جمعه 21 اسفند 1394-22:18 کد خبر:20611

عملکرد نگران کننده 28 ماهه فلاح!!/این عیدی خوبی نیست

شکست مطلق «فلاح جلودار» در ایجاد اشتغال/آمار، تحلیل و جداول

عملکرد استانداری مازندران در تمام 28 ماه ریاست فلاح بسیار نگران کننده بوده ،افزایش پلکانی بیکاری در دوران استانداری فلاح به نوعی مرگ اندیشی توسعه در مازندران ختم شده است.


به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از مازند مجلس، هیچ یک از ادارات کل ذی مدخل در امر اشتغال نتوانسته اند موفقیت کلان دولت تدبیر و امید را در مازندران تکرار کنند و پاسخگوی این ضعف نماینده عالی دولت در استان است،افزایش پلکانی بیکاری در دوران استانداری آقای فلاح به نوعی مرگ اندیشی توسعه در مازندران ختم شده است.

بیکاری هیولای مهلک جنون و استیصال است که از ذهدانش دیو معضلات اجتماعی متولد می شود، خطر فقر از چالش جنایت و موادمخدر هم خطرناک تر است، زیرا روان آدمی را پریشان می کند و غرورش را می شکند، در جامعه ای که بیکاری(مخصوصا برای جوانان) در آن از حد بگذرد کنترل جرایم و آسیب ها بسیار مشکل و هزینه زا خواهد بود.

 اگر هزینه ای که امروز برای مبارزه و جلوگیری از رشد پرشتاب آسیب های اجتماعی در مازندران درنظر گرفته شده را صرف ایجاد اشتغال می کردیم هم ارزش افزوده به مراتب بالاتری داشتیم و هم اینکه برای برنامه ریزی واقع بینانه ابزاری حقیقی در دستمان بود.

عملکرد استانداری مازندران در زمینه کاهش بیکاری نه تنها در سالجاری بلکه در تمام 28 ماهی که از ریاست آقای «فلاح» می گذرد بسیار نگران کننده بوده است، اجازه دهید با اشاره به آمارها بحث را پی بگیریم و دلایل آسیب ها را واکاوی کنیم.

آمار بیکاری تابستان 1394 و قیاس آن با دوره مشابه سال گذشته و ماه قبل از آن

بهار سالجاری در حالی آغاز شد که مازندران زمستان سال گذشته اش را با نرخ بیکاری 14/2 پشت سرگذاشته بود. نرخی که زمستان 93 را به یخبندان اشتغال در این استان بدل کرد. با آغاز سال جدید و افزایش بی سابقه ورود گردشگران به مازندران، بخش خدمات جور صنعت و کشاورزی را کشید و یک تنه باعث کاهش بیکاری در مازندران شد، به طوریکه نرخ بیکاری 10درصدی را در پایان خرداد ثبت کرد تا جوانان مازندرانی با امید سالی پررونق پای در بازار کار بگذارند.

 جالب است بدانید ساری در میان همه شهرهای مازندران رکورددار کاهش بیکاری بوده است و سهم ایجاد اشتغال در بخش خدمات این شهر از میانگین ملی هم بالاتر است.

اما افزایش بیش از 2درصدی بیکاری در تابستان امسال شوک بزرگی بود، در حالیکه انتظار می رفت با تداوم سفرهای تابستانی شاهد ادامه روند کاهشی بیکاری در مازندران باشیم این اتفاق رخ نداد و در حالیکه استان های همجوارمان موفق شدند از شوک اشتغال بهار استفاده ای منطقی ببرند و با برنامه ریزی آن را در مسیری صحیح قرار دهند ما دست روی دست گذاشتیم و کار را به خدا سپردیم.

نتیجه اش تابستانی کم رونق برای بازار کار مازندران بود که البته کاهش ساخت و سازها نیز در این مورد تاثیری جدی داشت.

عملکرد بسیار بد اداره کل راه و شهرسازی مازندران در چند سال اخیر باعث شده است که این نهاد اشتغال آفرین عملا طرحی برای رونق بازار مسکن و ایجاد شوکی محرک نداشته باشد تا در کنار ادارات کل جهادکشاورزی، کار و تعاون و صنعت و تجارت قرار گرفته و به لیست سیاه منتقل شود، در تمام این مدت رهبر ارکستر(فلاح) سردرگم بود و اصلا طرحی برای این موقعیت در آستین نداشت.

آمار بیکاری پائیز 1394 و قیاس آن با دوره مشابه سال گذشته و ماه قبل از آن

با توجه به کاهش اشتغال و افزایش بیکاری در تابستان به عنوان فصل مولد اشتغال انتظار افزایش بیکاری در پائیز کاملا منطقی بود، البته پائیز هم منابع خاص اشتغالزای خود را دارد اما متاسفانه استانداری مازندران بدون در نظر گرفتن شاخص های برنامه ریزی مدیریتی که ابتدایی ترین شاخص برای یک استاندار است تنها نظاره گر گذر فصل ها بود.

در حالیکه« فلاح» باید برای هرفصل برنامه ای جداگانه با توجه به ظرفیت های آن ارائه می کرد و جدولی علمی را مدنظر قرار می داد، اما تجربه نشان داده است که این انتظارات از آقای فلاح خیلی زیاد است.

ادامه روزمره گی یا بهتر است بگوئیم روزمرگی در اقتصاد و مدیریت مازندران باعث شد نرخ بیکاری در پائیز سال جاری به رقم تاسف آور 15/3 برسد که بالاترین میزان در سالجاری است.

با بازگشایی مراکز آموزش عالی در پائیز و تعداد فراوان آنها در مازندران انتظار می رفت که این فصل، وقت رونق اقتصادی با استفاده از گردشگران مقیم باشد اما...

هرچند روابط عمومی استانداری مازندران در نهایت بی خبری اعلام کرده است که کاهش اشتغال در پائیز و زمستان طبیعی است اما اینکه آمار بیکاری در تابستان(که به فصل رونق اشتغال مشهور است) هم افزایش یافته را باید چگونه توجیح کرد؟

به هر روی آمارهای زمستان سالجاری هنوز منتشر نشده است اما نگاهی کارشناسانه به آمارهای موجود نشان می دهد که اصلا نباید امیدی به رونق اقتصادی و کاهش بیکاری در زمستان داشت و البته بررسی های میدانی نیز از افزایش معنادار بیکاری در زمستان امسال خبر می دهد.

 این در حالی است که با تصویب برجام و باز شدن درهای جهان به روی اقتصادی ایران ، مازندران به عنوان استانی کشاورزی و گردشگرپذیر می باید با رونق مواجه می شد نه رکود.

توجه به این نکته هم ضروری است که مازندران در بهار امسال نرخ بیکاری 14درصدی زمستان را به 10 رساند و حالا اگر به فرض نرخ بیکاری پائیز هم حفظ شود و افزایش پیدا نکند باید نرخ بیکاری 15درصدی را به 10برساند که کار به مراتب دشوار تری است.

آمار بیکاری بهار 1394 و قیاس آن با دوره مشابه سال گذشته و ماه قبل از آن

متاسفانه ثبت رقم بیکاری 49درصدی جوانان در مازندران سکته قلبی بزرگی برای اقتصاد استان بود، آقای فلاح وقتی استانداری را تحویل گرفتند کشور و مازندران دربحرانی ترین شرایط اقتصادی خود پس از انقلاب به سر می برد اما در همان روزها نرخ بیکاری جوانان به 40درصد هم نرسیده بود ولی امروز نیمی از جوانان مازندرانی جویای کار هستند و وظیفه پاسخگویی به این فاجعه اقتصادی شخص آقای استاندار است.

ایشان باید مدیران کل مربوطه را بازخواست می کردند و وقتی دیدند مدیریت آنها وضعیت را بدتر کرده تمام تلاش خود را برای تغییرشان به کار می بست، بانک ها در ماه گذشته اصلا به حرف های فلاح کوچکترین توجهی نکردند و انگار صدایش را نمی شنیدند، چرا که تاثیرگذاری و قدرت لازم را در وی نمی دیدند.

انتخاب نبیان و رازجویان به عنوان دومهره کلیدی اقتصادی در استانداری و استفاده از نیرویی ناآشنا با ظرفیت های اقتصادی مازندران در سازمان برنامه استان ضربه مهلکی بر بدنه رشد اقتصادی مازندران وارد کرد، نبیان نه تنها برنامه ای روشن برای توسعه عمرانی ـ اقتصادی نداشت بلکه تصر و فهم کاملی از پروژه های نیمه کاره احمدی نژاد هم در ذهنش نبود.

رازجویان نیز با حمایت برخی از رسانه های نزدیک به استانداری چهره ای توانا معرفی شد اما معاونت هماهنگي امور اقتصادي و توسعه منطقه اي لباسی بسیار گشاد برای او بود، چراکه ما هنوز هم نمی دانیم تصور آقای رازجویان و به طور کلی تیم اقتصادی استان از توسعه چیست؟

نرخ بیکاری جمعیت 10ساله به بالا در بهار 1394

استانداری مازندران باید برنامه اقتصادی جامعی با توجه به ظرفیت های فراوان مازندران در دوره پسابرجام ارائه می کرد اما این کار را نکرد.

استانداری مازندران باید درک درستی از وضعیت کشورهای همسایه می داشت و بلافاصله بعد از شکرآب شدن رابطه روسیه و ترکیه «مازندران» را به عنوان جایگزین محصولات کشاورزی در ترکیه معرفی می کرد و طرح دقیق آن را به اطلاع رسانه ها می رساند اما این کار را نکرد.

استاندار مازندران باید ظرفیت بیکاری را با توجه به منطقه، علایق و محدودیت های جغرافیایی و قومی استحصال می نمود تا با تطبیق آن با شاخص های ملی و برنامه های کلان اقتصادی دولت تدبیر و امید پادزهری می ساخت ولی این کار را نکرد.

استانداری مازندران باید «آمارگیری» و مطالعات علمی اقتصاد روز را در قالب کارگروهی علمی جدی می گرفت اما نگرفت.

باید طرحی برای ایجاد اشتغال در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی ارائه می داد و با تقویت بخش خصوصی از لحاظ روحی و کاهش بوروکراسی ایجاد شغل زمینه را برای آزمودن بخت جوانان فراهم می کرد اما نکرد.

اگر بخواهیم کارهای نکرده فلاح جلودار را برشماریم، قصه هزار و یک شب است و هیچ نتیجه ای جز سرافکندگی برای مردم مازندران ندارد.

متاسفانه عملکرد حوزه کشاورزی در ایجاد اشتغال آنقدر بد بوده است که هیچ جایی برای دفاع نمی گذارد، آقای فلاح خودشان تحصیلکرده حوزه منابع طبیی، مطلع در حوزه کشاورزی و فعال اقتصادی در این زمینه هستند اما با همه اینها موفق نشدند برای کشاورزی پرآسیب مازندران کاری بکنند.

از طرفی اعلام شده است که تغییر کاربری زمین های کشاورزی به صفر رسیده و از طرفی دیگر اعلام می شود که نرخ بیکاری در این بخش افزایش چشمگیری داشته است، وضعیت در صنعت وخیم تر است ومتاسفانه اشتغال معناداری در این بخش ایجاد نشده و آمارها نشان می دهد وضعیت حتی از دوره احمدی نژاد هم بدتر است، البته حضور یکی از چهره های نزدیک به ستاد انتخاباتی جلیلی در راس این سازمان در مازندران نتیجه ای بهتر از این نمی داد.

آمارهای پائیز سالجاری موید این امر است که کشاورزی نصف صنعت در مازندران اشتغال ایجاد کرده و این یعنی قطب کشاورزی ایران نمی تواند برای اشتغال در این بخش کاری کند و حجم بالای مهندسین کشاورزی پشت درمانده به رشد بدبینی در میان اقشار تحصیلکرده استان منجر شده است.

نرخ بیکاری جمعیت 10سال به بالا در پائیز 94

هیچ یک از ادارات کل ذی مدخل در امر اشتغال نتوانسته اند موفقیت کلان دولت تدبیر و امید را در مازندران تکرار کنند و پاسخگوی این ضعف نماینده عالی دولت در استان است.

افزایش پلکانی بیکاری در دوران استانداری آقای فلاح به نوعی مرگ اندیشی توسعه در مازندران ختم شده است و نتیجه سوء مدیریت در حوزه اقتصادی این است که به جای اینکه بر سر ارائه برنامه ای کاربردی و علمی برای سفر رئیس جمهور بحث درگیرد، موضوع حاشیه ای منطقه آزاد، آنهم با بی تدبیری هرچه تمام تر مطرح می شود و عاملی که می توانست اقتصاد ضعیف، بیمار و خسته شرق مازندران را احیا کند در دل بی تدبیری، ضعف مدیریتی و سیاسی کاری آقای استاندار از کف می رود.

آمارها نشان می دهد برخلاف آنچه آقای فلاح می گویند نه تنها با رشد سرمایه گذاری در استان مواجه نبوده ایم، بلکه در این 28 ماه سرمایه گذارانی فروانی به دلیل همین بی تدبیری ها سرمایه شان را به استان هایی انتقال دادند که دولت در آنها عوض شده است.

موید این امر هم نرخ مشارکت اقتصادی در بخش صنعت و خدمات است که ماه به ماه در مازندران کمتر و کمتر شده است و این یعنی اگر حرف آقای فلاح دروغ نباشد اطلاعات خامی که به ایشان می رسانند کذب محض است.

متاسفانه بررسی های کارشناسی نشان می دهد که ما در پائیز امسال وارد «دوره سخت بیکاری دانشگاهیان و فارغ التحصیلان» شدیم، مسئله بغرنجی که استاندار مازندران حتی یکبار هم به آن اشاره نکرده، که البته از بی خبری ایشان آب می خورد.

«گروه اقتصادی عبارت» برای جلوگیری از این روند بیمار طرح هایی آماده دارد که در صورت تمایل استانداری مازندران آماده است آن را با کارشناسانش به بحث بگذارد.