آخرین عناوین

پنجشنبه 3 مهر 1393-23:13 کد خبر:938

مسئولین پر ادعای میراث فرهنگی مازندران در سفر و نابودی آثار تاریخی در بهشهر

گوهرتپه؛ میراثی مجروح در علفزار

گوهرتپه که گوهر بی‌نظیری از تاریخ و تمدن است، اکنون همچون میراثی مجروح در انتظار درمانی به نام بودجه و تدبیر مانده تا با اجرای طرح بزرگترین سایت موزه باز کشور دردهایش التیام یابد.


به گزارش خزرخبر و به نقل از فارس، گوهرتپه یکی از 150 محوطه و بنای تاریخی در محدوده شرقی‌ترین نقطه مازندران (نکا، بهشهر و گلوگاه) است، تحقیقات و پژوهش‌های باستان‌شناسان حکایت از تاریخ 7 هزار ساله این شهر کوچک حاشیه خزری دارد.

چندی پیش به اتفاق یکی از دوستان وارد محوطه تاریخی گوهرتپه در شهر رستمکلا شدیم، هنوز پا به سایت‌‌موزه نگذاشته بودیم که با کمال تعجب گله‌ای گوسفند توجه‌مان را به خود جلب کرد.

 گوهرتپه، هیچ حصاری پیرامون خود ندارد فقط حفاظی از شبکه‌های سیمی است که دورتادور اسکلت‌ها و اشیای کشف شده در این تمدن کوچک، کشیده شده است و باقی محوطه آن، علفزار و اراضی کشاورزی است.

باستان‌شناسان بر این عقیده‌اند که با احتساب فضای فعلی، حداقل باید 50 هکتار از زمین‌های اطراف گوهرتپه خریداری شود تا وارد فصل‌های جدیدی از اکتشافات شوند.

&جراحی گوهرتپه به صلاح نبود

با نگاهی اجمالی به وضعیت گوهرتپه که تاریخی گرانبها از مردمان سرزمین کهن آریایی‌ها است؛ می‌بینیم که این تمدن منحصر به‌فرد همچون پیکری است که در مقطعی از زمان مورد جراحی قرار گرفته و سپس بدون هیچ بخیه و پانسمانی رها شده است.

نکته مهم آن است که با توجه به نبود بودجه‌های لازم در بخش میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، صلاح نبود که این تپه باستانی کالبدشکافی شود در برهه‌ای از زمان برجسته‌ شود و اکنون نیز به حال خود رها باشد.

* اختصاص 300 میلیون تومان به گوهرتپه در زمان رئیس جمهور سابق و دیگر هیچ

در نخستین سفر رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی ایران به مازندران، بودجه‌ای برای خریداری 10 هکتار از اراضی مربوط به گوهرتپه و جاده دسترسی آن به مبلغ 300 میلیون تومان اختصاص یافت که 165 میلیون صرف خرید عرصه و بقیه نیز برای ورودی این محوطه باستانی هزینه شد.

با این حال گوهرتپه همچون پیکری زخم‌خورده نیاز به مراقبت و حفاظت داشت اما همه اینها متضمن هزینه‌های گزافی است که با وضعیت فعلی گویا از عهده سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خارج است.

* تصمیمات فردی، عامل مخدوش کردن گوهرتپه است

آنچه که پیکر گوهرتپه را مخدوش‌تر ساخت تصمیمات شتابزده متکی به‌فرد بود زیرا در هر دوره‌ای نظرات خاصی ابراز و تحمیل شد، و در تمام این سال‌ها گویا فقط بازار تبلیغات داغ بود تا گوهرتپه بهانه‌ای باشد برای کسانی که می‌خواستند از نام آن برای رسیدن به درجات مختلف استفاده کنند.

اکنون کاوش‌ها متوقف است، ردیف‌های بودجه‌ای به هم خورده‌اند، گوهرتپه در معرض آسیب است، حفاران غیرمجاز در سالهای اخیر به بخشی از آن دست‌درازی کرده‌اند، و این گوهر بی‌نظیر اکنون شبیه خرابه‌هاست.

گاهی که به اسکلت‌ها و ظروف کشف شده در این شهر خفته در خاک می‌نگرم به مظلومیت تاریخ بیشتر پی می‌برم، تاریخی که سرگذشت محتوم انسان‌ها و زندگی پر فراز و نشیب بشر را فریاد می‌زند اما در گیر و دار مسائل روزمره به فراموشی سپرده می‌شود.

 &جراحی نیمه‌کاره گوهرتپه، کامل شود

هدف از این نوشته شناساندن گوهرتپه نیست، یادآوری زخم‌های مانده بر پیکر تکه‌ای از تاریخ کهن ایران است تا پزشکانی حاذق وارد عمل شوند و جراحی نیمه‌کاره این بیمار اتاق میراث فرهنگی را تکمیل کنند.

اگر فرض بگیریم که سیاست دولت در قبال گوهرتپه در حد یک سایت تاریخی برای کاوش‌های فصلی بوده است بنابراین نباید بودجه‌ای برای خریداری عرصه و سایر موارد اختصاص داده می‌شد و البته نام آن نیز به عنوان «مرکز حاکمیت حاشیه جنوبی دریای خزر» بر زبان‌ها نمی‌افتاد و 9 فصل‌ کاوش در آن با حضور باستان‌شناسان و پژوهشگران ایرانی و خارجی با صرف هزینه‌های گزاف، انجام نمی‌شد.

* شایسته میراث کشور نیست که کلاغ‌ها بر آن نوک بزنند!

سرقت‌های گاه و بیگاه از موزه گوهرتپه، مسئولان را بر آن داشت تا نسبت به استقرار پایگاه نگهبانی و نصب دوربین‌های مداربسته اقدام کنند.

اما هنوز هم گوهرتپه دستخوش آسیب‌هاست و شایسته میراث کشور نیست که کلاغ‌ها بر آن نوک بزنند، گوسفندان از کنار آن رده شده و فضولاتشان فرشِ سایت‌موزه شود و موش‌ها از روی اسکلت‌ها راه روند!

گاهی در خیالم می‌گویم کاش دست بشر این گونه به تاریخ نمی‌رسید و آن را بر صفحه زمین عریان و رها نمی‌کرد.

* لزوم حساس‌سازی برنامه‌ریزان میراثی برای گشودن گره گوهرتپه

اکنون از برنامه‌ریزان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور انتظار می‌رود نسبت به حساس‌سازی و تامین بودجه‌های قابل قبول برای حفاظت از گوهرتپه قدم بردارند.

همچنین از «دلاور بزرگ‌نیا» مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران نیز انتظار می‌رود با توجه به اینکه گره گوهرتپه در 10 سال پیش و در زمان وی باز شد تا به یک سایت ‌موزه و مکان گردشگری و میراثی بزرگ و مطرح در خاورمیانه تبدیل شود؛ اکنون نیز که بار دیگر شاهد حضورش در اداره‌کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران هستیم، گره کور گوهرتپه باز شود.

پیکر زخمی گوهرتپه به بهترین شکل ممکن مداوا شود

اما این بار انتظار می‌رود پیکر زخمی گوهرتپه به بهترین شکل ممکن مداوا شود و این قفل که 10 سال است بسته ماند، با کلید دولت تدبیر و امید گشایش یابد.

امیدواریم شرق مازندران با توجه به تاریخ و فرهنگ و طبیعت منحصر به‌فرد که طی سالها از چشم‌ها دور مانده است، با تدابیر مدیرکل جدید میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به جایگاه واقعی خود در استان برسد.

عکس و گزارش: آزاده بابانژاد

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :