سه شنبه 22 مهر 1393-22:21 کد خبر:1036

فریدون امیریان/کارشناس اجتماعی

بررسی نارکار آمدی تعاونی ها و ضرورت پارادایم سازی شبکه هفت کانونی

 یکی از آفت هایی که کارهای گروهی و جمعی و به ویژه بخش تعاونی با آن مواجه می باشد این است که افراد و اعضای آن برای رسیدن به اجماع نظر و یا توافق فکری به شدت مشکل دارند، مشکل عمیقی که در تاریخ چند صد ساله ی اخیر کشور در کار جمعی آشکارا مشاهده می گردد.


خزرخبر:کار جمعی کردن و دستیابی به اجماع نظر در یک کار گروهی و یا تعاونی هنری عظیم است که تحقق آن شرایط و صفاتی از جمله هدف جمعی ، عقل جمعی ، کار مرحله بندی و فاز بندی شده ، تخصص گرایی ، حد شناسی ، کارکردگرایی و ضابطه شناسی و کار و اهتمام جمعی را می طلبد به تعبیر دیگر اجماع نظر وقتی صورت می گیرد که افراد در یک جمع خود را محور ندانند و از اعضای شایسته تر بیاموزند و ماهیت اجماع نظر ایجاب میکند که کسی یا گروهی خود را نزدیک به حقیقت نداند و استدلال جمع بر استدلال فرد اولویت داشته باشد.

 یکی از آفت هایی که کارهای گروهی و جمعی و به ویژه بخش تعاونی با آن مواجه می باشد این است که افراد و اعضای آن برای رسیدن به اجماع نظر و یا توافق فکری به شدت مشکل دارند، مشکل عمیقی که در تاریخ چند صد ساله ی اخیر کشور در کار جمعی آشکارا مشاهده می گردد.

یکی از آن مصادیق می توان به بخش تعاونی اشاره کرد، شاید سه دهه است که همواره کارشناسان به عنوان خواص ونخبگان جامعه و عامه مردم به طور فراگیر به ناکارآمدی تعاونی ها انتقاد دارند بطوریکه بهره وری ، پویایی، تولید و خدمت رسانی تعاونی ها را به حرکت لاک پشتی و قطره چکانی تعمیم می دهند.

هرکس به تناسب ایستادن بر فراز تپه ، سکو و افقی که به این ناکارآمدی و بیماری مزمن نگریسته ، تفسیری از آن استخراج کرده است اما دریچه  ورود راقم سطور به این بحث و روش استنباط و استنتاج آن مقداری متفاوت می باشد و باید ها و نبایدهای موجود و بالقوه آینده آن از یک جهان بینی توسعه ای سرچشمه می گیرد و کلید گشایش و نسخه درمان آن نیز در باورهای فرهنگی تفکر است ،سکویی که نگارنده از فراز آن به آسیب شناسی ناکارآمدی بخش تعاون و آفت آن با توجه به سابقه دو دهه کار هیات مدیره ای و تعاونی  بدان پرداخته سکویی می باشد که به جهان بینی توسعه ای مجهز است .

در یک شرکت تعاونی با فرض وجود پنج عضو هیات مدیره روش فکر کردن ، استنباط و استنتاج هریک از اعضا شاید به گونه ای خاص و متفاوت از دیگری باشد ،روش فکر کردن هر جمعی می تواند  پیامدهای مهمی در سرنوشت اجتماعی و اقتصادی آن گروه پدیدار سازد و فهم و درک این روش تفکر می تواند زمینه های اصلاح و توسعه را به ارمغان آورد .

در این گروه پنج نفره یکی حساسیت خاصی به آینده دارد ،تفکر دیگری در گذشته غوطه ور می باشد، فردی به فکر تحول و ابداع و خلاقیت است آن یکی ژن تکروی و خودبزرگ بینی دارد و این یکی دارای حس رقابتی و ریسک پذیر می باشد که خمیر مایه آن در طول سالها و بلکه دهه ها و قرن ها شکل گرفته است .

