به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از نظرنگار، زندگی و حرکت در فضای سیاسی رعایت  قوائد و خطوطی را می طلبد که باعث می شود افراد حاضر در این عرصه صاحب ادبیات و زبان خاص خود باشند ، در خیلی از مواقع تمرکز و تکرار در این جو باعث می شود که افراد زبان گفتگو و درک مردم را گم کنند وگرفتار پیچیدگی های خود ساخته شوند.

 فرامرز نقیبی از جمله فعالین سیاسی است که هیچ گاه زبان عموم مردم را فراموش نکرده ، ساده ،صمیمی وکمی شوخ طبع،غالب تماس هاس تلفنی را خودش پاسخ می گوید،بیشترین مراجعه کنندگان را دارد و بسیاری از این ویژگی ها که در طول حضور او در شورای شهر  نشان داده صداقت و مردمی بودن او یک رفتار است تا شعار....

آقای نقیبی چطور شد که پس از 3 دوره حضور در شورای شهر تصمیم گرقتید وارد جریان انتخابات مجلس وکاندیدای نمایندگی مجلس بشوید؟

واقعیت این است پس از ۷ سال حضور در شورای شهر احساس کردم تجربیاتی دارم که می‌توانم در عرصه وسیع تری به مردم شهرم خدمت کنم، روش من همواره در طی این سال ها ارتباط وتماس نزدیک با مردم بوده تا بتوانم از نزدیک با مسائل اصلی اجتماع روبرو شوم، وهمین نزدیکی  وانس با مردم باعث شده تا مطمئن شوم که برای تحقق مطالبات مردم و انقلاب نیاز به تحول است.

در طول ۳۷ سال انقلاب بسیاری از خدمت به مردم سخن گفتند و می‌گویند ولی در عمل چیز دیگری می‌بینیم و نسل جوان‌تر و برخی از هم نسلان ما اعتقاد دارند اقدامات لازم انجام نشده، واین به این دلیل بوده که رفتار ها با شعارها یکی نبوده است.

بنده نگران هستم این روند پیشرفت که در حال حاضر شکل گرفته متوقف شود،نه تنها من تمام مردم ساری امروز دغدغه این را دارند که این روند خدای نکرده متوقف بشود، تازه بعد از 37 سال در حال حرکت به سمت آنچه لیاقت این شهر و مردم آن می باشد هستیم.

ساری در حال عبور از یک گردنه تاریخی است و به عقیده بنده مهمتر از همه ساخت و ساز ها و پیشرفت ها این ارتقاء سطح مطالبات مردم است که محقق شده، رشد حقیقی این است که سطح مطالبا ت مردم به کمتر از عالی رضایت نمی دهد، شما ببینید در حالی که کل کشور به لحاظ بودجه در مضیقه است، در ساری چندین پروژه در حال پیگیری، ساخت وافتتاح است.

من معتقد به گفتمان عملگرایی هستم گفتمانی که عمل کردن را مقدم بر شعار دادن می داند،مگر غیر از این است که مشکل اول مردم شهر ما اشتغال است،مگر ما در زیر ساخت ها مشکل جدی نداریم؟

چطور است که جریان ها وافراد مختلف که سالها در مصادر قدرت بودند نتوانستند کاری از پیش ببرند ،وحالا کارِ انجام شده را به بهانه های واهی نمی بینند، ما دو نعمت الهی را در مازندران و ساری داریم که خیلی از استانها شایدآرزوی داشتن این دو را دارند، دریا و جنگل.

چرا باید در طی همه این سالها نتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم ؟ به نظر بنده دو علت دارد یک عدم همدلی ورفاقت مسئولین در استان است که عمدتا گرفتار بازی های جناحی و قبیله ای می شوند و علاوه بر هدر رفتن این منابع، ثمرهِ ی آن می شود انشقاق اجتماعی و دوقطبی شدن جامعه، آن هم بر اساس معیار هایی که هیچ نفعی به حال مردم استان وشهرستان ندارد ودومی به کار نگرفتن افراد در جای خودشان.

 بسیاری از مناصب، جایگاه تئوری پردازی و آزمون وخطا نیست ونیاز به حضور عوامل اجرایی دارد که درک درستی از وضعیت شهر واستان داشته باشند،در حالی که می توانستیم با استفاده از این دو نعمت خدادادی فضاهای گردشگری را گسترش دهیم ثمره کارسیاسی ما چند لایه شدن مردم واجتماع شد.

