آخرین عناوین

سه شنبه 9 آبان 1396-8:54 کد خبر:46525

خبرگزاری فارس گزارش می‌‌دهد:

تکریم ارباب رجوع با طعم ضرب و شتم / سیستم معیوب بعضی نهادها چه وقت سر و سامان می‌گیرد!!

مدیرعامل انجمن تالاسمی قائم‌شهر می‌گوید: دیگر تجهیزات بی‌کیفیت و سیستم درمانی معیوب نمی‌گویم که به آن عادت کرده‌ایم، از امروز از سیستم معیوب نگهبانانی می‌گویم که پنجه بر گلویم گذاشتند.


خزرخبر: تکریم ارباب رجوع از هر قشر و جنسیتی که باشد بر مسئولان از مدیر دستگاه اجرایی، نهادها و سازمان‌ها گرفته تا نگهبان در ورودی واجب و ضروری است و بارها و بارها از زبان فرماندار این شهرستان در جلسات مختلف و به‌ویژه جلسات شورای اداری مطرح شده است.

بحث طرح تکریم و جلب رضایت ارباب رجوع، یکی از مباحث مهمی است، که امروزه در دستگاه‌های دولتی و غیردولتی مطرح است و در واقع، طرح تکریم مردم و جلب رضایت ارباب رجوع، یکی از هفت برنامه تحول کشور است که به منظور ایجاد تحول در نظام اداری کشور به تصویب شورای عالی اداری رسیده و در حال اجراست.

همان‌قدر که تکریم ارباب رجوع مهم است، سعه صدر هم از اهمیت زیادی بهرمند است چراکه ترکیب این دوعنصر اخلاقی که در دین مبین اسلام هم به آن اشاره شده است می‌تواند ایجاز کند و بهترین خدمت را به مردم ارائه داد.

از بد روزگار گاهی، طمع جا و مقام گریبان‌گیر آدم‌ها می‌شود، طوری‌که خود را در بلندی پست و مقام می‌بینند و به دیگران از بالا نگاه می‌کنند.

گاهی ضعف شخصیتی و بزرگ‌بینی واهی به حدی می‌رسد که به خود اجازه می‌دهیم هر رفتار زشت و ناشایستی که از ما بر‌می‌آید را در حق طرف مقابل روا داریم و البته این را حق خود می‌دانیم.

بیمارستان‌ها، یکی از اماکنی است که سعه صدر و تکریم ارباب رجوع از ملزومات شخصیتی تک‌تک کارکنان آن است چراکه با بیماران و خانواده‌های آنان سر و کار دارد.

مدیرعامل انجمن تالاسمی شهرستان قائم‌شهر، که خود از بیماران تالاسمی این شهرستان است امروز برای تزریق خون به بیمارستان رازی شهرستان مراجعه کرد که متأسفانه رفتاری زشت و زننده، دردی بر دردهایش اضافه کرد.

محمد علیزاده در گفت‌و‌گویی با بیان اینکه 40 سال از خدا عمر گرفتم و از ۳۵ سالگی در بیمارستان رازی بخش تالاسمی خون تزریق می‌کنم، اظهار کرد: به جرأت قسم می‌خورم کسی با سابقه‌تر از من و دکتر بابامحمودی بزرگ در این بیمارستان نیست! از نسل دکتر که نمی‌دانم ولی از نسل ما بزرگ‌تر ما عمو محمود خانلری بود که پنجشنبه چهلمش است و آقا منوچهر حاجیان که پنجشبه هفتمش بود...

وی اضافه کرد: تالاسمی‌هایی که در کشورهای حالا دیگر جهان سومی دنیا هم به واسطه درمان درست زندگی می‌کنند، ۷۰ هشتاد سال را بی برو برگرد پر می‌کنند ولی در کشور ما به دلیل مشکلات موجود عمر این بیماران کوتاه است.

