يکشنبه 31 مرداد 1400-9:28 کد خبر:88747
خبرگزاری فارس گزارش می دهد:
اموات عادی اینطرف، کرونایی آنطرف!/ما هم خستهایم
پس از شیوع کرونا ویروس دیگر برای اموات چه کرونایی و چه غیر آن تشییع جنازه آنچنانی و مراسم ختم همچون گذشته برگزار نمیشود، حتی در دو غسالخانه جدا شستوشو میشوند.
خزرتیترخبر: کرونا که اوج گرفت و تغییر نام داد، اوضاع رو به بحران رفت، دلتا بود که باعث شد همه هاج و واج بمانیم! شیوع آن خانوادگی شد و مرگ و میرها تا جایی پیش رفت که در یک خانه تا حدود سه نفر فوت کرده و به زیر خاک رفتند...
ببخشید در این حد صریح بیان میکنیم ولی متاسفانه این بار کرونا چنان تکانی به خودش داد که بادش به صورت جوانان و سنین پایین برخورد کرد و چه جانهایی که نستاند.
دلتا که آمد،ظرفیت بیمارستانها و مراکز درمانی پر شد، داروهای موجود در داروخانهها رو به اتمام رفتند و توان جسمی و روحی کادر درمان کم شد، مردم هم که یا در خانه قرنطینه شدند، یا روی تخت بیمارستان بستری شدند و یا بار سفر بستند.
نکته جالب و مهمی که شاید کمتر به آن پرداخته باشیم، ظرفیت غسالخانهها و توان جسمی و روحی غسالان است که نه تنها با شیوع دلتا بلکه از همان اسفند ماه سال ۹۸ با ورود کووید ۱۹، رو به کاهش رفت و انصافا مغفول ماند.
راستی شاید فراموش کردهایم همه ترس ما از کرونا مرگ در اثر ابتلا به آن است، چرا که این ویروس ثابت کرده که میتواند قدرت کشندگی بالایی داشته باشد، غسالان کسانی هستند که آخرین بار چهره مردمی را که از ابتلای به این ویروس واهمه داشتند را روی تخت مخصوص تغسیل مشاهده میکنند.
الان در پیک پنجم شیوع کرونا، غسالها سختترین و پرمشغلهترین روزهای کاری خود را سپری میکنند، چرا تعداد فوتیها در طول روز در هر شهر از استان ما دو رقمی شده!!
*اینجا آرامستان مرکزی ساری است و چه دلگیر
برای مشاهده حال و هوای غسالخانه و فعالان در آن به آرامستان مرکزی ساری واقع در خیابان ملامجدین میرویم، بیرون از آرامستان مردم سیاهپوش در صف قرار دارند تا اقدامات اولیه و اداری برای تدفین را انجام دهند، برخی گریان و بعضی بهت زده و مهمتر اینکه با فاصله از هم ایستادند تا نکند در اثر ابتلا به کرونا به ایستگاه آخر برسند.
*خدایا بیشتر رعایت میکنیم
با ما همراه شوید؛ وارد فضای دلگیر آرامستان میشویم، تا چشم کار میکند قبور و تصاویری از اموات میبینم، فاتحهای میخوانیم، یهو ته دلم خالی میشود، زیر لب میگویم خدایا عاقبتمان بهخیر کن! دنیا جای بیارزشی است، نکند مرگ ما با کرونا رقم بخورد... میگویم خدایا بیشتر رعایت میکنیم نه بهخاطر خودمان بلکه برای نجات جان سایران همه کسانی که قربانی کرونا شدند.
در همین حال و هوا که بودیم، به دفتر مدیریت نزدیک میشویم، با هماهنگی وارد میشویم، همه مشکی پوشیدهاند محرم است و البته اینجا هم که محل عبور و مرور نزدیکان اموات!! چقدر دلگیر...
با آقای رسول (امید) مالجو مدیرعامل سازمان مدیریت آرامستانهای شهرداری ساری که سابقه ۲۱ ساله در این کار دارد و البته مدت کوتاهی را در شهرداری و سپس کمتر از یک ماهی است به شغل سابقش بازگشته به گفتوگو میپردازیم.
وی بیان میکند؛ همانطور که میدانید در شرایطی قرار داریم که سختتر از چهار موج قبل است، ورود به این پیک برای من و همکارانم غافلگیرانه بود.
*اموات عادی اینطرف، کرونایی آنطرف!
مالجو با اشاره به اینکه مدیریت این آرامستان، بهشت رضا (ع) در شهید زارع و ۱۰ آرامستان روستایی دیگر را در ساری برعهده دارد، میگوید؛ اینجا فوتیها به دو دسته عادی و کرونایی تقسیم میشوند، نزدیکان اموات عادی به آرامستان مراجعه کرده و پس از دریافت گواهی فوت عادی در همین مکان با رعایت پروتکلهای بهداشتی تغسیل و تدفین میشوند.
مدیرعامل سازمان مدیریت آرامستانهای شهرداری ساری ادامه میدهد؛ نزدیکان فوتیهای کرونایی با تایید اداره بهداشت شهرستان و همراهی یک نماینده از بهداشت پس از دریافت گواهی به بهشت رضا (ع) یا هر روستایی که بخواهند رفته و اموات در غسالخانه همان آرامستان توسط غسالان تغسیل و سپس تدفین میشوند.
*تشییع جنازه؛ محدود
این مدیر با بیان اینکه در این شرایط مراسم تشییع جنازه نداریم و تشییع محدود است، اضافه میکند؛ تدفین هم در قبوری به ارتفاع دو متر با گندزدایی و آهکپاشی صورت میگیرد.
*جزئیاتی تازه از آرامگاه ملامجدین
وی در ادامه با اشاره به جزئیاتی از آرامستان مرکزی ساری، میگوید؛ این آرامگاه با مساحتی حدود ۵ و نیم هکتار از سه طرف به خیابان منتهی میشود، فقط از یک طرف به منازل مسکونی ختم میشود که در حال حاضر ۴۰ پلاک باقیمانده و ساکنان با رضایت کامل و دریافت شناسنامه انلاک قصد فروش برای افزایش مساحت آرامگاه را دارند.
مالجو همچنین یادآور شد: تاکنون و با خرید سه پلاک جدید، حدود ۸۰۰ متر به مساحت آرامگاه اضافه شده و این روند در صورت تحقق بودجه ادامه دارد، هم سطحسازی قبور با هدف تسهیل در رفت و آمد در حال انجام است که البته این اقدام در قطعه شهدا توسط بنیاد شهید و امور ایثارگران در گذشته انجام شد.
*کار در آرامستان عشق میخواهد/ تعطیلات نداریم
مدیرعامل سازمان مدیریت آرامستانهای شهرداری ساری تاکید کرد: در سازمان آرامستان دوبارهکاری معنا ندارد، کار در آرامستان عشق میخواهد، هماکنون با سه غسل مرد و چهار غسال زن همکاری داریم که بعد از ساعت کاری اداری برای تغسیل اموات کرونایی به غسالخانه بهشت رضا اعزام میشوند.
این مدیر با بیان اینکه ما در طول سال چیزی به نام تعطیلات نداریم، خاطرنشان میکند؛ ما همیشه سر کار هستیم و اضافهکاریمان هم تقریبا میتوان گفت در این شرایط اختیاری نیست، غسالان ما حدود دو سالی است که خسته هستند و توانشان تمام شده، این بخش بهعنوان مهمترین بخش در کرونا مغفول واقع شده و مستلزم نگاه ویژه است.
*لزوم نگاه ویژه مسئولان به غسالان
وی اضافه میکند؛ تمام تلاششان این است که مشکلات آرامستان را به حداقل برسانیم، غسالان با شستوشوی بیمارانی که ویروس را از خود ساطه میکنند نشان دادند تا چه اندازه میتوانند ایثار کنند، حضور در لباس و پوشش مخصوص داخل غسالخانه کار راحتی نیست، این روزها تحت فشار کاری هستند، این افراد لایق احترام و تقدیر هستند.
