سه شنبه 26 دی 1396-8:56 کد خبر:49817
خبرگزاری فارس گزارش میدهد:
کشاورزی؛ بخشی استراتژیک اما ورشکسته!!
داستان غمانگیز کشاورزان را پایانی نیست، اصولا رسم بر این بود وقتی که محصولات به بار مینشست شور و شوق عجیبی رایج بود اما متأسفانه سالهای زیادی است که موضوع برعکس شده است.
خزرخبر: داستان غمانگیز کشاورزان را پایانی نیست، اصولاً رسم بر این بود وقتیکه محصولات کشاورزان به بار مینشست و آماده برداشت میشد شور و شوق عجیبی در بین کشاورزان رایج بود اما سالهای زیادی است که در کشور ما موضوع برعکس شده!
درست در زمانیکه باید شوق و امید در کشاورزان نمایان شود، کشاورزان را درهم و نگران مشاهده میکنید و همه در اضطراب و نگرانی عجیبی بسر میبرند که آیا میتوانند محصولات و دسترنج یکساله خود را به قیمت عادلانه بفروشند؟ اصلاً خریداری برای محصولاتشان وجود دارند؟
درست در زمان برداشت، زمزمههای ناخوشایندی در جامعه رواج مییابد مبنی بر واردات بیرویه محصولات کشاورزی!! دولت به بهانه اینکه محصولات کشاورزی استراتژیک هستند در قیمتگذاری و واردات آن دخالت کرده و مانع قیمتگذاری عادلانه این محصولات میشود اما از این سختگیریها و قیمتهای تضمینی در دیگر بخشهای اقتصادی خبری نیست، به همین دلیل کشاورزان روز به روز فقیرتر میشوند، طی 10 سال اخیر قیمت بعضی از محصولات کشاورزی را با دیگر محصولات از جمله لوازمخانگی، اتومبیل، قیمت سوخت، خدمات آموزشی، بهداشتی، قیمت زمین و مصالح ساختمانی و.... مقایسه کنید خواهی دید چه اختلاف فاحشی بین بخشهای مختلف اقتصادی وجود دارد.
افزایش چند میلیونی را مقایسه کنید با افزایش چند صد ریالی روی محصولات کشاورزی، فاصله سطح زندگی آنها با سایر بخشهای اقتصادی آنقدر زیاد است که بهجز آنهایی که زمین زیاد دارند و دوشغلهها، عملاً بقیه کشاورزان ورشکسته و همیشه مقروض این سرزمین هستند، اگر میبینید هنوز مردمان زیادی در روستاها همچنان به کار کشاورزی مشغول هستند بیشتر از سر ناچاری است، بهمحض گشایش در بخشهای دیگر اقتصادی از جمله صنعت، خدمات و تجارت همین اندک کشاورزان جوان و تحصیلکرده از بخش کشاورزی خارج خواهند شد.
متأسفانه تفاوت قیمتهای محصولات کشاورزی از سر مزرعه تا قیمت فروش در کلانشهرها و شهرهای بزرگ آنقدر زیاد و متنوع است که آن ضربالمثل معروف یک شهر و دو نرخ، جای خود را به یک شهر و چندین نرخ داده و کمتر کارشناسی است که بتواند با قاطعیت اعلام کند که قیمت فلان محصول کشاورزی در بازار چقدر است!!
در این بین زحمات کشاورزان به جیب دلالان و واسطهها سرازیر میشود، مثل برنج، میوههای درختی، پیاز سیبزمینی و گوجهفرنگی گرچه از وزارت جهاد کشاورزی انتظار نداریم که یکتنه جلوی همه نابسامانیهای بخش کشاورزی را بگیرد ولی حداقل انتظار این است همانگونه که در بخش تغییرات کاربری توانسته یک همدلی و همراهی را با دیگر قوای سهگانه برقرار کند و دست به تخریب ساختوسازهای غیرقانونی بزند، میتواند همین همدلی را در حمایت از کشاورزان و محصولات آنها ایجاد کند تا در قیمتگذاری، صادرات و واردات، تعرفهها، صنایع تبدیلی و بستههای حمایتی نهایت دقت و حمایت را به عملآورند.
حمایت از کشاورزان وظایف ذاتی جهاد کشاورزی است که اتفاقاً این بخش مهمتر از جلوگیری از تغییر کاربریها است؛ چون اگر کشاورزی صرفه اقتصادی داشته باشد خود آنها با جان و دل از زمینهایشان نگهداری میکنند و اجازه تغییر کاربری را به هیچکس نخواهند داد.
متأسفانه وزارتخانه مربوطه بهجای اولویت دادن به وظایف ذاتی خود به معلول بیشتر تکیه کرده است و انتظار از این بخش و با این حجم از نیروی انسانی و بوروکراسی اداری خیلی بیشتر از اینهاست.
یکی از وظایف اصلی بودجهریزی عملیاتی ارزیابی فعالیتهای دستگاههای اجرایی است و بررسی شود آیا واقعاً وجود بسیاری از دستگاههای اجرایی صرفه اقتصادی اجتماعی دارند؟ آیا میتوان با واگذاری بخشی از فعالیتهای دستگاههای اجرایی به اتحادیهها و صنفها، بخش خصوصی، و... کنترل و نظارت، اثربخشی و کارایی آنها را بهبود بخشید؟
کشاورزی در ایران اصول علم اقتصاد را هم زیر سؤال برد!! معمولاً محصولاتی را که از منابع کمیاب ازجمله آب تولید میشوند باید از ارزش اقتصادی بالایی برخوردار باشند ولی اینگونه نیست در فلات مرکزی ایران بااینکه آب بسیار ارزشمند و کمیاب است از عمق 150 تا 200 متری زمین پمپاژ میشود اما محصولات ناشی از مصرف آب را نمیتوانند به قیمت عادلانه بفروشند بسیاری از آنها حتی بهدلیل قیمت پائین و عدم صرفه اقتصادی جمعآوری هم نمیشوند.
دستگاههای اجرایی بهویژه جهاد کشاورزی باید پاسخگو باشند اگر آب را میتوان در سایر بخشهای اقتصادی که ارزشافزوده بالایی دارند تخصیص داد و بخشی از ارزشافزوده آن را بتوان بهعنوان جبران زیان و خسارت به کشاورزان پرداخت کرد چرا اقدامی صورت نمیگیرد؟ چرا این ضرر چندجانبه و دور باطل سالهای سال تکرار، ولی درمانی برای آن متصور نیست؟