مدیرعامل انجمن تالاسمی شهرستان قائم‌شهر ادامه داد:  توقع‌مان زیاد است شاید! چه انتظار بیهوده‌ای است که ما داریم! از سیستم دارو و درمانی که با تغییر رئیس تغییر می‌کند و با یک خارجی داخلی شدن دارویت کهیر می‌زنی و انتظار داری از نگهبان دم درش به خاطر پارک کردن خودروی مدل پایینت داخل حیاط جایی که این‌همه سال فکر می‌کردی خانه دومت است کتک نخوری!؟ حالا تو هرچه بگو تا دیروز اجازه داشتیم! او سینه سپر می‌کند و می‌گوید امروز من تصمیم می‌گیرم! تا دیروز برای شما جا داشتیم الان دیگر فقط برای شاسی بلند بالاهایی جا داریم که می‌آیند برای درمان امثال تو.

علیزاده گفت: سال‌ها قبل، بعد از تزریق خون، هیپاتیت C می‌خوردیم بزرگ‌تر که شدیم موقع تزریق خون پلک بر هم نزدیم تا چیزی دیگر به خوردمان ندهند! ولی از امروز دیگر از همان ابتدای ورودی قرار است بخوریم فحش و کتک از نگهبان!

مدیرعامل انجمن تالاسمی شهرستان قائم‌شهر با بیان اینکه دیگر از کمبود خون،  دارو، تجهیزات بی‌کیفیت، بیمه و سیستم درمانی معیوب نمی‌گویم که به آن عادت کرده‌ایم، گفت: از سیستم معیوب نگهبانانی ـ قلچماغی ـ می‌گویم که پنجه بر گلویم گذاشتند و از همان ابتدای ورودی خواستند زحمت کادر درمانی‌شان را کم کنند ـ که مبادا حیاط خانه پدری‌شان را بعد از این اشغال کنم! ـ

وی خطاب به رئیس بیمارستان رازی تصریح کرد: امیدوارم علاوه بر دارا بودن چنین نگهبانان ورزیده‌ای، محوطه این بیمارستان مجهز به دوربین نیز باشد! چرا که به جزو خدای بزرگ که او هم حالا حالا‌ها با دروغ‌گویان کاری ندارد تنها یک شاهد داشتم که آن هم از مراجعه‌کنندگان بود و مدام می‌گفت چرا نگفتی تالاسمی هستی!؟ و ما بقی از همکارانی بودند که یا از حیاط سهمی داشتند و یا برای کمک به همکارشان آمده بودند!

علیزاده ادامه داد: اگر دوربین‌تان شرف داشته باشد فیلم نگهبان دومی که بعد از دویدن از پشت سر به من حمله کرد را خواهید دید! الحق و الانصاف چنان مرا با کت تازه اتو کشیده‌ام مچاله کرد و تا نگهبانی کشان کشان برد که تا همین الان هماهنگ با قطره‌های این خون اهدایی از چشم و بینی‌ام آب می‌چکد!

وی گفت: آقای شعبانی اعتراف می‌کنم در جلسه‌ای که با شما داشتیم تمام درخواست‌های‌مان اشتباه بود همه آن حرف‌ها را پس می‌گیریم و تنها از شما تمنا داریم به نگهبانان‌تان بگویید ما را کتک نزنند و اگر خواستید باز هم برایتان نگهبانی دهند از نگهبان‌های شریف سال‌های قبل همچون بریجانی‌ها، قاسمی‌ها و غلامی‌ها درس مردانگی بیاموزند.

رئیس انجمن تالاسمی قائم‌شهر می‌گوید: من ناراضی دیگر حتی بر روی تخت این بیمارستان رازی هم نمی‌خوابم مبادا نگهبانی به خوابم بیاید،شاید من با این‌همه ادعایم آن‌هم بعد از ۴۰ سال یاد گرفته باشم از حق خود دفاع کنم و در مقابل ظلم کوتاه نیایم و خود را خالی کنم ولی بعضی از دوستانم دست‌شان به جایی بند نیست و بعد از کتک خوردن آه می‌کشند و آن‌وقت دیگر حساب کتاب‌تان با خدای آنهاست.

این بخشی از واگویه‌های تلخ یک بیمار تالاسمی است که از رفتار  نگهبان مکانی همچون بیمارستان رازی دلش که نه تمام وجودش به درد آمده است و شاید حالا حالاها هم تسکینی نیابد و این‌جا است که بزرگ‌ترین حسرت زندگی در یک جله خلاصه می‌شود که « انسانم آرزوست».

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :