سه شنبه 23 تير 1394-17:58 کد خبر:14522
خبرگزاری فارس گزارش می دهد:
از انتقال آب خزر تا مشاهده کاهش آب دریا
آب دریای خزر فقط میتواند بهمنظور تأمین آب شرب روستاها و شهرکهای ساحلی مورد استفاده قرار گیرد، زیرا آبهای مصرفی، پس از بهرهبرداری بار دیگر با تغییرات به دریا برمیگردد و از نظر پروتکلهای فعلی، مشکلی ندارد.
به گزارش خزرخبر و به نقل فارس، موضوع انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی و برداشت بهینه از این ذخیره مهم زیستکره برای رفع مشکلات ناشی از کمبود آب و خشکسالی برای مردم حاشیه خزر بهویژه در بخش کشاورزی، سالها است که مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با توجه به شرایط فعلی اقلیم ایران، به نگاه تازهتری در مدیریت استفاده از منابع نیاز است.
مدیر مرکز ملی تحقیقات دریای خزر وابسته به مؤسسه تحقیقات آب وزارت نیرو در گفتوگو با فارس، میگوید: درباره انتقال آب دریای مازندران به فلات مرکزی چند مسئله اهمیت دارد؛ یکی اینکه دریای خزر، دریای نوسانی است و دامنه تغییرات این دریا در 180 سال گذشته که تراز آب با دستگاه اندازهگیری شده، این دامنه نوسانی در واقع افزون بر چهار متر بوده است.
جواد ملک اظهار کرد: در سه دهه گذشته نیز شاهد افزایش 5.2 متر تراز آب و نیز کاهش آن در 17 سال اخیر به میزان یکمتر هستیم، لذا به لحاظ مهندسی و برداشت آب از دریا، با توجه به این موضوع و راهکارهایی که باید اندیشیده شود، ممکن است مشکلات و مسائلی را برای اجرای طرح ایجاد کند.
وی اعتقاد دارد که موضوع بعدی، برداشت آب از دریای خزر است که اکنون در برخی از کشورهای ساحلی حوزه دریای خزر شیرینسازیها انجام میشود و این آب به طور صرف برای مصارف در داخل حوزه آبی خود دریای خزر یا سواحل آن استفاده میشود و در سواحل بخش جنوبی این دریا «سواحل ایران» تنها میتوانیم برای آبرسانی یا آب شرب روستاها و شهرکهای ساحلی استانهای ساحلی ایران استفاده کنیم، چون این آبهای استفادهشده پس از بهرهبرداری با تغییراتی دوباره به دریا برمیگردد و از نظر پروتکلهای موجود مشکلات و چالشهایی را ندارد.
مدیر مرکز ملی تحقیقات دریای خزر بیان کرد: از طرفی، بهدلیل اینکه از نظر اقتصادی نیز همراه با هزینههای کمتری است، لذا با بهرهبرداری از دریا در محل و ساحل همجوار، بهدلیل نوسانات آب دریا و مسائل کیفی میتوان با خسارات خیلی کمتری بهرهبرداری را برای همین منطقه ساماندهی کرد، در صورتی که اگر بخواهیم به خارج از حوزه آبریز دریای خزر مثلاً حوزه فلات مرکزی ایران انتقال دهیم، اولاً این آب پس از برداشت و استفاده، قابلیت بازگشت به دریا را نخواهد داشت و ممکن است از نظر کنوانسیون تهران با مشکلاتی همراه باشد.
ملک معتقد است که در وهله دوم، با توجه به اثرات ملی هزینه اقتصادی سنگین به فلات مرکزی که کنترل آن با پیامدهای منفی همراه خواهد بود، اما به شکل محلی «در حوضه آبریز دریای خزر» برداشت آب به کیفیت آب دریا نیز مرتبط است، چون بین پنج کشور مشترک است و ما نمیتوانیم کنترلی برای کیفیت آب داشته باشیم، چراکه گردش آب آن را دچار تغییر و دگرگونی میکند و ایران نمیتواند به عنوان یکی از کشورها در کیفیت آب نقش ایفا کند.
