شنبه 7 تير 1399-13:59 کد خبر:80362
خبرگزاری مهر گزارش می دهد:
رانش بلای جان ۱۲۰ خانوار/ سقفها لرزان و خانهها ناامن است
شهرک سازی های بالادست و جاده سازی های پایین دست چهره محله های شهر پل سفید را براثر رانش های پی درپی زخمی کرده و خواب را از چشم ۱۲۰ خانوار ساکن در محله امیرده برده است.
خزرتیترخبر: شکافهای سرتاسری، از پنجره تا سقف، از خانه تا حیاط و از حیاط تا کوچهها و کل منطقه کشیده شده است، جادهای که نشست کرده و خانوادهای که بیخانمان شده، خانهای نوساخت اما پر از شکاف که از واهمه ریزش آوار غیرمسکون شده و خانههای بسیار و ترکهای بیشمار که ساکنان آن هراس آوار را به جان خریدهاند چراکه این خانه تنها داراییشان است و در این شرایط اقتصادی، اجارهنشین کجا شوند؟
این روزگار منطقه امیرده شهر پل سفید در شهرستان سوادکوه است و ساکنانش هر شب با چشمهای نگران میخوابند و نمیخوابند، مگر میشود از این ترکها و شکافها که به جان خانههایشان هجوم آورده چشم بر همگذارند.
ظهر دمکرده تیرماه و ساعت حوالی یازده است؛ از شیب یکی از کوچههای منطقه امیرده بالا میروم تا وارد یکی از همین خانهها شوم؛ طبقه همکف که پیشتر پسر صاحبخانه زندگی میکرده اکنون به دلیل گسترش شکافها غیرمسکون شده است؛ دیواری نیست که طعمه شکاف نشده باشد و در و پنجره به خاطر شکافها از قاب خود خارجشدهاند، نیک که بنگریم تمام این شکافها به خاطر فشار و گسستی است که در زمین رخداده و صاحبخانه شکاف زمین را که باسیمان پرشده، نشانم میدهد و میگوید: اگر خانه همسایه نبود شاید پیشتر از این خانهام خرابشده بود.
طبقه بالا نیز از شکافها و ترکها در امان نمانده، دیوار هال، پنجره و دیوار اتاقخوابها، در هر جا شکافی خودنمایی میکند و مهر علی رهنما میگوید: اوایل که ترکها کمتر بود آنها را اندازه میگرفتم اما حالا آنقدر زیاد شدهاند که دیگر بیخیال اندازهگیری حرکت این ترکها در دیوارهای خانه شدهام؛ به من میگویند که باوجوداین ترکها چرا از این خانه نمیروم اما با این گرانیها کجا میتوان رفت؟
از بنا که عکس میگیرم راهنماییام میکند که از کدام زاویه بهتر میشود؛ چرا که خودش عکاس خبری و طبیعت شهرستان است و مکانی در زیر آسمان این شهرستان نیست که صدای دکمه شاتر دوربین او را در چهار دهه نشنیده باشد اما کسی صدای هجوم ترکها به خانهاش را نشنیده، همچون خودش که پشت عکسها پنهان است، اینجا هم انگار واقعیت تلخ شکافهای خانهاش از دید پنهان و کسی آنها را ندیده است.
باهم از خانهاش خارج میشویم تا او بَلَد راه شود و قدمبهقدم شکافها را دنبال کنیم تا به منشأ آن برسیم، همهجا ترکهای ریزودرشت به چشم میآیند و از شکاف جداول کنار جاده هم آب نشت میکند،از کوچه شیبداری بالا میرویم، انتهای کوچه خانهٔ نسبتاً نوسازی قرار دارد، همینکه به دروازه نیمهباز خانه میرسم صدای پارس سگ ما را متوقف میکند؛ خانه به دلیل شکافهای عمیق در دیوار و ستون، غیرمسکون شده و صدای مرغ و خروس از طبقه بالای خانه میآید.
