آخرین عناوین

شنبه 11 اسفند 1397-9:36 کد خبر:66136

خبرگزاری فارس گزارش می‌‌دهد:

«یکه‌توت» روستایی در قرق کامیون‌ها/ آرامش کیلویی چند؟

روستای یکه‌توت در ضلع شمالی شهرستان بهشهر، یک‌دهه است که توسط غول‌های ماشینی قرق شده است،توقف نامتعارف کامیون و تریلی در حاشیه جاده یکه‌توت به زاغمرز امان مردم را بریده است.


خزرتیترخبر: روستای «یکه‌توت» از توابع بخش مرکزی این شهرستان به منطقه‌ای ناامن در عبور و مرور تبدیل شده است، وجود زیرساخت‌های بندری و شرکت‌هایی که برای حمل و نقل محصولات خود نیاز به ماشین‌های سنگین دارند سبب شده است تا مسیر یکه‌توت به زاغمرز در قرق کامیون، کامیونت و تریلی باشد.

بی‌سر و سامانی در این مسیر را باید از نزدیک ببینید، جایی که برای عبور از یک جاده هزار و دویست متری باید هر لحظه خطر را به جان بخرید، سر و صدای ممتد وسائل نقلیه سنگین امان شما را می‌برد و سعی دارید زودتر خود را از این مهلکه و معرکه که شاید در بازی‌های رایانه‌ای یا فیلم‌های سینمایی با جلوه‌های ویژه دیده باشید خلاص کنید.

10 سال است که مسئولان محلی و مردم پیگیر اصلاح این وضعیت هستند، اما گویا سازمان یا مسئول پاسخ‌دهنده در واقعیت وجود ندارد و آنها را تنها روی کاغذ می‌توان یافت، اوضاع آن‌قدر آشفته و حاد شده است که توقف و پارک تریلی و کامیون از حاشیه جاده‌ها به داخل روستا کشیده شده است.

اهالی یکه‌توت ‌همواره در نگرانی به‌سر می‌برند و آسایش آنها سلب شده است، می‌گویند از اینکه اقتصاد منطقه شکوفاست خوشحالیم اما باید این وضعیت ساماندهی شود، مردم نگران فرزندان خود هستند، بچه‌هایی که نیاز به بازی دارند، باید به مدرسه و دانشگاه بروند، باید برای خرید از خانه خارج شوند، بزرگترها نیز سر کار می‌روند، بیشتر کشاورز هستند، وسایل نقلیه آنها موتور، تراکتور و تیلر و ماشین‌های سبک است که همواره با استرس و نگرانی از لابه‌لای غول‌های ماشینی عبور می‌کنند.

پارک‌کردن وسایل نقلیه سنگین در دل روستا محلی از اعراب ندارد و جان اهالی را به لب رسانده است، وقتی برای نخستین‌بار وارد مسیر یکه‌توت به زاغمرز می‌شوید با دیدن انبوهی از وسایل نقلیه سنگین از آمدن به این مسیر پشیمان می‌شوید، ترس و اضطراب وجودتان را فرا می‌گیرد به‌ویژه وقتی بفهمید سالانه دست کم 30 فقره تصادف جرحی و فوتی در این مسیر رخ می‌دهد.

گاه‌گاهی مردم از سر ناچاری جلوی حرکت کامیون‌ها را می‌گیرند اما این کارها فایده‌ای ندارد و غول‌های آهنی همچنان در اطراف جاده و گوشه و کنار روستا پارک می‌کنند، خون مردم که به‌جوش می‌آید رانندگان کامیون کمی آن‌سوتر را قرق می‌کنند این یعنی حکایت همچنان باقی‌ است....

تا امروز هیچ فرد و سازمانی اقدامی برای امنیت جانی و روحی مردم روستای یکه‌توت انجام نداده است، در سال 92 و در سفر حسن روحانی رئیس جمهور به مازندران نامه‌ای از سوی یکی از اهالی یکه‌توت برای پایان‌دادن به این وضعیت تقدیم مدیرکل ارتباط مردمی و سفرهای رئیس جمهور شد که در دوم خرداد به معاون عملکرد، بازرسی و امور حقوقی وقت استانداری مازندران دستور رسیدگی اعلام شد اما تاکنون باوجود پیگیری‌ها هیچ اقدامی صورت نگرفته است.

موضوع بی‌عدالتی در حمل بار و مشکلات بیمه‌ای و توقف‌های گیج‌کننده و بعضاً چند روزه کامیون‌ها در حاشیه جاده یا در دل روستا امان رانندگان این وسایل نقلیه را نیز بریده است و آنها مشکلات داخلی خاص خود را دارند.

رانندگان کامیون البته نبود پارکینگ و افزایش بی‌ضابطه تعداد ناوگان حمل و نقل را علت توقف‌های چند ساعته و گاه چند در حاشیه جاده می‌دانند و اگر جایی نیابند وارد روستا می‌شوند، آنها می‌گویند تا زمان بارگیری کالا باید توقف کنند و بعضاً چاره‌ای جز تخلف ندارند.

بهار نزدیک است و رفت و آمدهای اهالی برای سرکشی از مزارع و باغات و خرید عید بیشتر می‌شود، جنب و جوش ماشین‌های سنگین نیز برای حمل بار و سر و صداهای آنها برای اینکه زودتر بارگیری کنند نیز بیشتر می‌شود.

ترکیبی نامتوازن از ماشین‌های باری و خدماتی و سنگین و سبک در جاده یکه‌توت به زاغمرز تأسف‌بار است، این جاده بدون مأمور راهنمایی و رانندگی است و نیاز به ساماندهی اساسی دارد، کاش در آستانه سالی نو یک مسؤولی فرمان اتومبیل خود را به‌سمت این جاده بگیرد و از نزدیک به تماشای نازیبایی‌های خفته در همین نزدیکی‌ها بنشیند و آن‌وقت از خود بپرسد که به‌راستی آرامش روحی و جانی مردم چند می‌ارزد؟!

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :