جمعه 10 مهر 1394-10:10 کد خبر:15816
مصطفي نيك نقش/كارشناس مديريت امور فرهنگي
سيماي مازندران را از خواب بيدار كنيد
جاي تعجب اينجاست که دلواپسان فرهنگي به سرعت انتقادهای بي موردشان را از یاد برده اند، چقدر زود فراموش کرده اند ، بدون هيچگونه پيشنهادي برنامه تلويزيوني را نقد ميكردند.
خزرخبر: طفلی به نام شادی، دیریست گم شده ست/ با چشم های روشن براق/ با گیسویی بلند به بالای آرزو/ هر کس ازو نشانی دارد ما را کند خبر/ این هم نشان ما / یک سو خلیج فارس / سوی دگر خزر«شفیعی کدکنی»
با توجه به نقش تاثیر گذار شادی در سلامت روانی و جسمی افرادجامعه و اولویت نیاز جوامع مدرن به عناصر شادی ساز و فرح انگیز با رعایت اصول اخلاقی،شبكه نسيم سيماي جمهوري اسلامي ايران توليد برنامهاي را شروع نمود كه خوشبختانه خنده را بر لبان ايرانيان هديه نمود، برنامهاي كه با حضور مسئولين و هنرمندان و خلاقيتهاي منحصربهفرد مجري توانايش توانسته جاي خود را در خانههاي ايرانيان بازنمايد.
در اين نوشته کوتاه مقصود پرداختن به نقاط ضعف و قوت ساختاري و محتوايي برنامه پرمخاطب خندوانه و دیگر برنامههاي توليدشده تلويزيون نيست .
روی سخن با افراد دائم الانتقادی است که از آنها در اينجا به عنوان دلواپسان فرهنگي ياد ميشود، جاي تعجب اينجاست که به سرعت مواضع تند و انتقادهای بي موردشان را از یاد برده اند، چقدر زود فراموش کرده اند با هیاهوی فراوان و از تریبونهای مختلف، بدون هيچگونه پيشنهادي برنامه تلويزيوني را نقد ميكردند.
مجموعه ای كه موسيقي اصيل و فاخر مازندران، مهماننوازي و صداقت مازندرانيها، پایتخت ورزش اول كشور (كشتي)، سادگي و بی پیرایگی مازندرانيها را به مردم كشورمعرفی مينمود.
انتقادات غیرکارشناسی بهطور وسيع در شبكههاي مجازي و در محافل مختلف غيرتخصصي مطرح ميگشت كه فقط و فقط انتقاد بود و هيچگاه با پيشنهاد و راهكاري همراه نگشت.
چهار مجموعه از سريال پايتخت توليد و پخش گرديد و شايد پيشتوليد سري پنجم آن نيز در دستور كار باشد. البته بههیچوجه هدف تأییدسریالهای پايتخت و صحه گذاشتن بر برخي از ايرادات آن نيست.
اما سؤال اينجاست: آيا دلواپسان فرهنگي همانند دورههاي گذشته منتظر توليد و پخش پايتخت پنج و سپس مطرح نمودن انتقاد هستند؟
آيا پيشنهاد و راهكاري براي توليد بهتر اين مجموعه و يا ارتقا فرم ومحتوای برنامههاي بيكيفيت سيماي طبرستان كه هنوز از شخصيتهايي مانند «نوروز» و «برهان درو» بهعنوان نماد و سنبل در توليد برنامههاي تلويزيوني خود استفاده ميكنند، دارند؟
اما دغدغهاي كه اين روزها همواره ذهن را درگير خود مينمايدنحوه برخورد مردم جنوب به خصوص آبادان با یک مجموعه طنز و وجود شخصيت «جناب خان» در مجموعه تلويزيوني خندوانه است.
شخصيتي كه مسائل و مباحث و چالشهاي اجتماعي روز را با لهجه آباداني بهصورتوارونه و با غلو زياد و يا در اصطلاح با خاليبندي بيان ميكند كه اينگونه چاخانها باعث خنده و مسرت بينندگان گشته و اين شخصيت را محبوب و دوستداشتني مینماید.
مسئله به همینجا ختم نميشود و جالبتر از همه مصاحبهاي است كه صداوسیما از مردم خونگرم آبادان پخش نمود، مردمي كه در گذشته نهچندان دور داغ فراق عزيزان و تحمل مصائب و مشكلات ناشي از هجوم ناجوانمردانه دشمنان را تجربه نمودند، از روند پخش برنامه خندوانه و غلو و چاخانهاي عجیبوغریب«جناب خان»به نيكي یادکرده و پخش آن را از شبكه سراسري باعث معرفي مردم خونگرم و باصفاي آبادان ميدانستند.
طرح سؤال از دلواپسان فرهنگي مازندران اينجاست: شخصيت ساختگي و عروسكي «جناب خان» كه با گويش و لهجه آباداني، چاخان و خاليبنديهاي فراواني را در تلويزيون عرضه ميكند، چرا موردانتقاد و هجمه آبادانيها نيست؟
چرا سايتها و فضاهاي مجازي توسط آبادانيها پر از تخريب برنامهسازان خندوانه نيست؟
چرا لهجه آنها به آن شكل ارائه شده مورد حمله و هجوم قرار نمي گيرد؟
تهیه و تولید هركدام از اين برنامهها نیازمند تیم کارشناسی قوی و مطالعه و تحقیق ویژه است و به تبع آن نقد این برنامه ها به صورت مجزا نسخه خاص خود را ميطلبد، ليكن توصيه نگارنده به كارشناسان، دلسوزان و دلواپسان فرهنگي اين است كه در فضاي دوستانه و با رويكرد تخصصمحور مطالبات فرهنگي و منطقهاي خود را نخست از سيماي طبرستان، با مطالبه توليد و اكران برنامههاي ارزندهتر و فارغ از تكرار مكررات و در مرحله بعد از توليدكنندگان سريالهایی مانند پايتخت و بهمنظور همياري در توليد اثري باکیفیتتر و تأمین نقطه نظرات كارشناسي، اهالي فن در خواست نمايند.
تا با وحدت رويه و در نظر گرفتن چالشهاي موجود در حوزه مظلوم فرهنگ نسبت به رشد و اعتلاي فرهنگ ناب مازندران و اكران سريال ها و فيلم هاي فاخر اقدام گردد.
مطمئنا نتيجه آن بروز و ظهور برنامه سازاني خواهد بود كه ميتوانند در سطح كشور افتخارآفريني كنند،مفاخر زيادي از مازندران عزيز در آسمان فيلمسازي و بازيگري كشور ميدرخشند هنرمنداني چون خسرو سينايي، خسرو معصومي،محمدعلي سجادي،داوود رشيدي، رويا نونهالي،شهاب حسيني،اردلان شجاع كاوه،كامبيز ديرباز،مريم كاوياني،آناهيتا همتي و بهزاد فراهاني.
قطعا با همكاري و همياري هنرمندان صاحب نام ، خلاق و خوش ذوق و جوانمازندران در كنار اراده و همت مديران فرهنگي ميشود تحول شگرفي را به منظور معرفي فرهنگ اصيل و ارزشمند ،جاذبه هاي گردشگري و توريستي ديار علويان به مردم كشور و در پي آن رشد و توسعه استان را شاهد بود.