يکشنبه 23 مهر 1396-10:6 کد خبر:46236
اندر حواشی شایعه تغییر دلاور بزرگ نیا:
مارادونا را می برید،حداقل استاد اسدی را نیاورید/حاجی راضی، لابیهای اصولگرا راضی،گور بابای ناراضی!
حکایت امروز برخی مازندرانیها مثل شهر لیلی پوت است،هرکسی کاربلد باشد، اهل زدوبند نباشد و سرش توی کار خودش باشد به نظرآنها غول است باید دست و پایش را بست!
به گزارش خزرخبر و به نقل از عبارت، والتر بنیامین علیه الرحمه راست میگفت که دنیای امروز ؛ دنیای کوتولههاست،حکایت دنیای امروز، مخصوصا دنیای امروز برخی مازندرانیها مثل شهر لیلی پوت است، یک مشت کوتوله تپل ومپل که تا چشمشان به یک آدم درست و حسابی و نرمال میافتد فکر میکند از دنیای غولها به آنها حمله شده و باید کارش را بسازند.
هرکسی کاربلد باشد، اهل سیاست بازی و زدوبند نباشد، محبوبیت داشته باشد و سرش توی کار خودش باشد به نظرآنها غول است باید دست و پایش را بست!
خلاصه اینکه اینجا همه برای فصل کردن حاضرند اما برای وصل کردن... عمرا
چند صباحی است مثل همیشه حرف تغییرات در ادارات کل و شرکتهای دولتی مازندران مطرح است و این مسئله با توجه به استقرار دولت جدید امری طبیعی است.
چندماه از انتخاب مجدد آقای روحانی گذشته و با عنایت به سخنرانیهای آتشین شیخ حقوقدان همه منتظر بودند که جناب شیخالمشایخ «حسن روحانی» بک راهنما به چپ تمیز بزند و حالا که اکثر بهانههای دور اول منقضی شده این بار چهرههای کاربلد و وفادار به گفتمان دولتش را به کار بگیرد نه اینکه لشکری بسازد از آدمهای تازه بدوران رسیده یا سینهچاکان رقیب.
اما مثل دور قبل خیلیها دور خوردند و کار به جایی رسیده که به نظر میرسد جناب مستطاب «علی لاریجانی» رییس جمهور شدهاند،جایتان خالی دو وزارتخانهی بسیار مهم هم هنوز بیصاحب است و انگارنهانگار.
برجام هم روی مین است و هرلجظه ممکن است همه چیر دگرگون شود،موسسات مالی و اعتباری کمافیالسابق (البته به شدت بیشتری) مالباختگان بیچاره را به کف خیابان میکشانند و خلاصه اینکه حالمان خوش نیست.
در این بلبشو واقعا انتظار خیلی زیادی است که بخواهیم شان و جایگاه مدیری مثل «دلاوربزرگنیا» حفظ شود،انتظار زیادی است که بخواهیم مدیران اصلاح طلبان و شناخته شده به کار گرفته شوند و مدیرانی که امتحانشان را به بدترین شکل ممکن پس دادهاند مجددا سرکار برنگردند.
از این مقدمه گلایه آمیز که بگذریم اصل ماجرا این است که در 10 روز اخیر تلاشهای گستردهای برای تغییر «دلاوربزرگنیا» در اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران صورت گرفت.
موافقان این تغییر که در اتاقهای نمور سیاست چنبرههای شبانه میزنند اول بهانه آوردند که فلانی بازنشسته شده است! بعد که دیدند نخیر بازنشسته نشده است، گفتند قرار است پست بالاتری در کشور بگیرد، بعد که دیدند نخیر قرار نیست چنین شود روی گزینه جانشینش مانور دادند تا در نهایت سادهگی دست خود را رو کنند.
همان حقه قدیمی و همان نام قدیمی؛ «سیفالله فرزانه» مدیر میراث مازندران در سالهای پایانی دولت احمدینژاد و برادر معاون استاندارمازندران در همان دولت مفخم!
نام «فرزانه»که مطرح شد سناریو هم پیش رفت و گفتند حاج احمدناطق نوری راضی، خود آقای فرزانه هم لابد راضی،لابیهای اصولگرا هم که مطمئنا راضی، پس گور بابای ناراضی! در این میان برخی از رسانههای بادمجاندورقابچین که در این چند صباح حسابی از این ترکیب کذایی«حامی دولت» کره از آب گرفته اند یا طرف آقای «فرزانه» را گرفتند یا سکوت اختیار کردند تا جو رسانه ای نیز به نفع «فرزانه» تغییر کند و البته یک بار دیگر ماهیت این دست رسانهها روشن شود.
حرف البته بر سر تغییر نیست که این خواست قاطبهی رایدهندهگان به دکتر روحانی در اردیبهشت 96 بود،اما چه تغییری؟ سوال دقیقا همینجاست،آیا قرار ما این بود که مثلا اگر بزرگ نیای اصلاح طلب ـ که طرفداران زیادی در بین چهرهای شاخص فرهنگی و گردشگری و میراثی مازندران دارد ـ می خواهد عوض شود جایش کسی بیاد که هم جوانتر باشد، همان با شعارهای تند وتیز انتخاباتی آقای روحانی تطابق داشته باشد و هم ایدههای تازه و حرفهای نو داشته باشد نه اینکه مدیر دوران «احمدی نژاد» و سفارش شده حاجیها و امتحان پس داده باشد.
همه میدانیم که وضعیت میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی مازندران خوب نیست و البته انتقادهای بسیاری به بزرگ نیا و مجموعه اش وارد است.
بودجهها در این بخش بسیار ضعیف بوده است، استانداری توجه ویژهای به این حوزه به خصوص در مورد میراث فرهنگی و صنایع دستی نداشته است، بسیاری هنوز در صف دریافت وام هستند و بناهای فراوان تاریخی را می توان شمرد که به روزهای مرگ خود نزدیک می شوند اما با همه اینها کارهای قابل دفاع فراوانی هم در میراث مازندران صورت گرفت که اگر این وقایع رخ نمیداد امروز وضعیت آنقدر وخیم بود که باید بر سر پیکر بیجان این اداره کل می نشستیم و فقط میگریستیم.
مسئله ما فقط حمایت از آقای «بزرگ نیا» نیست، زیرا او هم وجدان و هم شخصیت برجستهای دارد و از جمله چهرههای سیاسی و فرهنگی محبوب مازندران است،موضوع درواقع شیوه برخورد با چنین افرادی است که شایسته نیست،شایسته نیست نقشه بکشیم تا یک مدیر را عوض کنیم، شایسته نیست شعارهای چپ و آزادی خواهانه بدهیم اما در عمل راست و ماکیاولیستی عمل کنیم.
به خدا شایسته نیست رییس جمهوری در سخت ترین شرایط 24 میلیون رای اعتماد بگیرد اما اکثر تصمیمات و رفتارهای دولتش به سود 16 میلیونی باشد که به رقیب بازنده رای داده اند.
امیدواریم شاهد تغییرات گسترده در مازندران باشیم، اما نه به نفع سرمایه داری و لابی های سیاسی، بلکه به سود کسانی که خالصانه به شعارهای رییس جمهور اعتمادکردند و هنوز هم به امید تغییرات مثبت و وعده داده شده چشمشان به دست آقای روحانی است.