چهارشنبه 20 آبان 1394-12:1 کد خبر:16992
یک بام و دو هوا در مازندران و بوشهر:
وقتی تصويب نشدن منطقه آزاد؛ پاشنه آشیل استاندار مازندران می شود
تصويب نشدن منطقه آزاد مازندران در سفر اخير هیأت دولت، به عنوان يكى از مظاهر ناتوانی استاندار، برای درخواست تغيير وی مطرح شده است.
به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از وارش، تصويب نشدن منطقه آزاد مازندران در سفر اخير هیأت دولت به اين استان، به پاشنه آشیلی برای استاندار مازندران تبدیل شده و به عنوان يكى از مظاهر ناتوانی وی برای درخواست تغيير استاندار مازندران توسط فعالان اصلاح طلب اين استان طى نامه اى به رئيس جمهوری مطرح شده كه اين نامه، به تازگی رسانه اى شده است.
**بخشى از نامه مازندرانى ها به رئيس جمهوری:
از مظاهر سوء مدیریت استان، ناتوانی در تهیه و ارائه گزارش نهایی به دولت، در خصوص منطقه آزاد تجاری مازندران است.
این در حالی است که حل مشکل حجم عظیم بیکاران استان، با سرمایه گذاری خارجى مقدور خواهد بود، که با بی اعتنایی به مطالعات و رویکرد آمایشی، ضمن ایجاد شکاف دربین شهرستان ها، این فرصت ممتاز توسعه ای را از استان سلب نمود.
با خواندن متن نامه اصلاح طلبان مازندران به رئیس جمهوری، این سؤال به ذهن متبادر می شود که چگونه «ناتوانی در تهیه و ارائه گزارش نهایی به دولت در خصوص منطقه آزاد مازندران» در آن استان تا آنجا مهم است که شورای هماهنگی اصلاح طلبان این استان برای متقاعد کردن رئیس جمهوری به عدم نگاه توسعه ای استاندارشان و یکی از مظاهر مهم ناتوانی وی که لازم است رئیس جمهور به این دلیل، دست به تغییر ایشان بزند، به رئیس دولت نامه نگاری می کنند اما وقتی استاندار بوشهر موفق به تصویب منطقه آزاد بوشهر ـ به عنوان یکی از آرزوهای دیرینه بوشهریها ـ در دولت شده و مردم منتظر تصویب این طرح در مجلس شورای اسلامی هستند، به نظر رسانه های اصولگرا که نه، به نظر یکی از نویسندگان محترم اصلاح طلب نمی آید و طی یادداشتی، عملکرد استاندار جوان بوشهر را «هیچ» معرفی می کند؟
برخی رسانه ها و روزنامه نگاران اصلاح طلب در استان بوشهر كه عملکرد نماینده عالی دولت در استان را تا آنجا «هیچ» می پندارند که گاهی نوشته هایشان با نوشته های رسانه های اصولگرا در خصوص عملکرد استاندار، یکی می شود و منتظرند تا كوچكترين اقدام موفق استاندار بوشهر توسط رسانه اصلاح طلبى كه در مورد عملکرد نماینده عالی دولت در استان با آنها اشتراک نظر ندارد، منتشر شود و ايشان دست به قلم شده و بعضاً همصدا با رسانه هاى اصولگرا -و حتى با استفاده مشترک و عينى از برچسب هاى رسانه هاى اصولگرا- ضمن تخريب و «سفارشى» و «مدیحه نویس» خواندنِ آن رسانه، سعى مى كنند پاتك رسانه اى منتشر نمایند كه اثر مطلبى كه كمترين بويی از موفقيت استاندار بوشهر را به مشام مخاطبان برساند، خنثى نموده و يا كلاً آن موفقيت به چشم نيامده و حتی در ذهن مخاطب يك شكست نیز تلقى شود باید به این سؤال جواب دهند که چطور عملکرد استاندار بوشهر در تصويب منطقه آزاد در دولت، یک عملکرد توسعه محور و موفق محسوب نمی شود اما تصويب نشدن همین طرح در سفر اخير دولت به استان مازندران، به نقطه منفی مهمی براى عملکرد استاندار این استان تبديل شده تا جاييكه فعالان آن استان، این مهم را به عنوان يكی از مصادیق ناتوانى وى معرفى كرده و خواستار تغییر ایشان شده اند؟
اگر، رسانه ای، با توجه به درک شرایط سخت دولت تدبیر و امید بخصوص در زمینه اعتبارات و رکود اقتصادی برجای مانده از غارت ها و اختلاسهای هزاران میلیاردی دولت های نهم و دهم، تشخیص می دهد که کسب برخی امتیازات برای استان در دولتی با میراث داریِ اینهمه بحران ملی و بین المللی، یک موفقیت است که باید از این عملکرد حمایت شود، مستحق است که توسط معتدقان به شعار زیبای «زنده باد مخالف من»، «رسانه سفارشی» خوانده شود، برخی کسانی که به وقت گیرکردن طرح منطقه آزاد بوشهر در کمیسیونی از مجلس، خبر آنرا همصدا با اصولگرایانِ مخالفِ دولت روحانی، تیتر یک رسانه شان می کنند اما به وقت تصویب شدن همین طرح در کمیسیونی از مجلس، نهایتا خبرش را در یکی از ستونهای فرعی رسانه شان منتشر می کنند به این اندازه که برای وقت لزوم، در آرشیو رسانه شان، موجود باشد، چه نامی بر این نوع اطلاع رسانی و کار رسانه ای خود می گذارند؟
اینکه رسانه هایمان را همراه دولت بدانیم اما ارائه گزارش از عملکردهای موفق استاندار همین دولت در برخی رسانه های اصلاح طلب را برنتابیده و این امر را توجیهی برای انتشار جوابیه ها و بیانیه های پی در پی برای رسانه های اصلاح طلبی که در این زمینه همفکر ما نیستند، قرار می دهیم، چه پیامی را به مخاطب انتقال می دهد؟
منظور نگارنده از نگارش سطور و سوالات فوق الاشاره، این نیست که نقدها نباید مطرح شوند کمااینکه رسانه هایی که آنان را سفارشی می خوانید هم نقدها را منصفانه بیان کرده اند و خواهند کرد.
