آخرین عناوین

پنجشنبه 13 شهريور 1393-14:55 کد خبر:826

آیا مناظره برگزار می شود؟!مردم ساری منتظر برگزاری مناظره!!!

دعوت به مناظره و تاکید بر استیضاح شهردار ساری/آمادگی شهرداری ساری جهت حضور در مناظره

چرا برغم طمطراق مديريت امور شهري مرکز استان در روند برخي مناسبات تدبير کمتري به چشم مي خورد؟؟!!!


به گزارش خزرخبر و به نقل از مازند شورا،نشریه تخصصی مدرسه اسلامی علوم سیاسی که از سوی مجتبی زارعی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در سراسر کشور اداره می شود در حوزه سیاست گذاری به تولید فکر می پردازد و علاوه بر شمارگان سراسری با کمک اهالی اندیشهء هر یک از استانها هم ویژه نامه استانی منتشر می کند.

استیضاح فرماليسمِ شهرداری ساری در استیفای حقوق شهروندی اهالی مرکز استان

ديري است برخي از اعضاي شوراي شهر ساري و بعضي رسانه ها و همچنين تعدادي از رجال مذهبي و سياسي وظيفه خويش را در نگاهباني از حقوق شهروندي در مرکز استان به فراموشي سپردند در حالي که شهرداري درگير فرماليسم و صورتگرايي افراطي در اداره امور شهر شده است.

ظاهر گرايي و رفتارهاي فرماليستي آنقدر در شهرمان ساري سيطره يافته که حقوق شهروندي و مسئله ي بنيادين عمران در زير ساخت هاي شهر اکنون تحت الشعاع آن قرار گرفته است. 

البته به سهم خويش از بعضي چهره هاي مستقل و مردمي شوراي شهر و بعضي رسانه هاي شجاع و غيروابسته تقدير مي کنم که حيات خويش را نه در تحکيم ظاهرگرايان مديريت شهرداري بلکه در تبعيت از خواست و مطالبات واقعي مردمان شهر يافته و خود را از اسارت تبليغات فرماليستي و مديريت هيجاني شهر رهانيده اند، نقاشي چهره زخمي و فرتوت شهر را بر امور بنيادين بر زمين مانده ي مرکز استان ترجيح نمي دهند و همانند غالب کارشناسان و نخبگان شهر، راه برون رفت از مشکلات بغرنج ساري را، شجاعتِ اقدام براي ورود به کارهاي بزرگ و  اساسي و زمانبر در تغيير ساختار اين "روستاي بزرگ" که بعضي فرماليست ها و هيجان زده ها آنرا کلانشهر مي خوانندش مي دانند.

يک سالي بود که در برابر دعوت برخي کارشناسان و نخبگان شهر براي اعتراض مکتوب به رفتارهاي فرماليستي - پوپوليستي (در معناي منفي کلمه) مقاومت کردم، بلکه شهرداري فرصت يابد و کاستي هاي خود را در اداره ي شهر جبران نمايد و چون از نوجواني بيت شهيدان عبوري را معزز مي پنداشته و مي پندارم بر آن بودم تا مبادا گفتار و يا نوشتاري از سر عجله تحرير شود لذا ضرورت داشت تا يکي دو سال شهردار وابسته به شهيدان عالي مقام که در مسند شهر است به تدبير امور شهر بپردازد.

البته براي سکوتم حجت شرعي نداشتم اما چه بسا عرف هايي که خود مي تواند در جاي خود وجاهت يابد و خود توليد كنندة سامان اخلاقي به شمار رود، زود اما دريافتم که اعزاز و تکريم شهيدان مخالفت با مرامي است که شهيدان نيز آنرا نمي پذيرند و از آن عميقا روي گردان هستند چون در شهر خداي جبهه،شهردار شدن كه غالب بسيجي ها آن را تجربه كرده اند آداب خاصي داشت كه اكنون در اين گفتار فرصت پرداختن به آن نيست. 