در اینجا از آقای مالجو میخواهیم که زمینه دیدار با غسالان را فراهم کند البته افرادی که از ابتدای کرونا تا به الان پای کار بودند، به دیدار خانم حسینی و رحیمی دو بانوی غسال در آرامستان مرکزی ساری میرویم که در حال شست وشوی یک متوفی عادی بودند و قرار است کمی بعد به غسالخانه مخصوص فوتیهای ناشی از کرونا اعزام شوند...
*دیدار با دو بانوی غسال باتجربه
خانم حسینی که همین تازه گان و لباسهای مخصوص را از تن به در کرده با چهرهای خسته و صورتی عرق کرده در کنار خانم رحیمی که همین حس و حال را دارد روبرویمان مینشینند، با دیدنشان حال و هوای مصاحبه دلگیر میشود.
میگوییم؛ هر کدام که میخواهید کمی برایمان از حس و حال این روزها بگویید، از اوضاع فوتیها و خودتان!! خانم رحیمی از خانم حسینی میخواهد که توضیح دهد، زیر لب چیزی میگویند و اشک در چشمان هر دوی آنها حلقه میزند، میگویند چه بگوییم که بتوان حق مطلب را ادا کرد...
*شروعش با اشک همراه بود
در اینجا من در حالی که قلم بهدست گرفتم خودم را لحظهای جای آنها قرار میدهم و ناخوداگاه اشکم سرازیر میشود در آنی از لحظه خودم را جای متوفی میگذارم، که دستم دیگر از این دنیا کوتاه شده و نیاز دارم غسالان پیکر بیجانم را جا به جا کنند، آن هم مثلا اگر فوتی کرونایی باشم حس و حالشان قابل وصف نیست، واقعا ترس همه وجودم را فرا میگیرد نکند کرونای به این سختی بگیرند و نفر بعدی باشند.. چطور بر ترسشان غلبه کرده و کنار امواتی قرار میگیرند که حتی خانواده و نزدیکانش او را نه الان بلکه از زمانی که مبتلا شد تنها گذاشتند.
*آمار از دستمان در رفته!
در همین حال، این بانوی غسال ادامه میدهد؛ من با سابقه ۱۶ سال و همکارم با سابقه ۶ ساله در این آرامستان مشغول فعالیت هستیم، آمار فوتیهایی که غسلشان دادیم از دستمان در رفته، بهتر است کمی از اوضاع غسالخانه شیوع بحران کرونا تا به اینجا را بیان کنم.
*میتوانستیم کار را ببوسیم و بگذاریم کنار اما ماندیم
وی ادامه می دهد؛ در روزهای اول تیمم اموات را داشتیم، سپس بنا بر فرمان مقام معظم رهبری کار تغسیل آغاز شد، شنیده بودیم که جنازه هم ناقل کرونا است، میتوانستیم کار را ببوسیم و کنار بگذاریم ولی با خودمان گفتیم الان زمان امتحان است پس من و همکارم کار را شروع کردیم تا یک مدت حتی به خانوادهها نمیگفتیم که کرونایی تغسیل میدهیم ولی کمی که گذشت همه دریافتند و خوشبختانه به نظرمان احترام گذاشتند.
*فرزندانمان چشم بهراه هستند
حسینی با بیان اینکه من دارای سه فرزند و خانم رحیمی داری یک فرزند است، یادآور میشود؛ ما انگیزه برای کار کردن را از فرزندانمان میگیریم از طرفی نگرانیم در اثر ابتلا به کرونا و خدای ناکرده رفتن از این دنیا فرزندانمان را تنها بگذاریم ولی با این حال هنوز کارمان را ترک نکردیم و به آن عشق میورزیم...