اما قبول کنیم که وقتی برای عملکرد نماینده ارشد دولت در استان از بین رنگ های سیاه، سفید و خاکستری، رنگ سیاه را به کار ببریم، نمی توان نامش را نقد نامید؛ ضمن اینکه یادمان نرود، زیرسؤال بردن تمامی عملکردهای نماینده دولت در استان به نوعی با «ناامید کردن مردم از دولت ِ برآمده از رأی آنها» همراه است؛ همان کاری که رسانه های اصولگرا به هر طریق، در پی آن هستند.
تا آنجا که رئیس جمهوری در مراسم افتتاح نمایشگاه مطبوعات امسال در واکنش به مطالب رسانه های آنها گفت: «رسانه ای که امید را از مردم سلب کند، انقلابی نیست»؛ پس چطور این رسانه های وزین هم استانی، حمایت از عملکرد موفق استاندار را حمایت از دولت ندانسته و آنرا «سفارشی» می خوانند اما «ناامید کردن مردم از اقدامات ریز و درشت نماینده عالی دولت در استان» را «ناامید کردن مردم استان از دولت» نمی دانند؟
بدیهی است تا وقتی استاندار جوان و بومی بوشهر با «نگاهی برنامه محور و توسعه گرا»، بدون توجه به سیاه نمایی ها از عملکردش، برنامه هایی را که سایر استانها در آرزوی اجرای شان هستند دنبال کند، رسانه هایی هستند که این اقدامات را به اطلاع مردم برسانند تا تفاوت میان دولتی که استاندارانی چون شفقت، جهانبخش و حسنوند غیربومی را برای بوشهر برگزید ـ که بعضا بخش برجسته عملکرد آنان، حمله به رسانه های اصلاح طلب و یا گیردادن به مجرد بودن مدیران و یا چادر پوشیدن اجباری بانوان به وقت مراجعه به استانداری بود و یا پروژه هایی را عجولانه و تنها برای منتسب شدن آن پروژه ها به دولت احمدی نژاد افتتاح کردند و استان بوشهر سالها باید تاوان اجرای آنان را پس بدهد ـ، با دولت توسعه نگر و برنامه محور يازدهم و مديرانش برای مردم ملموس باشد؛ حالا اگر عده ای از این نوع اطلاع رسانی خوششان نمی آید و روزی بیانیه اعلام برائت منتشر می کنند یا روز دیگری این رسانه ها را «مجیزگو» و «سفارشی» می خوانند، قضاوتش با مردم و آیندگان خواهد بود.
بی شک، اجرای اصولی و موفق طرح های توسعه محوری همچون منطقه آزاد بوشهر، حتی اگر تعدادشان انگشت شمار باشد، آینده روشنی را برای استان رقم خواهد زد، پس بهتر است رسانه ها و مردم این استان از فضای «برنامه محور» حاکم بر کشور، بهره گرفته و ضمن مطرح کردن انتقادات، با اتحاد، همبستگی و حمایت از عملکرد موفق مسئولان، به تصویب و تأیید نهایی و اجرای موفق طرح هایی که با توسعه استان ارتباط مستقیم دارند، کمک کنند چرا که کمک به فراهم کردن فضای آرام برای مدیریت بهتر مسئولان و موفقیت آنان در کسب امتیاز برای استان، نه تنها برای یک رسانه، عیب نیست بلکه یکی از رسالت های آن است و نخستین سودش نیز برای مردم استان خواهد بود.
ای کاش همکاران عزیز رسانه ای حواسشان به این نکته نیز باشد که اگر طبق نوشته ایشان «بخش قابل توجهی از مردم جامعه ما قادر به تفکیک نقش دولت ها در مشکلاتی که در زندگی با آن دست به گریبان اند، نیستند و تنها به دولت حاکم نگاه می کنند»، امروز ایران شاهد حاکمیت دولت ادامه دهنده راه دولت احمدی نژاد بود نه حاکمیت دولت تدبیر و امید، پس اینقدرها هم مردم را ناآگاه مپنداریم.
در پایان امید می رود اتحادمان را تنها در مواقع جمع آوری امضاء کننده برای بیانیه هايى كه طبق سند، هیچیک از امضاء کنندگان هم در عمل به همه بندهاى آنان پايبند نبوده ايم،نشان ندهیم بلکه متحد بودنمان را همچون اغلب استانهای توسعه یافته کشور برای احقاق حقوق استانمان به کار ببندیم چرا که اگر امروز بوشهر در عین ثروتمندی، محروم و توسعه نیافته است، به دلیل عدم اتحاد به موقع مردم و رسانه هایش و قدر موقعیت ها و ظرفیت منابع انسانی خویش را ندانستن است.