چهارشنبه 9 خرداد 1403-12:18 کد خبر:131664
سرنوشت تلخ بهزیستی مازندران در دوران مدیریت مدیری ضعیف!!!
نمونه عبرتآموز انتخاب مدیری ضعیف و بیکفایت/ برکناری بریمانی در اولویت باشد
متاسفانه دو سال از فرصت توسعه و رشد بهزیستی به سادگی از دست رفت و در این دوران کسانی در جایگاه برخی از معاونتها قرار گرفتند که حتی شایستگی انتخاب به عنوان منشی یک پزشک عمومی را هم نداشتند.
به گزارش خزرتیترخبر، اگرچه محمود حسینی پور استاندار سابق با وعده تاکسی هوایی و اتوبان ساحلی به ساختمان سفید انقلاب وارد شد اما عملا هیچ کار خاصی نکرد و تمام وقت خود را مصروف سخنرانیهای بیفایده و بازدیدهای شهرستانی بینتیجه نمود.
براساس این گزارش، او نه موفق به جذب جدی سرمایهگذاری خارجی شد و نه توانست از ظرفیتهای داخلی به خوبی استفاده کند، اگرچه آمارهای ملی از کاهش بیکاری و افزایش نرخ مشارکت اقتصادی در برخی از مقاطع خبر می داد.
این آمارها اصولا ربطی به مدیریت ارشد استان نداشت و حاصل «اقتصاد فصلی» مازندران بود که بیش از سه دهه است عیناً تکرار میشود، اما آمارهای کیفی اقتصادی نظیر نرخ مشارکت نخبگان، گستره فعالیت سمنها، اقتصاد فناوری محور و بهرهمندی از ظرفیتهای نوین مردمی در اقتصاد افت چشمگیری را تجربه نمود و مازندران در سه حوزه مهم کشاورزی، گردشگری و صنعت عملا درجا زد و در همین دوره بود که محیط زیست مازندران در سایه سیاستهای نسنجیدهای نظیر حمایت از راهاندازی پتروشیمی میانکاله رنجور شد.
اما فارغ از ناکامیهای عمومی، یکی از بزرگترین ضربات به “بدنه مدیریتی” مازندران وارد شد و بعضاً کسانی در جایگاه مدیران ارشد دستگاههای اجرایی استان قرار گرفتند که نه سابقه درخشانی داشتند، نه درک درستی از توسعه.
اکثر مدیران نه بر پایه کارآمدی ، که بر اساس تعهدات بدون مانیفست یا سفارشهای ایدئولوژیک انتخاب شدند و بیشک آثار سوء این انتصاب ها تا سالها گریبان مازندران را خواهد گرفت.
یکی از بدترین انتصابات در میان دستگاهای اجرایی استان مربوط به اداره کل بهزیستی مازندران است که حدود دو سال است در اختیار فریبا بریمانی قرار گرفته،انتصابی که اگرچه در ابتدا امید را در میان بدنه زنان مازندرانی ایجاد کرد اما هرچه گذشت ناکامیها افزایش یافت و حالا کار به جایی رسیده که کارمندان این دستگاه اجرایی برای برکناری او دست به دعا شدهاند و زنان مازندرانی بیش از آنکه به بریمانی افتخار کنند، سرخوردهاند و حساب خودشان را از او جدا میدانند.
عمده وقت بریمانی در این مدت به بازدید از مراکز و شهرستانها و برگزاری جلسات پیدرپی و بی فایده گذشت و در این مدت زمان حتی یک ایده یا برنامه اجرایی توسط مدیرکل ارائه نشد و اساساً او درک درستی از جایگاه نهادی مانند بهزیستی در زمانه پرچالش معاصر نداشت، اگر حمایتهای همه جانبه حسینی پور از بریمانی نبوده، او به زحمت یکسال هم دوام میآورد، زیرا حجم نارضایتیها از عملکرد او به شکل تصاعدی روبه افزایش بود.
سلسله مراتب اداری در دوره بریمانی ویران شد و کسانی در جایگاه برخی از معاونتها قرار گرفتند که حتی شایستگی انتخاب به عنوان منشی یک پزشک عمومی را هم نداشتند، اما حالا جزو تصمیم گیران بخشهای مهم اداره هستند.
از سوی دیگر تلاش و کیفیت جای خود را به خالهزنک بازی و راپورت دهی داد و بهزیستی را از نهادی بنیادین و اخلاق مدار به محیطی بسته و راکد بدل کرد.
بریمانی نه تنها موجب ناامیدی بدنه بزرگ تحت پوشش این نهاد خدماتی تخصصی شده، بلکه به موج گستردهای از نارضایتی در میان کارکنان بهزیستی دامن زده است.
در این حدود دو سال تقریباً هیچ برنامه ویژهای برای افراد تحت پوشش برگزار نشد و بهزیستی که روزگاری نه چندان دور به جشنهای بزرگ و روحیه بالای افراد تحت پوشش مشهور بود، عملا به ماتمکدهای بدل شد که حتی از تمشیت امور روزمره نیز وامانده است.
کیفیت زیست معلولان مازندران در این دوسال کاهش چشمگیری داشت و اعتراض این افراد در شبکههای اجتماعی رشد بیسابقهای را تجربه کرد، در همین دوران شاهد گسترش کمی و کیفی آسیبهای اجتماعی در مازندران بودیم و رابطه بهزیستی با نهادهای شهری برای ساماندهی معضلات اجتماعی عملاً قطع گردید.
حالا و در آخرین سفر رئیسجمهور شهید به مازندران معلوم شد که پیشنهاد برکناری چندین مدیرکل ناکارآمد ارائه شده است و همه امیدوارند بریمانی یکی از آنها باشد.
میزان نارضایتی از وی به حدی افزایش یافته که بسیاری حتی نمیتوانند تا انتخاب رئیسجمهور جدید صبر کنند و هر روز اقامت او در ساختمان آجری خیابان رودکی را خسرانی مضاعف برای جامعه تحت پوشش بهزیستی میدانند.
رئیس جمهور و استاندار بعدی هرکسی که باشد، از تغییر در بهزیستی مازندران ناچار است،ادامه این روند جز ناامیدی بیشتر و نارضایتی تصاعدی هیچ نتیجهای نخواهد داشت، به ویژه آنکه بهزیستی مازندران درحال از دست دادن نیروهای با تجربه و متخصصی است که حالا از شدت ناکارآمدی مدیریت حتی در فکر بازنشستگی زودتر از موعد هستند.
به گزارش خزرتیترخبر، متاسفانه دو سال از فرصت توسعه و رشد بهزیستی به سادگی از دست رفت، اما این دوران تلخ تجربهای گرانبها در اختیار جامعه هدف، کارکنان این نهاد و مدیران بالادستی بعدی قرار داد تا ببینند چگونه یک انتخاب نادرست میتواند به زنجیرهای از ناکامیها بیانجامد و نتیجه سالها تجربه و تخصص را به فنا دهد./عبارت
🆔@khazartitrekhabar
🌐Khazartitrekhabar.ir