اينك با نگاه به عقب ماندگي هاي تحميلي شهر از يکسو و تبليغات ادعايي در پيشرفت آن حجت بر نگارنده بعنوان يک شهروند کوچک را تمام مي نمايد چه اينکه بيشتر از اين نمي توان فرماليسم پوپوليسم گرا را بر مسند شهر به نظاره نشست و همانند بعضي عوام کف و سوت زد! بخصوص آنوقت که شهرداري براي تحت الشعاع قرار دادن کاستي ها و ناکارآمدي هاي کمر شکن در حوزه ي شهري از تربيون هاي مقدس سود مي جويد و در اذهان عمومي ممکن است چنين القا گردد که تمامي کارهاي شهرداري مورد تأييد بعضي رجال و مقامات مذهبي است؛ راقم سطور طي ماه قبل اين تلقي انحرافي را با نزديكان و مسوولان دفتر يکي از مقامات مذهبي در ميان گذاشتم که جناب ايشان ضمن ردّ اين تلقي انحرافي به وجود آمده بخصوص زيرپا گذاشتن فقه مبين و شريعت مقدسه اسلامي در ورزشگاهي مستظهر به پشتيباني شهرداري نکاتي را بيان نمود. به هر روي اکنون خاضعانه و براي پاسداشت آرا مردم ساري در تکوين نهاد شورا و مطالبه کرامت و حقوق شهروندي ايشان، مديريت شهرداري را استيضاح کرده، بلکه بخشي از حقوق فراموش شده ي مردم مظلوم مرکز استان استيفا گردد. 

به نظرم اداره ي امور شهرمان بيش از خدمات با تبليغات و بيش از رعايت کرامت مردمان با منت هر روزه برآنها گره خورده است و اين با شهر اسلامي و حکمراني شايسته همچنان که در صفحات پيشين در بيان حکيم آملي حفظه الله وجود داشت مغايرت دارد. 

شهر آنگاه شهري طيبه و مدينه اي فاضله است که با اخلاق و فضيلت و امانت داري اداره شود؛ شهر مدني، شهري اخلاق گرا و دور از ظاهر سازي ها و رفتارهاي پوپوليستي است و صد البته پوپوليسم و مردم سالاري متفاوت اند. 

ظاهر و باطن شهر، مناسبات و کالبد شهر، هر دو بايد توليد کننده طمأنينه و امنيت روحي - عمراني باشد. 

زير ساخت شهر با آسفالت شهر بايد هر دو آباد باشند، اگر کانالها و جوي ها ي آب جان و يا جان هايي را بستاند امّا در و ديوار از تبليغات و خدمت دم زند لاجرم با شهري آباد مواجه نيستيم. 

اگر بجاي احياي بافت ها و خانه هاي تاريخيِ فراموش شدة شهر، واليبالِ کارناوالي براه انداختيم جاي صورت و سيرت شهر را جابجا کرديم. اگر زندان تخليه شود امّا رندان جايگزين آن شوند بجاي تنفس براي شهر، شهر را به سوي خفگي کشانيديم:
  شهر انسان است ني ظرف گلين                      مسکن ايمان است ني چاه زمين 
  اصل انسان است حيوان فرع آن                         کالبد غوليست خدمتکار جان 
  شهرِ انسان را هدف معراج اوست                       اين زمين راه است شهر عشق اوست

به راستي چرا فکر مي کنيم شهر، حيات ندارد و مي توان آن را دورزد داد؟! شهر جان دارد! شهر زنده است امّا فرماليست ها در تبليغات و دنياي مجازي خويش شهر را اداره مي نمايند.

اکنون ضمن پوزش از شهروندان بخاطر ديرهنگامي پرسش هاي واقعي از جريان فرماليسم در مديريت شهرداري، تأملات پرسشگرانه ي خويش را در چند بخش در منظر افکار عمومي شهر قرار مي دهيم . 

از همين جا فرصت را مغتنم مي شمارم كه روابط عمومي شهرداري و شوراي شهر مي تواند براي معلوم شدن راست از ناراست و سره از ناسره هاي گفته شده،مناظره نگارنده را با مديريت شهر و مناسبات شورا در يك مكان دانشگاهي و يا عمومي در ضمن حضور اهالي رسانه فراهم نمايد:

لذا عليرغم ميل خود در مواجهه صريح با مديريت امور شهري مرکز استان به دليل تعلق او به خانوادة مکرم شهيدان و صبوري هاي چند ساله ي نخبگان اکنون برآنيم تا بي پرده و توأم با آداب نقد با شهروندن سخن گوييم. 