چند عکسی از بیرون ساختمان میگیرم اما به خاطر پارس بیامان سگ جرأت نمیکنم تا بالای بلندی کنار خانه بروم و از خرابیهای بیشتر عکس بگیرم، کمی پایینتر از این خانه، قطعه زمینی است که صاحبش برای تحقق رؤیای خانهدار شدن خریده اما به خاطر همین رانشها دیگر اجازه ساخت ندارد و بایر افتاده است.
دوباره به خیابان اصلی منطقه امیرده بازگشته و مسیر را تا انتها در پیش میگیرم، اینجا خیابان حدود یک متری فرونشست کرده و در این گرد خاک، خانه پاییندست جاده را هم به سمت خود کشیده است،چند ماهی میشود که این جاده و این خانه به این شکل درآمده؛ دیوار حیاط تخریبشده و دروازه روی جاده افتاده و خانه کج شده است،کل خانه را از معبر کنار دست خانه دور میزنم و در سمت پاییندست خانه هم حتی دیوار باغ هم کج شده و خانه همسایه هم بینصیب نمانده و شکاف برداشته و اینها بیانگر قدرت سهمگین رانش کل تپه است.، در پاییندست منطقه، جاده ترانزیتی قرار دارد و دیوار حائل جاده که مشخص نیست تا کی دوام میآورد.
زنگ خانه همسایه را میزنم، رضا محسنی، سال ۷۸ خانهاش را ساخته و از سال ۸۱ درگیر مسئله رانشها شده و میگوید: باید از قبل در این منطقه زهکشی انجام میشد که نشده است و جداول هدایت آب سطحی منطقه هم همه شکسته هستند و آب در زمین نفوذ میکند، از دیگر سوی، شرکت راهسازی پاییندست، در جاده اصلی نیز با برداشت خاک و احداث سدهای غیر کارشناسی مشکلاتی را ایجاد کرده؛ چراکه جلوی عبور طبیعی آب را سد کرده است.
رانش زمین موجب شکاف دیوارها و ریزش یکی از دیوارهای داخل بنا و غیرمسکونی شدنش شده، باوجوداین، بالای همین طبقه در حال زندگی است چراکه با یک حقوق بازنشستگی حداقلی پولی برای اجارهنشینی نمیماند، خصوصاً حالا که فرزندانش بزرگشدهاند و وقت هزینه برای ازدواجشان است، از پیگیریها و دوندگیهایش از سال ۸۱ تاکنون میگوید: بارها به شهرداری رفتهام اما هیچکس ترتیب اثر نداده، دادستان نامه زده، به فرمانداری، بنیاد مسکن و حتی استانداری رفتهام؛ همه میگویند بودجه بیاید ما کار انجام میدهیم اما انگار چیزی که در سرتاسر دنیای امروز ارزش ندارد، جان انسانهااست.
از معبر پلکانی دیگری بالا میرویم و بر فراز آن، شکاف زمین موجب تخریب جدول هدایت آب سطحی شده و شکافی دیگر بهسوی خانهای پیش رفته و از زیر دروازه گذشته است؛ خانم صاحبخانه که ما را میبیند دروازه را به روی ما باز میکند و وارد حیاط میشویم؛ ترکها تا نزدیکی خانه نوسازش پیش رفته است و آنها هم تنها کاری که از دستشان برمیآمده این بود که شکاف را باسیمان پر کنند و خانم صاحبخانه میگوید که خانه قدیمی را تخریب تا بهجایش یک ساختمان سهطبقه برای صاحبخانه شدن فرزندانش بسازند و حالا اما نگاه مضطربشان به شکافها است و کمی دورتر میلهگردهای انتظار که روی سقف طبقه اول خودنمایی میکنند و نشان از توقف آرزوها دارند.
