چهارشنبه 24 تير 1394-14:54 کد خبر:14523
محسن امامی فر/دکتری مدیریت دولتی و مدیریت منابع انسانی
تقابل دورکاری با تعادل بین کار و زندگی: مسئله یا راه حل؟!
مدیران سازمان ها میتوانند با مدیریت كردن تعادل بین كار و زندگی، كاركنانی شاد و خشنود داشته باشند كه با علاقهمندی، وفاداری و تعهد به سازمان، عملكردی موثر در شغل خود ارایه میكنند.
خزرخبر:پیشرفت فناوري اطلاعات و ارتباطات موجب توجه روزافزون سازمانها به مبحث دوركاري، جهت بهره مندي از مزاياي گستردة آن، همچون كاهش رفت وآمد، بهبود عملكرد و ارتقاي تعادل ميان مسئوليتهاي حرفه اي و تعهدات شخصي كاركنان و متعاقب آن، برخورداري از منافع تعادل بین كار و زندگي شده است.در این مقاله ضمن اشاره به دورکاری به موضوع تعادل بین کار و زندگی و مسئله یا راه حل آنها پرداخته می شود.
سالها پیش آلوین تافلر(۱۹۸۰) در کتاب «موج سوم» خود پیش بینی کرده بود که با تغییر فناوری؛ به ویژه در عرصه ارتباطات و اطلاعات؛ شیوه کار و زندگی و رابطه انسانها دچار دگرگونیهای اساسی خواهدشد. زمانی که وی در حال نوشتن این اثر بود تعداد رایانه هایی که به صورت شبکه ای فعالیت داشتند بسیار اندک بود، ولی او به خوبی پیش بینی کرد که با گسترش این شبکه ها بسیاری از افراد خواهند توانست وظایف شغلی خود را در خانه انجام دهند. به طورمثال، مدیران می توانند فرایند تولید و عملیات تجاری را کنترل و هدایت و منشی ها هم می توانند بدون حضور در محل کار، بسیاری از امور دفتر یک مدیر را پیگیری کنند. وی نتیجه چنین تغییری را شکل گرفتن کلبه های الکترونیک دانست که درآن اشکال مختلفی از خانواده، ترکیبی مطلوب از عشق و دیگر فضیلتها در رابطه با کار را به نمایش خواهد گذاشت.
بنابراین توازن ميان كار و خانواده، تبديل به يك مسئلة حساس براي بسياري از سازمان هاي خصوصي و دولتي گرديده و آن ها سعي مي كنند نگرانیهای حاصل از این تحولات، به ویژه در عرصه خانواده، را با اقداماتی برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی حل نمایند. بطورمثال تعیین روزی به نام «روز تعادل بین کار و زندگی» در ایرلند و ماهی به نام «ماه کار و خانواده» در آمریکا و همچنین ایجاد شرکتهای مشاوره و سایت های اینترنتی برای گسترش فرهنگ تعادل بین کار و زندگی و یافتن راه حل برای بهبود روابط افراد خانواده، همگی شواهدی بر اهمیت روزافزون این بحث است.
علیرغم عمومیت تضاد زندگی- کار بهعنوان یک موضوع علمی و بحث شغلی، افزایش رواج اقدامات تعادلی کار- زندگی در سازمانهای دنیا، تحقیق درباره تأثیرات چنین فعالیتهایی بهخوبی یکپارچه نشده است. درحالیکه تعریف قابل قبولی از فعالیت تعادلی کار- زندگی وجود ندارد، اصطلاحی که معمولاً به یکی از موارد زیر اشاره میکند: حمایت سازمانی برای نیازمندی مراقبتی، گزینههای کاری قابلانعطاف، و خانواده یا طرد شخصی بنابراین این فعالیتها شامل ساعات کاری قابلانعطاف (ساعتی که به کارمندان اجازه میدهد تا شروع کارشان متفاوت باشد و تمام شود به شرطی اینکه ساعت مشخصی کارانجام شود؛ کار فشرده در هفته، کارمندان ساعت کاری مفید کامل چهار روز در هفته کار میکنند و روز پنجم تعطیل میشوند)، کار در خانه (دورکاری)، اشتراک گذاری یک شغل تماموقت بین دو کارمند (شغل مشترک)، برنامههایی مرخصی خانواده، (مرخصی پرستاری، مرخصی فرزندخواندگی، مرخصی ارفاقی)، پرستاری کودک در محل، کمک مالی یا آموزشی پرستاری کودک و سرویسهای مراقبت از بزرگسالان. بیش از دو دهه، نتایج این اقدامات کار- زندگی در نشریهها بحث شده است که نشانگر اصول متفاوت علمی - اقتصادی، مطالعات خانواده، مطالعات جنسیتی، روابط صنعتی، سیستمهای اطلاعاتی، مدیریت، روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی هستند. سوال اصلی این مقاله این است که آیا دورکاری بعنوان یک راه حل برای تعادل بین کار و زندگی مطرح است یا بالعکس می تواند مضر باشد و ایجاد مسئله کند؟
دورکاری را به طور کلی می توان به صورت زیر تعریف نمود :
دورکاری روشی برای سازماندهی و انجام کار در مکانی غیر از محل استقرار سازمان، با استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات است که استقرار این فرایند موجب انعطاف زمانی و مکانی در انجام وظایف و فعالیتهای شخصی می شود.