البته پرواضح است که نگارنده به حقوق مسلم برخي از اعضاي محترم شوراي شهر در اين فرايند واقف  است امّا اکنون ديگر زمانه اي نيست که نخبگان مرکز استان و کارشناسان نيز همانند برخي مؤسسات اجاره اي تبليغي که عوام را به سوت و کف وامي دارند دست روي دست بگذارند و فقدان نقشه راه در مديريت شهري مرکز استان را به بوتة فراموشي سپارند

1- مديريت صحيح، عالمانه و کارآمد در مراکز استان ها و بخصوص شهرمان ساري چگونه است؟ آيا شهرداري ساري در اين امر موفق بوده است؟

مرکز استان بعنوان سرآمد شهري  و مرجع مکاني در هر استان داراي شرايط ويژه بوده که مي بايست در مديريت شهري بدان توجه گردد. 

در استان مازندران حتي پس از کوچک شدن هاي مستمر به دليل جغرافياي و تقسيمات کشوري، اين موضوع از حساسيت بيشتر برخوردار است، شايد بتوان بصورت ساده تر اين گونه اشاره کرد که اداره امور شهر در ساري بعنوان مرکز استان بايد از دو منظر مورد تأمل و واکاوي قرار گيرد:

الف) شهرداري مرکز استان از آن روي که بسياري از اوقات تمرکز دستگاه هاي استاني در اين جغرافيا واقع مي شوند لاجرم مي بايد به هم استاني هاي خود در اين شهر خدمت رساني کند از اين منظر سازي با نكا و قائمشهر و بهشهر و ... متفاوت است.

ب) شهرداري ساري در جغرافياي شهري، خدمات رساني به شهروندان ساروي را بايد جزو وظايف ذاتي خود به شمار آورد.

حال بايد ديد که چرا مديريت امور شهرمان در اين مهم موفق نبوده است:

در درجه اول امّا اين نکته حائز اهميت خواهد بود که آيا مديريت شهرداري مرکز استان توانايي مديريت در سطوح استاني را در خويش دارد و يا فقط در سطح محدوده شهري آنهم با نوع ناکارآمد خويش به گذران امور مشغول است؟ اگر ما به دليل رابطه شهرداري ساري با مجاورت مرکزيت استان از ضرورت وجود ظرفيت خدمت رساني به مردمان استان را گوشزد نموديم بر اين نکته هم واقفيم که بايد حقوق مترتب بر مجاورت ساري با مرکزيت استان بر حقوق شهروندي مردمان ساري افزوده گردد اما آيا مگر مي توان با ظرفيت مديريتي ضعيف بر اين حقوق دسترسي پيدا کرد؟ با نگاهي گذرا در سالهاي اخير مديريتي شهر ساري در مي يابيم که مديريت فعلي حتي براي اداره ي خود شهر نيز نياز به علم و تجربه بيشتري دارد و يکي از دلايل مهم عدم موفقيت ايشان انتخاب غير الويت دار شورا در گزينش مديريت شهري مي باشد. 

(اگر چه همان گونه که گفته شد اين انتخاب جزوي از حقوق مسلّم برخي از اعضاي محترم شوراي شهر بوده است اما ما در اينجا بحثي حقوقي ارائه نمي كنيم بلكه به موضوع مهم كارآمدي توجه داريم.

از سويي ديگر تمرکز بر سطحي کلانتر از يک شهر، نياز به تقويت (مديران سطح دوم) در شهرداري خواهد داشت تا سيستم در لايه ي اوليه دچارضعف مديريتي شهر نگردد امّا با توجه به اينکه تيم فعلي شهرداري داراي نقاط قوت لازم در اين خصوص نيستند نخواهند توانست در حل مسائل بغرنج شهري متضمن بهره برداري از ظرفيت استاني کارآمد باشند، وانگهي نفوذ قانوني و اداري و همچنين شناخت از منابع درآمدي دولتي مي تواند کمک شاياني به تأمين مالي مديريت در مرکز  استان بدنبال داشته باشد که با توجه به غفلت در اين مهم فرصت رسيدگي به آن براي سيستم مهيا نشده است.

