خزرتیترخبر: سکوت سنگینی در بازار چهارسوق حکومت می کرد، جز صدای چند پای عابر و سلام و علیک های رهگذرها چیز دیگری شنیده نمی شد، نه از شور و شوق خرید ها خبری بود و نه از چانه زدن بر سر قیمت ها، کرونا کرکره های بازار را پایین کشید، جز چند مغازه همه بسته بودند، در جاهای دیگر نیز وضعیت در همین منوال سپری می شد، حالا که یک هفته قرنطینه به دو هفته قبل تمدید شده است، حال و روزشان گفتنی نیست.

از پایین بازار بیرون می آیم، مغازه ها برخی نیمه بازند، داخل که می روی از سوال کردن پشیمان می شوی، شاید در نظر اول قانون مداری برایم مهم تر باشد، اما حرف های انان را هم باید شنید.

کرونا شوک بزرگی برای جهان بود، اما برای اقتصاد بزرگتر، از ابتدای کرونا، رویای فروش عید برایشان تبدیل به کابوس شد و تا امروز که دخلشان یخ زده است.

بازاریان بازندگان کرونا

بازاریان بازندگان کرونا اند، قرنطینه دو هفته ای هم نتوانست وضعیت قرمز را مهار کند، به هفته سوم کشاند، اجرای محدودیت ها کرونایی در خیابان های اصلی هم به طور کامل اجرا نمی شود، مردم انگار بعد از بیش از ده ماه هنوز باورشان نشده است، کرونا می تواند یک ویروس مرگبار باشد، حتی برخی بدون ماسک به راحتی در خیابان قدم می زنند و بعضی از مغازه ها نیمه باز است و همچنان مشتری می پذیرد.

می تواند گفت شهر شلوغی گذشته را ندارد، اما هیچ شباهتی با قرنطینه هم نیست و باید نمره مردودی را برای .. واقعا برای چه کسی داد، مردم، یا ناظران در صحنه...

کرونا وضعیت خوبی در آمل ندارد، این را مسئولین می گویند، اما مردم نظر دیگری دارند، معتقند این امار درست نیست، ما در شرایط قرمز نیستیم و هر کس دلایل خاصی را ارائه می کند، به نظر می رسد قبل از اینکه قرنطینه اجرا شود، بعد روانی ان در جامعه می بایست نهادینه می شد.

کرونا پشت کرکره های بسته

غروب تر تعداد مغازه ها باز بیشتر شده بود، کفش فروشی، لباس فروشی، مانتو فروشی تا حدودی باز بودند، به یکی از این مغاز های نیمه باز رفتم، از نیمه باز بودن مغازه اش می پرسیدم، از اینکه چرا تابع دستورات ستاد کرونا نیست، از خانه نشینی یک هفته ای اش گفت و ادامه داد: اما وقتی دیدم بیشتر مغازه ها باز هستند، من نیز این هفته برخلاف هفته قبل مغازه را باز کردم، چراکه چاره دیگری ندارم، باید اجاره مغازه را بدهم.

وی با بیان اینکه اکثریت مغازه دارهای این منطقه اجاره ای هستند، عنوان کرد: ماهانه ده میلیون اجاره مغازه می پردازیم، صاحبه مغازه ها هیچ تخفیفی نمی دهند و فقط اجاره را می خواهند و اگر اعتراضی داشته باشیم، با برخورد بدی روبه رو می شویم.

این مغازه دار جوان تصریح کرد: وسایل زیادی برای زمستان خریدیم، اگر این دو هفته نتوانیم بفروشیم لباس های زمستانی دیگر به فروش نمی رسند و ضرر مالی زیادی می کنیم.

دخل های که یخ زدند

وی از سیاست های دولت در کرونا ابراز ناراحتی کرد و افزود: ما توابع قوانین هستیم، اما اینکه دولت بخواهد قرنطینه را اجرا کند ولی هیچ گونه حمایتی نکند برای جامعه سخت شده  است، ما نیز نگران این شرایط هستیم و دوست نداریم جان خود و خانواده مان به خطر بیفتد، اما شرایط اقتصادی سختمان راه دیگری برایمان نمی گذارد.

عبداللهی دیگر فروشنده لباس از اقتصاد بیمار این روزها در بازار گفت:  قیمت ها این چند برابر افزایش یافته، اما امد درآمدمان هر  روز کاهش می یابد، از زمانی که کرونا آمد با حداقلی درامد زندگی می کنیم و دولت هیچ گونه تسیهلاتی برایمان در نظر نگرفته است.

وی ادامه داد: با وجودی که مسئولین می گویند، چک ها در زمان کرونا برگشت نمی خورد، اما این اتفاق عملا نمی افتد، روال مانند قبل است، چک را برگشت می زنند، اگربخواهند بازار را تعطیل کنند، در ابتدا باید بانک را تعطیل کنندف نمی شود که در خانه بمانیم و منظر برگشت چکمان باشیم.

قرنطینه کاغذی

این فروشنده با 15 سال سابقه در بازار خاطرنشان کرد: می گویند فروش انلاین کنید، در فضای مجازی بفروشید، وقتی اصلا با این فضاها اشنایی ندارم و بلد نیستم، چطور می توانم انجام دهم و با وجود رقابت زیاد در این عرصه فعالیت کنم.

وی تصریح کرد: از ابتدای سال تا کنون تعطیلی زیادی داشتیم، هر چه پس انداز بود خرج کردیم، اگر کرونا دست از سر ما بردارد، طلبکاران دست از سر ما بر نمی دارند.

ابوافضل 35 ساله  فروشنده کفش است، در میان صحبت های ما با ناراحتی بیان کرد: اصلا از سوی اصناف به ما اطلاع ندادند که باید ببندیم، ما از سوی فضای مجازی شنیده ایم.

وی از اجرای ناقص این طرح ابراز گله مندی کرد و افزود: چرا باید مناطق مرکزی شهر بسته باشند ولی در مناطق دیگر اکثر مغازه ها باز هستند، اگر این قانون باید اجرا شود، تمام مناطق و برای همه یکسان باشد، نمی شود که کرونا برای ما باشد برای ان ها نباشد.

این مغازه دار املی خاطرنشان کرد: اگر امل در وضعیت قرمز است، بخاطر بیماران شهرهای اطراف خواهد بود، اگر امل را پایلوت نمی کردند مغازه ها نیز تعطیل نمی شدند.

بازارچه عراقی را دریابید

هنوز حرف ابوالفضل تمام نشده بود که جوانی از میان همین چند مغازه دار که حالا چند نفر شده بودند، بیان کرد: به جای این مغازها که چند نفر در روز آن هم زیاد شلوغ نمی شود، بازار عراقی را ببینند که جمعیت زیاد بدون رعایت پروتکل های بهداشتی هستند.

هرچقدر هوا تاریک تر می شد، جمعیت بیشتری در خیابان ها موج می زد، زیرپوست بازار زندگی بدون کرونا در جریان بود، برخی ها حتی ماسک نمی زدند و کاسبانی که دورهم جمع شده بودند و از وضعیت گرانی می نالیدند.

بساط دستفروش ها روی خیابان بازارگرمی خوبی می کنند، به طرف میدان هفد شهریور می روم، جمعیت شلوغ تر می شود، اینجا دیگر خیالی از قرنطینه نیست، بازار عراقی شلوغ و بی مهابا از کروناست، یاد حرف های آن مرد جوان افتادم.