من فکر می کنم باید مازندران را در کنار قطب کشاورزی،قطب گردشگری و مرکز ثقل صنعت گردشگری کشور بنامیم به این خاطر که پتانسیل بسیار بالایی در جذب گردشگر دارد،وهمه این ها که عرض کردم نیاز به روحیه وخصائص عملگرایی دارد.

همیشه زمانی که به موعد انتخابات نزدیک میشویم حرف وحدیث هایی پیرامون نامزدهای انتخاباتی شکل میگیرد طبیعتا شما هم از این روال نامبارک مستثنی نیستید اگرتوضیحی پیرامون این مسائل دارید بفرمایید.

درباره بنده  چند دسته از مطالب گفته می شود که باید آن ها را ازهم تفکیک کرد، وباید گفت متاسفانه بعضی از آن ها شکل تهمت وتخریب به خود گرفته،اما من درباره چند تا از مهمترین آن ها باید توضیحی بدهم.

مطلب اول  این که ولایت مداری و ولایت پذیری در درجه اول امری است درونی وقلبی و اگر این امر ابتدا در درون محقق شود بعد در رفتار نمایان می شود، و از طرف دیگر بین شعار ورفتار افراد هم باید تفاوت گذاشت،یعنی صرف شعار کافی نیست مگر برای فریبکاری،سنگین ترین تهمتی که در این ایام شنیده ام وبرای من گران آمده این است که عده ای با بیان والحان متفاوت بنده را نسبت به جایگاه ولایت بی تفاوت ویا خدای نکرده دارای زاویه ترسیم میکنند .

این برای من سنگین است این برای یک بسیجی رزمنده که در 15سالگی در  کربلای 4 و 5 حاضر بوده زور دارد،مگر خواسته حضرت آقا به غیر از خدمت به مردم است برای اثبات ولایت پذیری چکار باید کرد غیر از پیگیری منویات ایشان در عمل .

به نظر بنده جایگاه ولایت مطلقه ولزوم تبعیت از آن در نظام سیاسی باید بدرستی از سوی جبهه انقلاب تبیین شود،ما دستاورد های زیادی به عنوان رهاورد نظام ولایی داشته ایم که باید از مصادره به مطلوب آن هاتوسط جریانات مختلف سیاسی ورقبای انتخاباتی خودداری شود.

حقیقت ماجرا این است که نه شخصیت ونه جایگاه ایشان اقتضاء نمیکند که در دایره تعریف یک مجموعه محدود قرار بگیرند،یک چنین شخصیتی که دانش مرجعیت وفقاهت ایشان به اذعان خبرگان امت اسلامی بدیهی و غیر قابل انکار است در چار چوب هیچ حزب گروه وجریان نمی گنجد، اعتقاد قلبی من این است که ویژگی های رهبری ایشان با سیره رهبری امام راحل تطبیق کاملی دارد وتنها راه برون رفت از چالش های کشور نگاه وحدت بخش ایشان است.

مطلب دیگری که به بنده نسبت می دهند عدم مرزبندی با فتنه است ،بنده علی رغم این که به کاندیدای مغلوب انتخابات رای دادم ،مخالف اتفاقات تند و غیر عقلانی بعد از انتخابات بودم وآن اتفا قات را نابود کردن یک جریان می دانم تا اعتراض عقلانی کسانی که اصل نظام راقبول دارند و به یک نتیجه معترضند.

 آن زمان در جمع دوستان خود و هم در جلسات دیگر این نوع از اعتراض را که منجر به تشنج جامعه می شود را محکوم کردم، واطمینان دارم اگر قرار است در این مورد مواجهه درستی صورت پذیرد بی تردید باید راهبردهای معظم له در مدیریت ریزش ها ورویش ها بازخوانی شود ،قطعا همه معترضین آن روز ها فتنه گر نبودند، نحوه برخورد رهبر انقلاب را ببینید ، ایشان از همان ابتدا با درایت تلاش داشتند رای‌دهندگان به مغلوب در انتخابات را نیز در دایره نظام و جمهوری اسلامی تعریف کنند ،در رفتار ایشان نوعی تاکید بر لزوم تفکیک جبهه معترض با ضد انقلاب را می بینید، به هر شکل عملکرد بنده چه از عدم همراهی با اصحاب فتنه و چه از تذکر به دوستان جهت پی گیری منطقی وقانونی ،روشن ومبرهن است.

اما این که عده ای که به ظاهر از دوستان نیز هستند تمایل دارند دایره معتقدین به نظام کوچکتر شود این گونه بدون در نظر گرفتن  حیثیت و جایگاه افراد اقدام به تخریب میکنند را باید ریشه یابی کرد.واین ماجرا زمانی تلخ تر می شود که در برخورد با این مساله معیار مشخصی  وجود ندارد ودوستان به صورت یک بام و دوهوا برخورد می کنند .