2- آيا مديريت امور شهري مرکز استان در تعامل با ديگر سازمانها و نهادهاي مردمي و دولتي شهر موفق بوده است؟

چرا برغم طمطراق مديريت امور شهري مرکز استان در روند برخي مناسبات تدبير کمتري به چشم مي خورد؛ آنچه که نگارنده بعنوان يک معلم دانشگاهي از دعواي فيزيکي  اين مديريت با کارکنان يك دانشگاه جهت دريافت جرائم ساختماني شنيده ناقض اخلاق شهروندي و کرامت انساني است وانگهي تعامل نادرست مديريت شهر با سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري در حالي که صنعت گردشگري يکي از اولويت هاي اصلي توسعه ي ساري است محل شگفتي و تأسف است لذا به نظر مي رسد رفتار هيجاني، فقدان ميثاق هاي بين بخشي و تمرکز بر مديريت محفلي، توسعه ي شهر را با بن بست مواجه کرده است.

ساري شهري در معرض آب گرفتگي و سيلابهاي مخرب است بطوري که با رجوع به مراجع و منابع تاريخي مشخص مي شود که اين شهر در گذشته هاي دورطي دو مرتبه با تخريبي ويرانگر مواجه گرديد، چرا مديريت شهر در خصوص اين امر بنيادين اقدامي سامان نمي دهد؟ نا گفته پيداست در اين فقره نيز مي توان به سخنان ايام معارفه و و اسناد شفاهي و مکتوب جلسات شوراي اداري شهرداري، بنرهاي تبليغاتي و عکس هاي رسانه اي مسوول شهرداري رجوع کرد و سپس به نتايج حاصله در دو سال اخير به شرح زير تأملاتي انتقادي داشت: 

الف) چرا غرق شدن کودک مظلوم شهرمان در ازاي 2 ساعت بارندگي در شهر با بي اعتنايي مواجه گرديد؟

ب) چرا پيرامون کشته شدن 2 نفر بعلت فقدان مديريت در هدايت آب هاي سطحي ساري به افکار عمومي توضيح داده نشد؟

ج) چرا تخريب خانه هاي مردم به علت بارندگي ها در شهرمان از طريق اقدامات بنيادين فهم نمي گردد؟

د) چرا براي جلوگيري از ورود سيلاب حاصل از بارندگي هاي نه چندان مهم به منازل مردم برنامه اي عملياتي و دراز مدت به افکار عمومي ارائه نمي شود؟

نگارنده امّا در اين فقره همواره بر آن بودم که چرا هنگامه ي مرگ آن کودک و ديگر شهروندان اعتراض ننموده و بعنوان يک شهروند چرا تعقيب مديريت شهر را از مدعي العموم خواستار نشدم؟ براستي آن کودک مظلوم و ديگر کشتگان اگر به برخي رجال سياسي و مذهبي شهر تعلق داشتند بازهم مديريت شهر با حاشيه امن مواجه مي شد؟! به راستي چرا شهرداري در حوزه امنيت بنيادين و فيزيكال شهر بي توجه است؟در صورت بروز سيلاب هاي ويرانگر چه بايد كرد؟

3- در خصوص زندان سابق و انتقال پادگان ارتش اقدامات شهرداري از منظر حقوق شهروندي و حراست از اموال عمومي تا چه حد قابل دفاع مي باشد؟

خريد ساختمان زندان و تهاتر آن با اراضي دانشگاه آزاد يکي از کارهاي بزرگ و موفق دوره ي فرمانداري و شهرداري آقايان زارعي، حجازي و دوره ي سوم شوراي شهر بوده است، خيلي زود اما گويا فراموش کرديم که قرار بود اين مکان جهت توسعه خدمات شهري در شهر مورد طراحي قرار گرفته و کيفيتي جديد را از حيث زيست محيطي براي هندسه شهر بازتوليد نمايد امّا اداره ي کنوني شهر در اقدامي شگفت انگيز و تأسف بار با فروش زمين زندان آنرا به نقطه اي رقت آور در مهندسي شهر مبدل نمود.

ضمن اينکه در خصوص شيوه ي فروش اراضي زندان و هزينه نمودن درآمد آن و نيز  عدم خريد پادگان نکات و اسناد تأسف باري وجود دارد که نگارنده آنها را حتما در وقت مناسب يا به وقت مناظره با افکار عمومي مطرح خواهد کرد.

4- شهردار از طرح تفصيلي شهر چه مي داند و در حال حاضر کدامين اقدامات عمراني را در اين چشم انداز انجام مي دهد؟!