*تغسیل اموات جوان کرونایی ساده نیست/ ما هم خستهایم
وی با اشاره به اینکه در چهار پیک قبل بیشتر فوتیهای کرونایی زیر دستمان از سنین بالا بودند، میگوید؛ متاسف هستیم که در پیک پنجم کرونا با اموات کرونایی روبرو میشویم که اکثرا جوان بوده و صرفا بهعلت ابتلا به این ویروس شوم از دنیا رفتند، نگاه کردن به چهره مظلومشان که شاید فکرش را نمیکردند به این راحتی و زودی روی این تخت قرار بگیرند کار سختی است و همه انرژی را از ما میگیرد...
*ظرفیت سردخانه تکمیل شود جنازه بو میگیرد
خانم حسینی ادامه میدهد؛ برخی از جنازهها حس و حال معنوی میدهد و ما را به گریه وادار میکنند، بعضی هم حال زاری دارند و جنازه حالت مناسبی ندارد، بدتر از همه اینکه این روزها بهدلیل پر شدن ظرفیت سردخانههای بیمارستانها اکثر جنازه بوی بدی میدهند که گاها قابل تحمل نیست و ما مجبوریم روی همین لباس ایزوله را با چیزی ببندیم تا بتوانیم کار تغسیل را در مدت نیم ساعت الی ۴۵ دقیقه به پایان برسانیم.
این غسال با بیان اینکه شبها که به خانه میرویم جدای از تحمل خستگی جسمی باید بر ترس و واهمه ناشی از ابتلا به کرونا غلبه کنیم، اضافه میکند؛ کاش به روزهای قبل از کرونا بازمیگشیم و هرگز به این برهه از تاریخ نمیرسیدیم، حال خوبی نداریم ما هم خستهایم ولی همه از کادر درمان میگویند بله کار آنها هم سخت است ولی فراموش نکنید گاهی مرحله بعد از بیمارستان غسالخانه است.
*کاش در کارمان قراردادی در کار بود
وی اضافه میکند؛ درباره اموات کرونایی فقط این جمله را بگویم؛ شاید کرونا دارو ندارد، راه پیشگیری که دارد بارها هم بیان کردند دلمان میسوزد قلبمان درد میگیرد، برای این جوانانی که به زیر خاک میروند، تا زمانی که مردم کرونا را عادی گرفته و جزیی از زندگی قلمداد کنند ما شاهد فوتیهای کرونا خواهیم بود.
خانم حسینی در پایان تاکید میکند؛ اگر صدایم به جایی میرسد درخواستی از جانب همه غسالان بهویژه بانوانی که دلشان نازک است و توان روحی پایینی برای حضور در این مکان را دارند، دارم، آن هم اینکه ما نیروهای شرکتی شهرداری هستیم که به اندک حقوقی قناعت کردیم، خواهشمان این است که ماها را قراردادی کنند تا پشتمان گرم باشد.
صحبتهایمان همینجا به پایان رسید، این بانوان غسال سراسیمه آماده شدند تا عازم غسالخانه دیگری باشند، حس و حالشان اصلا خوب نبود، اصلا در آرامستان علاوه بر هوا همه چیز دلگیر بود، از ابتدا تا انتها، مردم در عزای محرم این روزها عزادار عزیزانشان هستند، کسانی که محرم سال قبل حضور داشته و کسی باور نمیکند که امروز داخل آمبولانس مخصوص اموات کرونایی به خانه قبر هدایت میشود... و چه تلخ است مرگ آن هم مرگ در تنهایی..
به گزارش فارس؛ پس از شیوع کرونا ویروس دیگر برای اموات چه کرونایی و چه غیر آن تشییع جنازه آنچنانی و مراسم ختم همچون گذشته برگزار نمیشود، خانوادههای داغدار در خفا اشک میریزند و حسرت میخورند، چرا که در سنت ما وقتی کسی عزیزی از دست داد همه برای دلجویی از او کنارش حاضر شده و هفت روز لباس عزا بر تن میکنند، کرونا همه این اتفاقات را تبدیل به خاطره کرد، تا جایی که جمله " کسی از فردایش خبر ندارد" به مفهوم واقعی کلمه معنا شد...