شنبه 24 مرداد 1394-11:18 کد خبر:14632

بررسی کارنامه سَرِکاری های نماینده عالی دولت در مازندران

ربیع فلاح؛ استاندار وعده های بی سرانجام/ از وعده تغییر دوساله چهره استان تا به ‌آب انداختن کشتی

روحانی در سفرهای استانی اش وعده های عاقلانه داد اما وعده های ربیع فلاح هیچ نسبتی با شیوه و منش رئیس جمهور نداشت.


به گزارش خزرخبر،روزنامه وارش تیتر اصلی امروز خود را به نقد وعده های بی نتیجه استاندار مازندران اختصاص داده است.

این روزنامه با بیان ۴ وعده بی سرانجام ربیع فلاح جلودار، ادامه استانداری وی را به زیان دولت یازدهم دانسته است.

وارش می نویسد:با توجه به شرایط فعلی قدیمی ترین جغرافیای شمال کشور،  دکتر ربیع فلاح؛ استاندار مازندران را می توان «نماد وعده های بی سرانجام» نامید.

خلف وعده استاندار مازندران از همان روز نخست انتصابش آغاز شد، در حالیکه وزیر کشور به فلاح دوماه فرصت ارائه برنامه داد، استاندار مازندران با نشان دادن "برنامه پنجم توسعه" آن را نقشه راه اصلی خود نامید تا از نقد تند رسانه ها برای بی برنامه گی اش در امان باشد. اما فلاح یا نمی دانست یا نمی خواست بداند که "برنامه پنجم" سندی بالادستی و قانونی است و نشان دادن آن هیچ خبری از برنامه استانداری نمی دهد چون هرکس دیگری در هر دولت دیگری هم که استاندار می شد باید این برنامه را اجرا می کرد.

در واقع منظور رحمانی فضلی از برنامه این بود که استاندار مازندران جهتگیری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اش را روشن کند. اتفاقی که با گذشت بیش از دوسال هنوز رخ نداده و جالبتر از همه اینکه وزارت کشور حتی برای حرف وزیر خود هم ارزش قائل نشد و از ربیع فلاح برنامه دوساله را طلب نکرد. نکته عجیب تر آنکه طبق اخبار روابط عمومی استانداری حتی این نمایندگی عالی دولت نمره بسیار خوبی در ارزیابی ها دریافت کرده است که معلوم نیست منشاء بررسی های چه بوده که یکی از ضعیف ترین استانداران تاریخ مازندران نمره قبولی گرفته است.

دومین خلف وعده فلاح به ادعای «تغییر دوساله چهره استان» توسط وی باز می گردد. وعده ای که از زمان طرح شدن شعاری بودنش واضح و روشن بود و حالا شکست بزرگ فلاح در تغییر چهره استان واضح ترین امری است که پیش روی رسانه ها و مردم قرار دارد. او نه تنها چهره مازندران را تغییر نداد، بلکه بیکاری جوانان را از 32 درصد به 50 درصد رساند، نرخ بیکاری عمومی را بیش از 3 واحد افزایش داد، موفق به جلب مشارکت بانک های خصوصی نشد، فرماندارانی که ارادتشان به دولت قبل اظهرمن الشمس بود را به کار گمارد، حتی نتوانست امنیت برنامه ای که خود در آن شرکت کرده بود و قرار بود نخستین سالگرد پیروزی روحانی را جشن بگیرد برقرار کند، تا توانست ـــ به این بهانه که وزرا از استیضاح مجلس می ترسند ـــ به نمایندگان امتیاز داد و حتی کار را به جایی رساند که برای نخستین بار پس از انقلاب یک نماینده مجلس مدعی شد که او باید ترکیب فرمانداری حوزه انتخابیه اش را بچیند!  در حوزه زنان بدترین عملکرد ممکن را داشت، از طرح های دریا سخن گفت اما با افزایش تعداد غرق شدگان و عدم تغییر جدی برنامه هایِ فرهنگی سواحل عملا وعده خود را باطل کرد، مشکلات زیست محیطی به آستانه بحران رسید، طرح های پسماند از چشم انداز خود عقب ماندند و معضلات اجتماعی نظیر طلاق نیز سیر صعودی را تجربه کرد. این وقایع البته واقعا چهره مازندران را تغییر داد چون به سختی می توان مدیری را پیدا کرد که در عرض دو سال آنهم در دولتی که به شدت قانونمدار و با برنامه است، یک استان را به چنین وضعیت بدی برساند! از این جهت تنها محمود احمدی نژاد با ربیع فلاح جلودار قابل قیاس است، چون وی نیز در طول 8 سال چهره ایران را آنقدر تغییر داد که جهان تصمیم گرفته حتی نقل و انتقال پول های ما را نیز متوقف کند.

دکتر فلاح چهره استان را زشت تر کرد، در حالیکه قرار بود آن را به نوعروسی توسعه یافته آنهم در عرض دو سال بدل کند. کارشناسان خبره سیاسی وقتی نخستین بار این وعده را شنیدند به شعاری بودن آن اشاره کرده و گفتند هرگز کسی موفق نخواهد شد در عرض دوسال تغییراتی بنیادین ایجاد کند که منجربه تغیر چهره یک منطقه شود. بنابراین آنها این وعده را توهین به شعور نخبگان و شعاری توخالی نامیدند.

اما سومین خلف وعده استاندار به ماجرای «سفر رئیس جمهور به مازندران» باز می گردد. فلاح برای نخستین بار تاریخ سفر روحانی را پائیز سال گذشته اعلام کرد که این تاریخ محقق نشد و روحانی به استانی که بیشترین رای را به وی داده بود سفر نکرد. البته استاندار مازندران برای منتفی شدن این سفر عذر بدتر از گناه آورد و اعلام کرد:« قرار بود رئیس جمهور در سال 93 به مازندران سفر کند اما به صلاح استان است که در برهه کنونی به لحاظ کمبود درآمدی استان، رئیس جمهوری به مازندران سفر نکند.»

این اظهار نظرعجیب و بی سابقه شیوه تفکر ربیع فلاح را بیش از پیش  روشن ساخت و آب سردی بود بر پیکر کسانی که به دولت در مازندران امید بسته بودند. خلاصه اینکه بعد از این خلف وعده،استاندار مازندران مجددا تاریخ سفر رئیس جمهور را بهار سالجاری اعلام کرد اما همانگونه که پیش بینی می شد کسی در دولت مرکزی نه حرف فلاح را می خواند و نه برای وعده هایش ارزش قائل است.  بنابراین رئیس جمهور مجددا به مازندران سفر نکرد و فلاح اینبار در برابر انتقادها و پرسش های رسانه ای سکوت پیشه کرد. ولی برخی از آگاهان به درستی نبود پروژه های جدی در استان را دلیل نیامدن روحانی به مازندران عنوان کردند. استانداری که قرار بود دو ساله چهره استان را عوض کند حالا کارش به جایی رسیده بود که به دلیل عقب ماندگی و رکود استان، از سفر رئیس جمهور به مازندران هراس داشت.

به هرحال ربیع فلاح که دیگر امیدبرای وعده دادن نداشت ساکت ماند تا "فیاضی نماینده محافظه کار نور و محمودآباد" که ریاست ستاد جلیلی در استان را عهده دار بود خبر  از سفر روحانی به مازندران بدهد. وی در آخرین روزهای تیرماه سالجاری اعلام کرد که رئیس جمهور تا 3ماه دیگر به استان سفر می کند.خبری که قاعدتا باید از زبان نمایندگان دولت در استان رسانه ای می شد توسط یکی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس بیان شد تا جایگاه رسانه ای استانداری مازندران کاملا زیرسوال برود.

از این خلف وعده ها که بگذریم عجیب ترین و تاسف آورترین وعده بی سرانجام ربیع فلاح «به آب انداختن نخستین کشتی مسافری ـ گردشگری مازندران در تیرماه» بود. فلاح از نخستین ماه های آغاز به کارش با تمرکز بر گردشگری سعی کرد از این بخش مهم و مغفول مانده استان بهترین استفاده را ببرد. او در حالی مدام از توسعه گردشگری در استان سخن گفت و برای نخستین بار پس از انقلاب این بخش را به عنوان اولویت توسعه مازندران اعلام کرد که تا به حال حتی یک طرح گردشگری مهم نیز افتتاح نشده است.

حضور "دلاور بزرگ نیا" در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان که خاطرات خوش مدیرکلی وی بر فرهنگ و ارشاد مازندران  را زنده می کرد نیز نتوانست به بدنه مرده، حجیم و البته بی پول گردشگری استان جانی تازه ببخشد و این مدیر دوست داشتنی را نیز دچار روزمره گی کرد. در این دوسال نه تنها گردشگری مازندران شاهد توسعه چشمگیری نبود، بلکه عملابا شکست طرح های دریا، مشکلات ناشی از ترافیک و زباله، بلاتکلیفی اخذ مالیات از خانه های استیجاری و تهدیدهای فرهنگی و اجتماعی مواجه شد به طوریکه بیشترین گلایه ها از وضعیت حجاب در ساحل توسط اصولگرایان در همین دوسال مطرح شد.