بنده از مسائل تخصصي طرح تفصيلي کم مي دانم امّا در گفتگوهاي تلفني و حضوري با بعضي مشاورين عمران نظامات شهري مي گويم اينکه تغيير کاربري پس از ابلاغ  طرح تفصيلي امري درست مي باشد يا نادرست در جاي خود بحثي جدي در ساري است امّا اينکه آيا اولاً شهرداري ساري فعاليت عمراني داشته و ثانياً آيا در اين امر موفق بوده يا خير پاسخي ساده خواهد داشت، فعاليت هاي عمراني  امري است که با چشم غيرمسلح و غير کنجکاو نيز قابل مشاهده بوده و اقدامي است که احدي را ياراي مخفي کردن آن نيست و يا منتقدي قادر به سياه نمايي درباره ي آن نخواهد بود و اساساً افرادي مثل ما با سياه نمايي چه موفقيتي كسب خواهند كرد؟ خوب است منتقدين و موافقين فعاليت عمراني شهر را بر اساس طرح تفصيلي در نشست بي طرفانه و در منظر افکار عمومي به قضاوت و اندازه گيري بنشينند.

در آمدهاي شهرداري چگونه است و مهمتر از آن محل هزينه ي آن از چه ضوابطي تبعيت مي کند؟ کارشناسان علم و دانش مديريت، مديريت درآمدها را بعنوان رکن مهم در اداره ي شهر و يك سازمان به حساب مي آورند؛ موضوع مهمي که در شهرهاي بزرگ توجه ويژه اي به آن معطوف مي گردد، تأمل انتقادي مدرسه اسلامي علوم سياسي آن است که شهرداري در اين دوره در خصوص نحوه ي کسب درآمد موفقيت چشم گيري نداشته و همچون ديگر ادوار، چشم به درآمدهاي حاصل از (کميسيون ماده 100) و (کميته ي توافقات) دارد! اولاً چرا حيثيت و آبروي شهر به اين دو کميته گرده خورده که اصل پناه بردن به آن خود مي تواند مستعد ده ها تخلف و عيب باشد، ثانياً در حالي که درآمد حاصل از ارائه ي خدمات شايسته و طرح ريزي براي جذب سرمايه گذاري و برنامه ريزي براي درآمد پايدار مي تواند مسير کسب درآمد بر شهرداري را تغيير و در سوق دادن ساري به شهري آباد موثر واقع گردد از چه روي ورود  به اين ظرفيت بزرگ به دست فراموشي سپرده شد؟ چرا شهرداري در اين ضعف بزرگ سرپوش مي گذارد و راه حل را در رفوگري و نقاشي شهر مي بيند؟ما در اين مجلد از كتاب ساري به دهها ظرفيت مولد درآمد پايدار براي مركز استان دلالت نموديم به راستي چرا توجهي به اين ظرفيت ها نمي شود؟ چرا نسبت به كارهاي بزرگ و بنيادين معرفي شده كم حوصلگي و ب رغبتي وجود دارد؟!

5- ماهيت اقدامات فرهنگي چيست و شهرداري در حال تدبير کدامين مشکله ي فرهنگي شهر است؟!

پر واضح است که مي توان اذهان را جوزده و تبليغاتي نمود و متعاقب آن حتي هر اقدامي ضد فرهنگي را در بسته هاي فريبنده فرهنگي بر برخي عوام نماياند امّا ما مي گوييم ابتدا بايد تعريفي درست از فرهنگ و سپس اقدام فرهنگي داشت، پس از اين است که مي توان پرسش کرد که اولاً آيا شهرداري در چه حوزه اي در فرهنگ مي تواند مداخله و ثانياً با چه ضوابطي مي تواند اقدام فرهنگي داشته باشد؟ اکنون مي پرسيم

 الف) آيا ترويج اختلاط دختران و پسران جوان در برگزاري مراسم هاي موسوم به جشن هاي  انتخاباتي و تبليغاتي کاري فرهنگي است؟

ب) اقدام فرهنگي در حوزه ي مديريت شهري کمک به ساختن مراکز فرهنگي يا احياي مراکز تاريخي هويتي و عام المنفعه و ... است يا جمع کردن مردم با هياهوي تبليغاتي در يک استاديوم و اجراي موسيقي غيراصيل در جغرافياي فرهنگي چند هزار ساله ي ساري؟! بي شک ما موسيقي اصيل ملي و مازندراني را جزوي از مفاخر هويتي خود مي دانيم امّا با مشاهده ي فهرستي از كارهاي انجام شده و راه اندازي برخي کارناوالها در اين حوزه در مي يابيم که هويت بومي، گمشدة بزرگ در اين هياهوها و مراسم ها بوده است. 

