجرت روستانشینان کاسته خواهد شد و در ادامه میتوان توسعه روستایی و کالبد آن را مدیریت کرد.
شاعری همچنین شهرهای شرق مازندران را در مسیر توسعه شهری خواند و متذکر شد: با انجام طرحهای مدون در شهرهای نکا، بهشهر و گلوگاه باید سرعت رو به رشد توسعه شهری نسبت به گذشته ارتقا پیدا کند.
وی شهرک مهرگان(محله عباسآباد سابق) در نکا را نمونهای از مناطق حاشیهنشین دارای بافتهای فرسوده توصیف کرد و افزود: شهرداری و شورای شهر نکا باید برای بازسازی و ساماندهی هرچه بهتر این منطقه بدون توجه به پیشینه این منطقه تلاش کنند تا شاهد رانده شدن اهالی این منطقه نباشیم.
حاشیهنشینی و تهدید گردشگری شهرهای شمالی
همچنین نریمان مصطفایی مدیرکل دفتر ستاد ملی باز آفرینی شهری پایدار وزارت راه و شهرسازی نیز در این نشست از پیگیری سهم مازندران برای بهرهمندی از قیر رایگان مناطق خاص تا اواسط مردادماه خبر داد و اظهار کرد: برای بهسازی و آسفالت معابر مناطق خاص کشور یک هزار تن قیر رایگان با اعتبار سه هزار میلیارد تومان تصویب شده است.
وی با اشاره به توان بالای جذب گردشگر در مازندران، افزود: شهرهای شمالی با توجه به دارا بودن ظرفیتهای گردشگری از جمله رودخانهها میتوانند به خوبی از این ظرفیتها در جهت اقتصاد سطح شهرها استفاده کنند.
مدیرکل دفتر ستاد ملی بازآفرینی شهری پایدار وزارت راه و شهرسازی با بیان توجه به بهسازی حاشیه شهرهای مازندران، خواستار مصوبهای مبنی بر تنظیم اعتبارات ردیفهای اجرایی برنامههای سالانه دستگاههای اجرایی با اولویت سکونتگاههای غیررسمی و بافت فرسوده در ستاد بازآفرینی پایدار شهری شد.
این مسئول با تأکید بر نقش ستادهای شهرستانی بازآفرینی پایدار شهری، اضافه کرد: پایدارسازی محلات، سکونتگاههای غیررسمی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد، ارتقای خدمات شهری و همچنین تعیین و تکلیف بافتهای بلاتکلیف از جمله موارد مهمی است که باید به آنها توجه شود.
وی شهرک مهرگان نکا را پایلوت مناطق آلوده و بافتهای فرسوده در کشور خواند و گفت: یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان برای پاکسازی و بهسازی شهرک مهرگان هزینه شد که میزان این اعتبارات در جهت برونرفت مشکلات این منطقه بسیار اثر گذار بود.
اقداماتی که برای مهرگان کافی نیست
جعفر احمدی فرماندار نکا نیز بیتوجهی به بافتهای فرسوده و شکلگیری معضل حاشیهنشینی را زمینهساز پیدایش بسیاری از مشکلات در سطح اجتماع برشمرد و اظهار کرد: با تشویق مردم به نوسازی این بافتها و استفاده از تسهیلات محیا شده میتوان سطح کیفی مراکز عمومی و مناطق مسکونی را ارتقا داد.
وی همچنین ایجاد جاذبههای شهری متناسب با بافت فرسوده و بهتبع آن بازگشت جمعیت به این مناطق و اهمیت توجه به آن را متذکر شد و فرصت پیشآمده را برای رفع مشکلات در بافتهای فرسوده با اهمیت ارزیابی کرد.
فرماندار نکا 50 درصد از واحدهای مسکونی در محله عباسآباد این شهر را همچنان دارای مشکلات عدیده برشمرد و خاطرنشان کرد: باید اعتبارات لازم به شهرستان برای افزایش خدمات به جامعه هدف در این محله اختصاص پیدا کند.
در پایان این مسئول اضافه کرد: برخی کارهای عمرانی ازجمله بازسازی و بهسازی ساخت و سازها، احداث مدرسه، سالن ورزشی، پایگاه بسیج و خانه بهداشت در عباسآباد انجام و از لحاظ امنیتی نیز دوربینهای مداربسته در محله نصب شد که این اقدامات انجامشده در شهرک مهرگان (عباسآباد) نکا کافی نبوده و نیاز به اعتبارات جدی و تکمیلی وجود دارد.