تنوع قومی کشور ، تاریخ طولانی استبداد و نظام پادشاهی و پدر سالارانه ، نهادینه نشدن اصل امنیت و اقتصاد غیر قاعده مند و استبداد آبی آفت های تفکری را بوجود آورد که مهمترین آن عبارتند از : سلیقه ای و تخیلی بودن تفکر ، ضعف در دستیابی به اجماع و عدم جمع گرایی ، ضعف در مواجهه فکری و شعله ور شدن اختلافات شخصی ، ضعف در برخورد با ابهام و شکل گیری قضاوت ها و داوری های تعجیلی و تهاجمی ، ضعف در توجه به زمان که منجر به بی تفاوت و بی معنا شدن کیفیت زندگی وتغییر و تحول و بهبود می گردد و ضعف در انتخاب میان کنترل اندیشه و مدیریت اندیشه ،در حالی که مدیریت فکر در یک خانواده ، جامعه و یک شرکت تعاونی کاری هنری ،دوراندیشانه و برگرفته از اعتماد ،اطمینان ، قدرت و توانایی است در حالی که کنترل دیگران یا کنترل فکر افراد ریشه در بی اعتمادی ، بحران مشروعیت ،بدبینی ، ضعف و خود بزرگ بینی دارد.

اگر این شبکه هفت کانونی ذکر شده در آسیب شناسی ناکارآمدی کار تعاونی و جمعی و هیات مدیره ای در نظر گرفته شود یک نوع منطق و نسخه درمان از لا به لای آن به صورت افقی می توان استخراج کرد که منجر به غبار زدایی فکری از فرهنگ کارجمعی و تعاونی در ایران می شود.

این فرهنگ شناور می تواند پل ارتباطی و شبکه ای در ذهن افراد یک تعاونی بوجود آورد و دامنه سلیقه نگری را کاهش دهد اندیشه های اعضای هیات مدیره را سریعا به هم دیگر پیوند دهد و جمع گرایی را حاکم نماید ،با آن می توان به نظم اجتماعی رسید و به هنر اجماع مجهز شد، فردیت به معنای منفی آن که انشعاب حزبی و گروهی می باشد که ضعف بنیادی و جدی در کار تعاونی و جمعی است را به پذیرش یکدیگر و جمع گرایی گسترش داد، چرا که وقتی تفکر فردی شود تشکل تعطیل می گردد می توان عضو تعاونی بود که در آن ،میان ساعت هشت و هشت و یک دقیق تفاوت وجود دارد ، حضور به موقع رسیدن در جلسات در فرهنگ عمومی آن  جامعه یک ارزش باشد و تاخیر هر شخص و حتی مدیر امری نکوهیده و ضد ارزشی و قابل سرزنش گردد ،دیگر قاعده مندی ، قابل پیش بینی بودن و اجماع ، کالاهای کمیاب نباشد و معتقد بود حساس بودن به زمان تحرک و خلاقیت به همراه دارد دیگر پروژه های عمرانی از جمله ساخت بیمارستان ، جاده و پل و فضاهای آموزشی و مسکن مهر فرایند ساخت آنها به بالای دوهه یا سه دهه نمی کشد مواجهه فکری و تضارب آرا در جلسات هیات مدیره به منازعه شخصی و معاشرتی تبدیل نمی شود و با شکوفایی هوش و عقلانیت جمعی بمب های مخرب همچوت سرعت در قضاوت ، تعجیل در واکنش و تصمیم گیری و شتاب در سخن گفتن ، اغراق گویی ، بدگویی و تخریب و غیبت در جامعه و کار گروهی خنثی می شود .

اگر در خصوص این شبکه هفت کانونی و رنگین کمان زیبا به اجماع برسیم و آنرا به عنوان یک پارادایم تبدیل کنیم در عرصه عمل، سکوی دستیابی به هر معرفتی در راستای کارآمد سازی تعاون و تعاونیها خواهد شد.