ج) آيا اقدام فرهنگي فعاليت در نشر آثار فرهنگي و احياي فرهنگ بومي اهالي مرکز استان، افزايش کتابخانه ها و احياي محلات قديمي و خانه هاي تاريخي شهر و ابنيةمذهبي نيست؟ اگر اين طور است چرا شهرداري به کتابخانه ي عمومي شهر چندين ميليارد بدهي دارد ولي در عوض با برخي کارهاي غيرضروري و غير الويت دار منابع درآمدي شهر را در محلي نادرست هزينه مي نمايد؟ در اين باره البته لازم است بپرسيم آيا مديريت شهري مي تواند تحليلي واقعي از خروجي و دستاوردهاي اعتبار فرهنگي چند ميلياردي شهرداري ساري در سالهاي اخير منتشر نمايد؟ ما نمي گوييم مدير شهر ميل به کانديداتوري مجلس شوراي اسلامي دارد يا قرار است تسهيل کننده ي ورود برخي آقازاده ها به مجلس دهم باشد صد البته ما را با اين بحث هاي انحرافي ميانه اي نيست بلکه پرسش ما با حقوق شهروندي تضييع شده نسبتي مستقيم دارد و  آن اينکه چرا به جاي تمرکز بر امور بنيادين شهر، ظاهرسازي ها و نقاشي هاي شهر در اولويت و در صدر برنامه ها قرار گرفته است؟! 

د) آيا برگزاري واليبال (بخوانيد کارناوال) غيرت برباد ده با حضور زنان و مردان نيمه برهنه در مرکز استان و کشاندن برخي بانوان براي اخذ امضاي يادگاري از هنرپيشه!! نيمه برهنه واليبال! اقدامي فرهنگي است يا عبور از خط قرمز فقه مبين و شرع انور ؟! آيا شهرداري ساري براي برگزاري اين کارناوال با احدي از فقهاي عظيم الشأن تشيع هماهنگي کرده بود؟! آيا سکوت برخي در مرکز استان را نشانه ي رضايت از اين اقدام زشت خويش به حساب آورده اند؟ آيا يال كرده اند ما بخاطر ترس از مد شدن سوت و كف بعضي عوام غافل و جذب آراي ناپاك،دفاع از غيرت مازندراني و حريم خانواده هاي شهر شهيدان مان و علمدارها و دوامي ها و عليرضا نوري ها و نبوي ها را به فراموشي سپرده ايم؟!

6-  آيا مديريت شهر فهم مناسبي از دکوراسيون شهري و معماري ساري دارد؟!

 کيست که نداند معماري مقوله اي فراتر از زيباسازي شهري است، معماري دميدن روح و جان به کالبد شهر است پرواضح است نگارنده از مديريت توصيف شده که در ابتدايي ترين مسائل شهر درمانده است هرگز توقعي در ساحت هنر و معماري مرکز استان ندارد ضمن اينکه شهرداري در فهم دکوراسيون و زيباسازي شهر نيز دچار اشتباه و تخلفات شاياني است همين اندازه مي گوييم که مديريت شهري بايد التفات کند که رنگ کردن تيرهاي برق و نصب سيب و پرتغال و انار بر ديوارهاي شهر و نصب عمو فيروز در ميادين، زيباسازي به حساب نمي آيد در اين باره هم اسناد و سخناني تأسف بار وجود دارد که به وقت لازم با افکار عمومي مطرح خواهد شد. 