لزوم تفکیک بافت فرسوده تاریخی و حاشیهنشین
عدم تعادل میان بافت جدید و قدیم در شهرها که حاصل تحولات سریع، ناگهانی و تکاملی در کنار گسترش و توسعه شهرها بوده سبب افزایش فاصله میان این دو بافت شده و روز به روز نیر در حال افزایش است.
بسیاری از بافتهای فرسوده امروز در گذشته محل رونق و روزآمدی محسوب میشده و باید در برخورد با این مناطق روشی مناسب در پیش گرفته شود که درصورت قدمت و وجود ظرفیتها بتوان از آن به خوبی بهره لازم را برد.
بافتهای فرسوده سالم نیاز به رویکردی جداگانه نسبت به پدیده حاشیهنشینی دارند چراکه حاشینهای شهری دارای بافت های فرسوده هستند اما بافتهای فروده شهرها را نمیتوان به صورت حاشیهنگاری توصیف کرد چراکه بسیاری از این اماکن فرسوده امروز در گذشته مکان رونق شهرها و نمادی از تاریخ آن به شمار میآیند.
در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان برای مواجهه با بافتهای فرسوده طرحهایی در قالب مرمت، بازسازي، نوسازي، احياء و بهسازي با توجه به عوامل اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي تهيه و اجرا شده است.
اما در ایران اسلامی به نظر میرسد نگاه فلسفه و معماری اسلامی باید در اولیت طرحهای جایگزین یا روبرو با بافتهای فرسوده قرار گیرد و در کنار آن نیز حفظ و احياء بافتهای قدیمی، اعيانسازي و هماهنگي بين بافت جديد و قديم با تأكيد بر هنجارها و ارزشهاي اجتماعي باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
برای سامان دادن به بافتهای فرسوده حاشیه شهرها که با امر حاشیهنشینی نیز اجین شده است نمیتوان از نقش مهم فرهنگسازی گذشت و پرداختن به این موضوعات با نگاه فرهنگی خود چالشی است که هم در معماری و هم سبک زندگی مردم چندان به چشم نمیآید.
رونق زندگی روستایی به جای حاشیهنشنی شهری
اما در کنار فرهنگسازی جلوگیری از رونق حاشیهنشینی به عنوان یکی از مهمترین عوامل پیشگیری و رفع این معضل، نقش روستانشینان مایل به مهاجرت به سمت شهرها نیز نباید نادیده گرفته شود.
روستانشینانی که اغلب با درآمد متوسط به پایین، سطح سواد کم و مشتاق ملحق شدن به زندگی شهری سبک زندگی روستایی را در حاشیه شهرهایی که دیگر پذیرش افراد جدید در دل خود ندارند را به نمایش گذاشته و حاشیهنشینی شهرها را افزایش میدهند.
درحالی که روستا خود باید محل زندگی، رونق و کسب و کار بوده و جامعه باید مهاجرت معکس از شهر به روستاها را برنامهریزی کند تا هم تجمع انسانی شهرها کاهش یافته، هم جایگاه واقعی روستاهای مولد برگردد و هم حاشیهنشینی شهرها کمتر شود.
در همین راستا افزایش ماندگاری در روستاها، ایجاد اشتغال در مناطق روستایی، افزایش بهداشت، فراگیر كردن آموزش، فرهنگسازی، فراهم كردن شرایط مهاجرت معكوس با استفاده از بررسیهای میدانی اثرگذار ازجمله راهکارهای قابل طرح برای کاهش حاشیهنشینی به شمار میآیند.
به نظر میرسد پرداختن صحیح به حاشیهنشینی و بافتهای فرسوده در نقاط مختلف ازجمله حاشیه شهرها نیاز به کار و ابتکار بیش از پیش مسئولان دارد تا با رفع معضلات این چنینی بخشی از زنجیره مشکلات اجتماعی به هم گره خورده عمومی شهرها، استانها و کشور را بتوان سامان بخشید.
و این جز با ارائه طرحهای کارشناسی شده دغدغه مند نسبت به اهداف انقلاب اسلامی و مردم با قابلیت عملیاتی شدن در بازه زمانی مشخص همراه با پیوستهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مورد نیاز آن میسر نیست.