در این گرمای پر خفقان تابستان، در مسیر جدول هدایت آب سطحی، به سمت شهرک بالادست منطقه امیرده پیش میرویم، جداولی که راهبهراه شکسته و آب روان داخل آن در زمین نشت میکند و سر از ترک خانههای ساکنان منطقه بر میآزد، شهرک با شصت خانه روی تپه بناشده، آب جاری درون جدول مسیر انتهایی شهرک، بیشتر از آن مقداری است که در جدول پایین جاری بوده و از دیگر سوی، مسئله اکثر شهرهای مازندران، عدم سیستم فاضلاب شهری و در اینجا، علاوه بر آلودگی زیستمحیطی، تبعات حفر چاههای فاضلاب در بالادست برای ساکنان پایینی است و عامل شتابدهنده دیگری برای فرونشست و رانش زمین و شکاف خانهها در پاییندست میشوند.
عدم لحاظ مسائل فنی در پشت زیبایی مناظر شهرک پنهانشده است؛ از شهرک بالاتر و به بالای تپه مشرفبه شهرک و شهر، جایی که چشمه قرار دارد، میرویم، رهنما از زمانی میگوید که آب این چشمه، چرخهای آسیابی را میچرخاند و سپس شهرکی که در مسیر آب چشمه بناشده و اکنون، آب آن چشمه به کجا میرود؟ مسئولی اگر بیاید همان پایین، ندیده میگوید متوجه شدیم و تنها قولی داده و رفتهاند، بیآنکه وقت بگذارند و شکافها را ببینند و دردها را بشنوند.
دخالت انسانی بدون در نظر گرفتن تبعات آن، موجب شده آب زندگیبخش، بلای جان شود و حالا هزینه زیادی میطلبد تا ۱۲۰ خانوار منطقه امیرده در زیر سقفهای خانههایشان احساس امنیت کنند، جای خالی نظارتها بر آنها که اولین کلنگها را به زمین کوبیدهاند و این مسائل را در نظر نگرفتهاند و عدم پاسخگوییشان پیداست و اکنون همه نگاهها به شهرداری است.
حسن یحیی پور، شهردار پل سفید، بابیان اینکه عامل اصلی رانش منطقه چشمههای بالادست است، متولی هدایت آن را آب منطقهای دانست و گفت: این سازمان نیز بودجه لازم را ندارد اما با ما همکاری داشته و مطالعاتی را انجام داده و ازآنجاکه این منطقه در محدوده شهری است ما نیز برای هدایت آب سطحی از شورا مجوز گرفته و ۶ میلیارد مناقصه گذاشتیم و اکنون ۱۵۰ میلیون تومان لوله انتقال آب خریداریشده و در حال احداث جداول و زهکشی هستیم.
وی عامل دیگر رانش را تعریض شاهراه اصلی تهران-شمال دانست و گفت: هرچند درجاهایی که خاک برداشتشده برای عدم رانش در حال احداث سد هستند اما سرعت رانش بیشتر از سرعت احداث سد است و عامل دیگر مردم هستند، چراکه در ساختوسازهای خود باید آئیننامه مبحث ۱۲ ساختمان و آیتمهای نظاممهندسی را رعایت کنند و خانههایی که در رانش دچار مشکل شدند، حدود چهل سال ساخت و آئیننامهها رعایت نشده است.
شهردار پل سفید گفت: در منطقه امیرده خانهها نوساز نیستند و اگر نوساز هم باشند آئیننامه را رعایت نکردند و از شهرداری مجوز نگرفتند، در قانون شهرداریها نیز ساخت خانه برای فردی که خانهاش در رانش تخریبشده، پیشبینینشده است اما ما با وجود گرفتاریهایمان، کمکهایی همچون تحویل سیمان و ماسه به آنها داشتهایم.