وی میافزاید: برداشت آب از دریا و هزینههای مرتبط با آن را باید طوری برنامهریزی کنیم تا بتوانیم با هزینهها و با خسارت اقتصادی کمتر و برای مناطق کنار دریای خزر آن را ساماندهی کنیم.
یک مدرس دانشگاه نیز به خبرنگار فارس، میگوید: از نگاه کارشناسی که تأثیرات زیستمحیطی و تجزیه و تحلیل آن را مدنظر دارد، انتقال آب دریای مازندران به فلات مرکزی و استان سمنان عملی نادرست است، این طرح که در زمان دولت دهم با شتاب تصویب و مجوز اجرا گرفت، قرار بود برای رفع مشکل کمآبی استان سمنان، آب دریای مازندران از طریق لوله به این استان همسایه انتقال داده شود.
افشین ابوطالبی اعتقاد دارد که انتقال آب دریای خزر از نظر زیستمحیطی تبعات بسیار زیادی به اکوسیستم شکننده دریایی و ساحلی در نقطه ورودی و همچنین تأثیرات منفی در مقصد بهدنبال دارد.
این کارشناس ارشد مدیریت محیط زیست اظهار کرد: در این پروسه، نقطه برداشت در فاصله 4.3 کیلومتری از ساحل گوهرباران مازندران به حجم 14 متر مکعب بر ثانیه «200 میلیون متر مکعب آب» با روش RO برای شیرینسازی آب دریا اقدام میشود.
وی در ادامه میافزاید: این رویکرد از لحاظ تخصصی و فنی به بررسیهای زیادی نیازمند است و با توجه به اینکه سابقهای در سواحل مازندران برای آبشیرینکن نداشتهایم و اثرات پساب بر اکوسیستم دریای مازندران بسیار چشمگیر است، لذا تداخلی که بر اثر انباشت نمک و مواد حاصل از تصفیه آب دریا به اراضی ساحلی و اکوسیستم آن وارد میکند، بسیار نگرانکننده است.
ابوطالبی تصریح کرد: اثرات آبگیری از دریا به تعاونیهای صیادی مستقر در منطقه ساحلی گوهرباران و صنعت توریسم و کشاورزی قابل توجه است که علاوه بر اینکه به منظر و چشمانداز آن چهرهای نازیبا میبخشد، تخریب پوشش جنگلی را نیز در مسیر انتقال به دنبال دارد.
این مدرس دانشگاه میافزاید: از طرفی ضمن آنکه این موضوع میتواند بهدلیل تطابق نداشتن با تعهدات بینالمللی، تبعاتی در این حوزه بهوجود آورد و سایر کشورهای حاشیه این دریاچه نیز در فکر چنین اقداماتی هستند، در این شرایط اگر ما به تعهدات خود پایبند نباشیم؛ در آینده که دوره پسروی آب دریا هم شروع شده نمیتوانیم در مقابل اقدامات سایر کشورها واکنش نشان دهیم.
این کارشناس ارشد مدیریت محیطزیست در ادامه بیان کرد: در حالی که برای این طرح هیچ مجوز و تعاملی بر اساس ضوابط محیطزیست وجود ندارد، کارشناسان متعهد محیطزیست دغدغه اختلال در توازن اکولوژیک سرزمین را دارند که این عمل مغایر با اعمال مدیریت پایدار بر محیطزیست سرزمین و اداره عاقلانه زمین است و با توجه به EIA «ارزیابی اثرات زیستمحیطی» به ناکجاآباد میرسیم.
ابوطالبی در پایان میگوید: ارزیابی اثرات زیستمحیطی به ما متذکر میشود که مکانیابی باید صحیح و با توجه به قابلیت منطقه مورد نظر براساس توان اکولوژیک یا ظرفیت سرزمین، دلایل انتخاب محل پروژه، راهبردهای به حداقل رساندن آثار و برنامه پیشنهادی کنترل و بررسیهای تعیین محل پروژهها مورد توجه قرار گیرد که بهنظر میرسد ماتریسهای سازگاری مطلوبیت، وابستگی و ظرفیت نمره منفی برای انتقال آب دریای مازندران به سمنان را بهدست میآورد.