بهبود» تعادل بین كار و زندگي« از مزاياي مهم دوركاري در سطح فردي است . اين، درحالي است كه به وجود آمدن تغييرات در محيط كار و ساختار خانواده، مانند والدين هر دو شاغل و مادران و پدران مجرد، نياز به انعطاف پذيري بيشتر در ايجاد توازن ميان نقش هاي اغلب متضاد كار و خانواده را ايجاب مي نمايد. دوركاري يك پاسخ سازماني ارزشمند براي كمك به كاركنان براي آشتي دادن كار و زندگي خانوادگي است، به طوري كه بتوانند در عين حال، هم كار كنند و استقلال مالي داشته باشند و هم به عنوان والديني فعال در ارتباطات شخصي خود ايفاي نقش نمايند ،طرفداران دوركاري، آن را گزينه اي عالي براي والدين، جهت انجام دادن كار و مراقبت از فرزندان خردسال خود در منزل، به طور هم زمان مي دانند. دوركاري با ايجاد قابليت انعطاف كاري به بهبود توازن ميان كار و زندگي مي انجامد. كاركنان، داراي ساعات كار منعطف به دليل عامل كنترل به وجود آمده براي آنان، رضايت شغلي، وفاداري به سازمان، تعهد سازماني و توازن كا زندگي بالاتري نسبت به كساني كه به صورت منعطف كار نمي كنند، از خود نشان مي دهند. انعطاف پذيري ناشي از دوركاري، مجال دستيابي به توازن ميان تحصيل، كار و زندگي را براي كاركنان ايجاد مي نمايد. .افزايش انعطاف پذيري در زمان و محل كار، تنها يكي از مزاياي دوركاري در جهت بهبود توازن ميان كار و زندگي است، دوركاري طيف كاملي از فرصت هاي جديد را در رابطه با توازن كار- زندگي ارائه مي دهد كه عبارت اند از:
كنترل بيشتر بر روي سرعت و برنامه هاي كاري
كاهش زمان تردد كه فرصت بيشتري را براي گذراندن با خانواده ايجاد مي نمايد.
امكان تعديل كار به منظور مراقبت از فرزندان يا خويشاوندان سالمندي كه نياز به مراقبت دارند.
ايجاد فرصت براي وا لديني كه به تازگي، صاحب فرزند شده اند تا به طور نيمه وقت كار كرده و زودتر از كار دست بكشند.
اما آيا بواقع دوركاري به عنوان يكي از برنامه هاي توازن كار- زندگي مي تواند به قول خود، به عنوان يك سياست مؤثر كار- خانواده براي كمك به كاركنان براي انجام مسئوليت هاي غير كاري شان كمك نمايد. درحالي كه بيشتر دوركاران در پژوهش ترمبلي و همكاران 2006 معتقدند دوركاري براي آنان زمان بيشتري براي گذراندن با خانواده فراهم نموده است. يافته هاي تعجب آور مطالعات نونان و گلس2012 حاكي از آن است كه دوركاري تنها در تئوری، راه حلي براي معضل تركيب كار و خانواده بوده و در عمل، كمك روشني به كاركنان داراي مسئوليت مراقبت از وابستگان خود نكرده است دوركاران خوداشتغال نيز يك حس دوسويه گرايي نسبت به شرايط كاري شان ارائه مي دهند. آنان از انعطاف پذيري بالايي در ساعات كاري خود بهره مي برند، اما چالش هايي چون ايجاد وقفه توسط اعضاي خانواده و نيازهاي متضاد آنان سبب مي گردد تا زماني از انعطاف پذيري تقدير و زماني ديگر تضاد قابل ملاحظه اي را تجربه كنند براي دوركاران زن كه داراي مسئوليت هاي خانوادگي ، هستند، ممكن است ايجاد محيط مناسب براي كار در داخل خانه مشكل باشد. همسر و فرزندان ممكن است براي حرمت و حريم خصوصي اداره در خانه احترام قائل نشوند. برخي از مردم نيز به زمان تردد، به عنوان زماني براي ايجاد آرامش و آماده سازي خود براي چالش هاي كار يا خانه نياز دارند.