7- ساختمان هاي استانداري و سازمان هاي اداري اعصاب خردکن در مرکز شهر چه مي کنند؟! آيا شهرداري ساري نمي خواهد مردم ساري را از گروگان ساختمان هاي اداري آزاد کند؟ 

در پاسخ به اين پرسش به نظر مي رسد با توجه به سوالات قبلي نبايد از سيستمي که در انجام ابتدايي ترين وظايف خود دچار ضعف و کاستي است انتظار داشت تا طراحي و اجراي سايت اداري را در خارج از مرکزيت شهر توليت نمايد. گو اينکه، اين امر مهم، معضله اي ساختاري و کلان بوده که در استمرار پاسخ به پرسش هاي نخستين قابل حصول مي باشد. زيرا براي چنين موضوعي ابتدا بايد نرم افزار و دانش مديريت شهري را به مديريت استان بسط داده و سپس به طرح آن مبادرت کرد که با توجه به حاکميت فرماليسم بر اداره ي امور شهر پرداختن به اين تدبير استراتژيک خارج از ظرفيت تيم کنوني است، عدم تفکر مديريت شهري در رهانيدن مردمان مظلوم شهر ساري از تبعات استقرار مراکز اداري استان در خيابان ها و محلات توسعه نايافته شهر، حقاً بي اعتنايي آشکار به حقوق شهروندي و کرامت مردمان مرکز استان مي باشد.

آري! فرماليسمِ پوپوليسم گرا در شهرمان بيداد مي کند! صورت گرايي بيداد مي کند! ظاهر گرايي بيداد ميکند! هورا کشيدن ها! سوت زدن ها! کف زدن ها! جشنواره ها (از تمشک گرفته تا واليبال کارناوالي) و خودشيفتگي ها بيداد ميکند امّا جان خود شهر در حال احتزار است! شهرمان نياز به تنفس مصنوعي دارد! خجل نمي شوم و به صراحت مي گويم که يکي دارد در اين نزديکي ها مي ميرد و آن حيات شهرمان است! ضربان شهر به شماره افتاده امّا شهرداري بر اين پيکر بي جان لباس مي پوشاند دير نخواهد بود برخي از محفلي ها تمام همت خالصانه در تحريريه مدرسه اسلامي علوم سياسي را مخالفت با شهيدان تعبير کنند امّا چه باک که از قديم و همواره بر دامنه ي آتشفشان مأوا داشته ايم و صد البته نيک مي دانم حرف دل مردمان شهرمان را صادقانه بر زبان آورده ايم و همين خود، ما را بس است.

دتر مجتبي زارعي، عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس و مدير مسوول مدرسه اسلامي علوم سياسي 

&&&&&&&& 

 اعلام آمادگی مشاور شهردار ساری برای انجام مناظره پيرامون عملكرد شهرداری

پس از انتشار مطلبی از سوي دكتر مجتبي زارعی در پايگاه خبري مازند شورا مبني بر دعوت به مناظره پيرامون عملكرد شهرداری ساری، محمدي كيادهی مشاور ارشد شهردار ساری در امور شوراها طی گفتگويی تلفني با ما اظهار داشت:

پس از انتشار مطلبي از سوي مجتبي زارعي در پايگاه خبري مازند شورا مبني بر دعوت به مناظره پيرامون عملكرد شهرداري ساري، محمدي كيادهي مشاور ارشد شهردار ساري در امور شوراها طي گفتگويي تلفني با ما اظهار داشت: از آنجايي كه انجام مناظره هاي تخصصي و كارشناسي به دور از هرگونه حب  و بغض هاي سياسي سبب شفاف سازي عملكرد شهرداري خواهد شد لذا از هرگونه مناظره هاي اينچنيني استقبال مي كنيم.

كيادهي ادامه داد: از آنجا كه مطلب آقاي دكتر زارعي بسيار متين و تخصصي بوده است و مناظره در اين حوزه نيز يك مناظره سياسي نمي باشد لذا از انجام انيچنين مناظره هاي استقبال مي كنيم و معتقديم چنين مناظره هايي موجب توسعه شهر و تنوير افكار عمومي و ارتقا جايگاه مديريت شهري خواهد شد.

كيادهي خطاب به پايگاه خبري مازند شورا اظهار داشت: از آنجايي كه اين رسانه در حوزه تخصصي مديريت شهري و شوراها فعاليت مي كند بهتر است خود زمينه ساز انجام چنين مناظره هايي باشد.