استاندار مازندران در اواسط زمستان سال گذشته از به آب افتادن نخستین کشتی گردشگری ـ مسافری به خزر در استان خبر داد اما تاریخ دقیق آن را مشخص نکرد.فلاح که در همایش مازندرانی های مقیم پایتخت وعده داد بود تابستان امسال دریای مازندران رنگ و بوی دیگری خواهد داشت در هجدهم خرداد ماه سالجاری از به آب انداختن نخستین کشتی گردشگری مازندرانی در تیرماه سخن گفت و قول جدی داد که این اتفاق خواهد افتاد.

اما کسانی که از نتیجه وعده های پیشین استاندار مازندران آگاه بودند این وعده را نیز جدی نگرفتند که گذشت زمان صحت ادعای آنها را ثابت کرد.

در تیرماه نه تنها هیچ کشتی یا قایقی به آب انداخته نشد بلکه استاندار مازندران و مسئولان حتی به روی خودشان نیاوردند که قرار بود چنین اتفاقی بیافتد و در حالیکه تابستان عملا از میانه خود گذشته است تنها چیزی که درسواحل مازندرانی خزر دیده می شود جنازه مسافرانی است که غرق شده اند.

برای ما آنچه بیش از دیگر امور تاسف آور است از دست دادن دو سال طلایی در دولت روحانی است. ما که از همان روزهای تبلیغات انتخاباتی جهتگیری خود را به سمت شعارهای اعتدالگرایانه روحانی مشخص نمودیم انتظار داشتیم با انتخاب حسن روحانی مازندران از مشکلات و مصائب موجود رهایی یابد. روحانی و دولت مرکزی موفق به کنترل تورم، تفاهم هسته ای، گشایش های نسبی سیاسی، تغییرات اجتماعی در ساختارهای حقوقی مخصوصا در حوزه زنان و  استاندارد و واقع بینانه کردن مصوبات استانی شد اما استانداری مازندران برخلاف جریان آب شنا کرد و در برابر پیروزی های دولت شکست های فراوانی کسب نمود.

روحانی در سفرهای استانی اش وعده های عاقلانه داد اما وعده های ربیع فلاح هیچ نسبتی با شیوه و منش رئیس جمهور نداشت. روحانی سعی کرد با تمرکز بر اقتصاد کلان به توسعه سطحی اقتصاد بپردازد تا با مشکلی نظیر کاهش ارزش سرمایه خصوصی و تورم ناشی از تزریق ارز یا پول بی پشتوانه مواجه نشود، اما استانداری مازندران توسعه اقتصادی در عمق را پیش گرفت و نه تنها برنامه ای برای کاهش تورم منطقه ای ارائه نکرد بلکه به افزایش تورم در شهرهای شرقی استان دامن زد.

 تصور غلط فلاح و تیم اقتصادی استانداری این بود که به شکلی روبنایی و نمایشی به افزایش اشتغال از طریق بازگشایی واحدهای نیمه تعطیل یا بنگاه های کوچک و زدبازده اقتصادی بپردازد اما همین رویکرد عملا دست استان را برای جذب بودجه های کلان بست، زیرا ما هیچ طرح توجیهی مناسبی برای سرمایه گذاری کلان نداشتیم. بی اعتمادی بدنه نخبگان استان به ریبع فلاح و همچنین ضعف ساختاری در نهادهای مالی به علاوه برخی کارشکنی ها از طرف جناح رقیب باعث شد که سرمایه گذاران کلان بخش خصوصی تنها سایه خود را در مازندران به نمایش بگذارند.

گلایه و نقد البته فراوان است اما برای اینکه مطلب در دام نقد احساسی گرفتار نشود و مطول شدن آن از حوصله خوانندگان خارج نباشد این متن را که در واقع حکم مقدمه ای بر سلسله گزارش های تحلیلی آماری ما از وضعیت استان دارد را همینجا به پایان می بریم. اما وعده ما به خوانندگان این است که گزارشها و متن هایی از این دست ادامه خواهد داشت. چرا که معتقدیم با گذشت بیش از دو سال از مدیریت فلاح بر مازندران کارنامه وی روشن و قابل بررسی است. ضمن اینکه همانطور که بارها گفته ایم این نقدها نه شخصی و جناحی که بر پایه حمایت از دولت تقریر می شود زیرا ما به جد از وضعیت موجود سیاسی ـ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استان ناراضی هستیم و عملکرد شکست خورده ربیع فلاح را مقدمه ای برای شکست دولت در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری می دانیم . اتفاقی که به عنوان هواداران دولت تا جایی که در توانمان باشد از وقوعش جلوگیری خواهیم کرد.