با اینکه خیلی ادعا می شود که دورکاری راه حل مسائل "کار-خانواده" است، ولی مطالعات متعدد دیگری نشان می دهد که این امر راه حل اینگونه مسائل نبوده و دورکاران مسائل مربوط به تعادل کار و زندگی را تجربه می نمایند و بعنوان نمونه، تحقیقی در سال 1999 نشان داد که اغلب فعالیت کاری دورکاران در داخل خانه به طور مداوم توسط خانواده، دوستان و یا همسایگان قطع می گردد لذا محققین این تحقیق عنوان می کنند که دورکاران مشکل بیشتری در ترسیم مرز بین زندگی کاری و زندگی خانوادگی خود دارند زیرا مرزها ار بین می روند. با این وصف ایجاد مرز مشخص بین کار و خانواده یکی از مهمترین عوامل موفقیت در دورکاری است لذا پرداختن به روابط کار و زندگی شخصی ضروری به نظر می رسد. از طرف دیگر يكي از مهم ترين چالش هاي دوركاري به عنوان يك راه حل كار - زندگي، ارتباط قوي آن با ساعات كار طولاني مازاد بر ساعات استاندارد كار و »الگوي وقف كار« مي باشد. از طرف ديگر، توانايي كاركنان براي كار در خانه، به كار فرمايان اجازة بالا بردن انتظارات خود براي دسترسي به كار در طول شب و تعطيلات آخر هفته و ايجاد روز كاري و هفتة كاري طولاني تر را مي دهد.
ولی بعنوان نتیجه کلی می توان اینطور بیان کرد که مفاهیم كار و زندگی بیشترین و قویترین پیوند را با فرد و جامعه دارند و ایجاد تعادل بین آنها از ارزش و اهمیت بالایی برخورداراست. تعادل مورد نظر، تعادلی پویاست كه هر عنصر آن ضمن ارتباط و كنش متقابل با عنصر دیگر، نقش مكمل و حمایتكننده دارد و برای رسیدن به چنین تعادلی لازم نیست یكی به نفع دیگری تضعیف یا كنار گذاشته شود. اما این تعادل خودبهخود ایجاد نمیشود و اگر رابطه بین كار و زندگی مدیریت نشود، تعارض بین آنها زیان های جبرانناپذیری برای فرد، سازمان و جامعه درپی دارد. مقدمه رسیدن به تعادل بین كار و زندگی این است كه مدیران و سایر افراد جامعه به این نگرش برسند كه میتوان اولویت های فرد، سازمان و جامعه را همسو و هماهنگ كرد. این همسویی و هماهنگی نتایجی بههمراه دارد كه ضمن ایجاد رضایت و خشنودی فردی، افراد جامعه را آماده میكند تا در فعالیت های اجتماعی مشاركت جویند و وظایف شغلی خود را بهخوبی انجام دهند.
در جهان رقابتي كنوني، محل كار نقش بسيار عمده اي در زندگي كاركنان بازي مي كند. با تأثير كلان فناوري اطلاعات بر محيط كاري، امكان تغيير مكان فعاليت هاي كاري از دفتر متداول سازمان به جايي ديگر، مانند كار در خانه به وجود آمده است. اين درحالي است كه عدم توانايي افراد در برقراري توازن كافي ميان كار و زندگي اجتماعي، در پاره اي موارد، به انتخاب ميان ادامة زندگي حرفه اي يا تمركز بر وظايف خانوادگي و شخصي مي انجامد. از طرفی يكي از چالش هاي كارفرمايان، صرف هزينة اثر بخش براي استخدام، آموزش و ابقا ي كاركنان مي باشد؛ به همين دليل ، سازمان ها در تلاش براي پرورش فرهنگي مي باشند كه برنامه هاي توازن كار و زندگي را پشتيباني نمايد تا كاركنان ميان زندگي حرفه اي و غير حرفه اي خود تعادل ايجاد كنند و به دليل تضاد ميان وظايف كاري و مسئوليت هاي شخصي و خانوادگي، مجبور به ترك سازمان نشوند .