&&&&&    

مجتبي زارعی:

آماده مناظره با بالاترين مسئول شهرداری يا شورای شهر هستم

دعوت به مناظره با شهردار و رئيس شورای شهر به معنای بالاتر بودن سطح بنده از شخص مشاور شهردار نمی باشد بلكه بايد مناظره برای حضار قانع كننده و مفيد باشد برای اين منظور بايد مسئولين اول شهرداری يا شورا حضور يابند

پس از انتشار مطلبي از سوي زارعی كه در آن نسبت به عملكرد شهرداري ساري انتقاد كرده و بر انجام مناظره تاكيد كرده بود. محمدي كيادهي در واكنش به اين مطلب ضمن مثبت ارزيابي كردن آن از حضور در مناظره استقبال نمود اما دكتر مجتبي زارعي در گفتگوي تلفني با ما اظهار داشت: از پختگي كلام، حسن نيت و استقبال جناب آقاي محمدي كيادهي سپاسگزارم اما به دليل آنكه بسياري از مسائل مطروحه در مناظره مرتبط با عملكرد شخص شهردار مي باشد لذا حضور مشاور نمي توانند آن چنان كه بايد انتظارات حضار و افكار عمومي را برآورده سازد.

وي ادامه داد: در مناظره هدف مچ گيري يا به كاربردن فن بيان براي غلبه كردن بر ديگري نيست لذا تنها مسائل تخصصي مطرح است.  از اين منظر شخص شهردار به عنوان مجري مصوبات شورا و مسئول اول عملكرد شهرداري يا رئيس شوراي شهر ساري به عنوان ناظر بر شهرداري بايد حضور يابد.

زارعي ادامه داد: دعوت به مناظره با شهردار و رئيس شوراي شهر به معناي بالاتر بودن سطح بنده از شخص مشاور شهردار نمي باشد بلكه بايد مناظره براي حضار  قانع كننده و مفيد باشد براي اين منظور بايد مسئولين اول شهرداري يا شورا حضور يابند.

مدير مسوول مدرسه اسلامي علوم سياسي ادامه داد: در وضوع مناظره با سند سخن خواهيم گفت چراكه اخيرا در مجموعه مدرسه اسلامي اقدام به تهيه مسائل مربوط شهرداري نموديم  كه بالغ بر 200 صفحه شده است كه به زودي منتشر خواهد شد.

  

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :

  • شبير
    شنبه 15 شهريور 1393-19:14


    اين اقاي زارعي خودش كار نميكند هيچ حالا با اين حرفا دارد كارهاي عبوري كه از حق نگذريم در اين 1 يا 2 سال ساري را خيلي تقويت كرده را زير سوال ميبرد.همه ما ميدانيم حرفاي اين اقا براي به دست اوردن............ ميباشد.

    • alavi
      شنبه 15 شهريور 1393-8:3


      كرسنت هم متوجه جناح زارعي هست.!!!!
      آقازاده هاي فراري هم گناه تيم زارعي هست!!!!
      اين اقا بخاطر مشايي و جريان انحراف ازبدنه دولت خارج گشت و نه اختلاس و نه ....
      درود برمجتبي زارعي كه با سن كمش نيز براي مملكت فدايي بوده در هنگام جنگ نظامي الان در جنگ نرم نيز پيشقراول هست

      • محمود
        جمعه 14 شهريور 1393-14:29


        آقای زارعی لطفا یه فرصتی بدین تا مردم طعم خوش خدمتتون در هشت سال دولت قبلی رو که سرشار از آورده های سیاسی ,اقتصادی و روابط مناسب با دنیا بود رو که با نفت170دلاری به دست اومد رو فراموش کنن ,بعد به فکر ساری باشید
        راستی شما که اینقدر ساری براتون اهمیت داره در دوران طلایی خدمتتون در دولت کریمه احمدی نژاد کجا بودید؟اون موقع ساری یادتون هم بود؟
        راستی هنوز هم توهین و تهمتی که به مسئواین نظام میزدین جزء ترفندهای شماست؟این بار توبت ساریه یا عبوری؟
        فکر نمیکنید مردم شعور دارند و خیلی از مسائل رو میتونن خودشون تشخیص بدن ,در ضمن شورا حاصل خرد جمعی مردم شهریه که شما جدیدا براش دلسوز شدید
        راستی شما صحبت از استبداد و جریان جدید میکنید ,اختلاص های زنجیره ای رو یادتون که نرفت