وی در پاسخ به این مسئله که چرا جداول آبهای سطحی در منطقه امیرده باوجود شکستگی تعمیر نمیشوند، گفت: جداول ما نیز در معرض رانش قرار دارد و شکسته است و برای جبران به دنبال اعتبار بودیم اما ریالی اعتبار از حوادث در این خصوص به ما داده نشد و از منابع داخلی، ۹۰ میلیون تومان برای مطالعه منطقه به مشاور دادیم و بر اساس مطالعات انجامشده، پیمانکار انتخاب کردیم و تا شصت روز آینده جداول ترمیمشده را میبینید.
یحیی پور افزود: باید شرایط آن زمان لحاظ شود و اکنون ما در برابر جبر و قانون باید اقداماتی انجام دهیم؛ چشمههای بالادست فعال هستند و شش نفر از مالکان زمینهای اطراف و مسیر چشمه ابتدا حاضر به همکاری نشدند اما سپس با رایزنی بسیار و قول امتیازاتی اجازه دادند ما داخل زمینهایشان لوله انتقال آب بگذاریم تا مقدمات زهکشی و خروج آب فراهم شود و هزینه انتقال آب حدود ۳۰۰ میلیون تومان است.
دیوار حائل قبلی پاییندست شهرک شکسته و شهرداری دیوار حائل جدیدی ساخته است و این مسئول در پاسخ به این پرسش که دیوار حائلی که خودش نمیتواند از پس خودش بربیاید چطور میتواند از مناطق پاییندست حفاظت کند، گفت: برای کارهایی که درگذشته انجامشده، سکوت میکنم اما مسئولیت کارهایی که در زمان خودم انجامشده را میپذیرم؛ سعی ما بر این است تا کارها علمی انجام شود اما نواقصی هم به وجود میآید.
سرعت رانش کاسته شده است
شهردار پل سفید بابیان اینکه اقداماتی که شهرداری تاکنون انجام داده، از سرعت رانشها کاسته و اگر این اقدامات نبود، اکنون بهجای ۲۰ درصد رانش منطقه شاهد رانش صددرصدی منطقه بودیم، افزود: شهرداری اقدامات پیشگیرانه انجام داده است اما یک سری مسائل قابل پیشبینی نیست و طبق مطالعه انجامشده برای منطقه، نشت آب از بالادست عامل اصلی رانش و برداشت پاییندست منطقه برای جاده ترانزیتی، موجب شده که این حرکت و رانش خود را نشان دهد.
عموم خانههای شهر پل سفید، درشیب تپههای گرداگرد شهر ساختهشده و منطقه امیرده یکی از این مناطق است؛ ساکنان منطقهای که اکنون تبعات شهرکسازی بالادست و جادهسازی پاییندست بر زندگی آنها بارشده و از آن روزهای امید صاحبخانه شدن، تنها هراس آوار برایشان مانده است، شاید متصدیان امروز مسئول بیتدبیری و عدم آیندهنگری اسلاف خود نباشند و بار هزینهها برای جبران خسارت، بیشتر از درآمد یک شهر یا شهرستان باشد اما بازدید کامل منطقه و دیدن عمق هراسانگیز شکافها و شنیدن درد مردم حداقل کاری است که میتوانند انجام دهند.
تلاشهایی صورت گرفته و کارهایی انجامشده اما کافی نیست و فاجعهای که بازدید چندساعته نشان میدهد نیازمند اقداماتی فراتر از اینهاست و در کنار سعی و تلاش مسئولان شهری و شهرستانی، این حجم از رانشها نیازمند توجه استانی بیشتر به مناطق محروم و حمایت از ساکنان این مناطق است تا فاصله شکاف طبقاتی بارانش زمین و شکاف سقف و دیوار خانههایشان بر آنها بار مضاعفی نشود و از دیگر سوی، علتالعلل اکثر این خسارتها عدم نظارت کافی است و بستن راه تکرار آن، لزوم بیشازپیش نظارت بر حسن انجام اقدامات عمرانی و ارزیابی تأثیر این اقدامات پیش از انجام کار است.