ايجاد انگيزه در افراد و كسب اطمينان از رضايت شغلي آن ها ، منجر به حفظ كاركنان و حصول بالاترين بازده توسط آنان مي گردد. درحاليكه انتخاب محل كار به بخش از مهمي خواسته هاي كاركنان تبديل شده است، فناوري اطلاعات و ارتباطات جديد، توانايي سازمان ها را براي تعامل با دوركاري، به معناي توزيع كار از دفتر متداول سازمان به جايي ديگر افزايش داده است . دوركاري، يكي از سياست ها و برنامه هايي است كه سازمان ها با به كارگيري آن و با ايجاد يك موقعيت برنده برنده، سعي در كمك به بهبود توازن ميان كار و زندگي كاركنان و بهره مندي از مزاياي آن، همچون كاهش گردش نيروي كاري در سازمان و امكان استف اده از فرصت هاي آموزشي و توسعة شغلي براي كاركنان دارند . نيروي كاري كه از انعطاف در مكان و زمان كار خود بهره مند هستند، مولّد ايده هاي نو و ارزشمند براي سازمان خواهند بود . دوركاري انعطاف پذيري بيشتري در مواجهه با مسئوليت هاي شخصي و حرفه اي براي دوركاران ايجاد نموده و آنان بهبود توازن كار زندگي را تجربه مي كنند.
بنابراین دورکاری بیش از آنکه بعنوان یک مسئله باشد می تواند یک راه حل برای بهبود تعادل بین کار و زندگی باشد البته این بسته به فرهنگ جوامع و سازمانهای مختلف قابل تعدیل است. در دنياي بسيار رقابتي امروز، سازمان ها با به كار گيري دوركاري در پي ارتقا ي ابعاد مختلف سازماني بوده و براي ابقا ي كاركنان و حفظ دانش سازماني خود در تلاش براي انطباق نيازهاي كسب وكار خود با روشي هستند كه كاركنان آن ها براي انجام كار برمي گزينند و افراد نيز مي خواهند به توازن بهتري بين كار و زندگي اجتماعي خود نائل گردند تا در كنار وظايف حرفه اي، از مسئوليت هاي اجتماعي خود باز نمانند . امروزه، فرهنگ ساعات كار طولاني، افزايش نيازهاي مشتريان، رفت وآمد در خيابان هاي شلوغ، مراقبت از فرزندان و مسئوليت هاي خانوادگي، فشار زيادي بر افراد وارد كرده و سبب ايجاد استرس در نيروي كار و عدم وجود زماني براي اوقات فراغت و فعاليت هاي شخصي آنان مي گردد. در چنين شرايطي، ايجاد توازن ميان كار و زندگي بسيار دشوار است . تضاد ميان كار و زندگي از طرفي، منجر به نارضايتي شغلي، غيبت، كاهش بهره وري و از دست دادن كاركنان مفيد براي سازمان ها مي گردد و از سويي ديگر، سبب ايجاد اختلالات خانوادگي شده و مانع ارتقاي حرفه اي افراد مي شود. با وجود تسهيلاتي همچون مرخصي زايمان، كاهش ساعات كاري والدين داراي فرزند خردسال و امكان استفاده از مرخصي بدون حقوق براي افرادي كه وظايف مراقبت از فرزندان و خويشاوندان سالمند خود را بر عهده دارند و نيز براي كاركناني كه در پي ادامة تحصيل هستند، هنوز افرادي وجود دارند كه به دليل عدم توازن ميان وظايف كاري و تعهدات خانوادگي و شخصي ، مجبور به ترك سازمان هستند .
در انتها نیز یادآور می شویم که مدیران سازمان ها میتوانند با مدیریت كردن تعادل بین كار و زندگی، كاركنانی شاد و خشنود داشته باشند كه با علاقهمندی، وفاداری و تعهد به سازمان، عملكردی موثر در شغل خود ارایه میكنند. رسیدن به این هـدف مستلزم آن است كه مدیـران نگاه سنتی به رابطه كـار و زنـدگی را كـه در آن رقابت بین كـار و زندگـی میانجامد را كنار بگذارند و رویكردی را انتخاب كنند كه در آن منافع فرد و سازمان بهطور همزمان و همسو با یكدیگر مورد توجه قرار میگیرد. اگرچه بهدلیل وضعیت و شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران تعارض بین كار و زندگی هنوز بهصورت مسئله و مشكل حاد نمایان نشده، اما روند تحولات و تغییرات اجتماعی نشان داده كه آنچه درحال حاضر مشكل كشورهای صنعتی است، در آیندهای نهچندان دور میتواند مسئله جوامعی مانند جامعه ایران باشد. بنابراین، برای پیشگیری از عواقب آن لازم است همه افراد جامعه، بهویژه مدیران، در راه ایجاد تعادل بین كار و زندگی گام بردارند.