اگر چه بصورت جسته گریخته مسایل مالی را نیز مطرح میکنند خیلی مختصر باید بگویم که در سیستمی کار میکنیم که چندین نهاد نظارتی بر عملکرد بنده ودیگر مسئولین نظارت دارند ،امکان ندارد فردی با جایگاه بنده دچار تخلفی شود و برایش پرونده ای درست نشود،شما بروید ببینید در کارنامه ما کوچکترین نقطه ابهامی وجود دارد؟آیا پرونده ای  ویا گزارشی که موید تخلف بنده باشد موجود است؟ نمی دانم علت طرح این مباحث چیست ؟اگرچه متاسفانه در کشور رویه ای شکل گرفته که بدون هیچ دلیلی به افراد تهمت می زنند .

الان  شما در هر شهر حتی کوچکترین شهر ها بروید پیرامون شورای واعضای آن این حرف وحدیث هست. اما باید قدری تامل داشت وهمه را به یک چوب نراند، خصوصا آدم می بیند که این مسائل زمانی اوج گرفته که بنده کاندیدای انتخابات مجلس شده ام.

پیش بینی شما از ترکیب نهایی مجلس آینده چیست واصلا مجلس ونماینده مطلوب از منظر شما چگونه ویژگی هایی دارد؟

احتمالا ترکیبی که ما انتظار داریم با ترکیبی که در مجلس اتفاق می‌افتد متفاوت است ما به دنبال نامزدهایی هستیم که اهل تعامل با دولت باشد نه مطیع دولت، چرا که در بعضی مقاطع ما دیدیم گاهی دولت به مجلس فرمان می‌داد ما به دنبال مجلسی هستیم که دولت را در راستای آرمان‌های نظام و فرامین رهبر انقلاب یاری کنند.

مجلس باید مطالبات رهبری از مسئولین و سران قوا را تا تحقق آن ها دنبال کند، مطابق قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی نمایندگان مجلس دو وظیفه ی اصلی دارند قانونگذاری و نظارت بر اجرای قوانین.

این دو وظیفه اگر در کنار و به موازات هم نباشند نتیجه بخش نیست، یعنی اگر ما قانون خوب وضع کنیم، نظارت نکینم بر اجرای قانون، تفاوتی با وضع نکردن قانون و بی قانونی ندارد، این دو وظیفه مکمل یکدیگر هستند،هر زمان مجلس و نمایندگان محترم دو نقش را به درستی انجام دادند موفقیت مجلس و رضایت مردم چشمگیر بوده است.

 از آنجا که نمایندگان وبطورکلی مجلس قرار است درحکم لسان اجتماع باشند و مشکلات ودغدغه های آنان را نمایندگی کنند  ضروری است واقع نگر باشند وبه جای پاک کردن صورت مساله به دنبال راه حل باشند،نماینده مجلس موظف است ضعف ها وکاستی ها دستگاه های اجرایی  وسایر دستگاه ها را دلسوزانه نقد کند و جهت جلوگیری از بهره برداری دشمنان  زمینه بیان آن ها را فراهم کند.

این فرصت بیان کردن  ناگفته ها ودیده شدن برای بسیاری از اقشار که کمتر دیده می شوند وعمده هم از اقشار آسیب پذیر هستند باعث افزایش ضریب اعتماد اجتماعی خواهد شد که ثمره آن افزایش سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی خواهد بود ،باید مواضع حضرت آقا در باره جذب حداکثری به دقت مرور شود،تا خدای نکرده در این زمینه دچار افراط وتفریط نشویم. 

بطور کلی در انتخابات مجلس باید ضمن در نظر گرفتن افق های ملی ، انتخاب بر اساس تامین منافع بومی واستانی ودقیق تر بگویم شهرستانی باشد،اعتقاد به منافع ملی به معنی ندیدن منافع استان وشهرستان نیست ،این وظیفه نمایندگان است که این هارا در طول هم تعریف کنندوتلاش کنند که آن را محقق کنند، این محقق کردن کار میخواهد،روحیه عملیاتی میخواهد،کابینه را نگاه کنید ما چند تا وزیر مازندرانی داریم؟وضعیت استان ما در جذب بودجه های کلان چگونه بوده؟ 

من معتقدم مازندران از طرف ما آن گونه که هست شناسانده نشده،وبالطبع آنگونه که باید دیده نشده این ها وظیفه یک نماینده مطلوب هست.