يکشنبه 4 آبان 1393-9:21 کد خبر:2098
پايش آمادگی دستگاهها برای مواجهه با بحران:
بحرانیتر از سیل و یخبندان ، مديريت نادرست
هر چند نبود زیرساختهای لازم دلیل مهمی برای ایجاد خسارت ناشی از عوامل طبیعی است، اما انسان و مدیریت نادرست آن عامل اصلی وقوع خسارت بوده است.
به گزارش خزرخبر و به نقل از فارس، با تغییرات اقلیمی که در مهمترین نظریه، ناشی از شرایط توسعه ناهمگون بشر در استفاده از گازهای گلخانهای است، مردم اغلب کشورهای جهان با تبعات ناشی از آن مواجهاند.
بیتردید گسترش علوم و فنون مختلف برای رفع نیازهای بشر بوده و استفاده از انرژیهای نو، بخش جداییناپذیر از زندگی انسان است، اما از آنجا که بشر برای دستیافتن به توسعه و تسخیر طبیعت، «سیریناپذیر» است بنابراین از هیچ کوششی برای استفاده گسترده از انرژیها و منابع هستی در هر نقطهای که به دستش برسد، فروگذار نکرده است.
همین عوامل به همراه برخی عوامل درونی زمین باعث شده تا اکنون شاهد سرد شدن و گرم شدن قابل تاملی در اتمسفر باشیم؛ اکنون به نقطهای رسیدیم که دیگر فصول سال تنها در حد یک نام باقی ماندند و هیچکدام متناسب با زمان خود نیستند، دیگر بهار و زمستان فقط در سررسیدها معنا پیدا میکنند.
اکنون بشر در تلاش است تا خود را با تغییرات اقلیمی مطابقت دهد و با برف و باران و باد و طوفانهای دور از انتظار و ویرانگر مقابله کند و تمام برنامهریزیهای خود از جمله برنامه غذاییاش را نیز با شرایط اقلیمی روز وفق دهد.
تشکیل ستاد مدیریت بحران با نخستین بارش پاییزی
هنوز پای پاییز 93 به زمین نخورده بود که با نخستین بارش باران، سیل در برخی استانهای شمالی و شرقی کشورمان از جمله در مازندران و گیلان خسارت به بار آورد.
در غرب مازندران و در شهرستانهای رامسر، تنکابن، عباسآباد، نور، نوشهر، محمودآباد و چالوس جلسات ستاد مدیریت بحران تشکیل شد.
با نگاهی به این جلسات در مییابیم که تشکیل آنها در وضعیت بحران، خود یک بحران دیگر است زیرا ابتکار عمل را از مدیران گرفته و باعث اتلاف وقت میشود؛ فکرش را بکنید مردم زیادی خانه و اموال خود را از دست دادند و آنوقت مدیران به جای اینکه بیشتر در حوزه عملیاتی حضور داشته باشند، به سرعت جلسه تشکیل میدهند در حالی که با توجه به واقف بودن هر سازمانی به وظیفه خود باید در سریعترین زمان ممکن با بسیج تجهیزات و امکانات وارد صحنه شوند و تشکیل جلسات را به ناظران محول کنند.
تشکیل جلسات مدیریت بحران، قبل از بحران باشد
برای استانی مانند مازندران که در پنج سال گذشته بحرانهایی چون خشکسالی، سیل، برف و یخبندان را تجربه کرده و به نوعی همه مدیران و زیرمجموعه آنها که درگیر این بحرانها بودند به تنهایی یک ستاد مدیریت هستند؛ بهتر است که جلساتی قبل از بحران برای مقابله با آن تشکیل شود و تمام فرضیات، نظریهها، پیشنهادات، تجربیات، انتقادات و راهکارها و حتی بحث و جدالهای خود را در این جلسات بیان کنند.
تشکیل چنین جلساتی باعث میشود که مدیران و برنامهریزان، در یک فضای آرام و بدون استرس به بیان نظرات خود بپردازند و تمام نقاط ضعف و قوت در دو بخش نیروی انسانی و تجهیزات را ارزیابی کرده و در مواقع بحران به دنبال نیرو و تجهیزات نباشند.
ستاد مدیریت بحران هر شهرستانی باید در تمام طول سال جلسات مستمری را برگزار کند تا از تنشها و اضطرابهای آنها در هنگام بحران و بعد از بحران بکاهد.
اشتباهات انسانی، عامل اصلی ایجاد خسارت در مازندران
با نگاهی به وقوع سیل و یخبندان در مازندران به این نتیجه میرسیم که هر چند نبود زیرساختهای لازم دلیل مهمی برای ایجاد خسارت ناشی از عوامل طبیعی است اما انسان و مدیریت نادرست آن عامل اصلی وقوع خسارت بوده است.
در سه سال گذشته، سه سیل ویرانگر و یک یخبندان بیسابقه را در شرق و غرب مازندران تجربه کردیم.
سیل پاییز 91 در بهشهر، 6 کشته و بیش از یکصد مصدوم داشت که کارشناسان از آن به عنوان یکی از بحرانیترین وضعیت سیل در 50 سال گذشته نام بردند.
اما پاییز سال 92 نیز دوباره در همان نقطه قبلی و البته با شدت کمتری، مردم بهشهر با سیل مواجه شدند و در خرداد 93 نیز بخشهایی از بهشهر با سیل مواجه شد.
علت اصلی این سیلها وضعیت نامناسب انهار و رودخانههای فصلی، ساخت و سازهای غیرمجاز در حاشیه رودخانهها، سهلانگاری منابع طبیعی در برداشت چوب از جنگل، قطع بیرویه درختان در مناطق جنگلی و برداشت غیرمجاز سنگ از بستر رودخانه بوده است.
با نگاهی به این عوامل در مییابیم که تمام آنها ناشی از اشتباهات انسانی بوده است؛ به عنوان مثال باید بپرسیم چرا سیل 91 تجربه خوبی نبوده و سال 92 در همان نقطه سیل دیگری به راه میافتد تا حدی که پای وزیر و دادستان کشور هم به مناطق سیلزده باز میشود؟
در سیل سال 91، اعتباراتی به منابع طبیعی و آبخیزداری و آبمنطقهای اختصاص یافت که تدابیری برای مشکلات حوزه خود بیاندیشند اما این اعتبارات به خوبی مدیریت و جدی گرفته نشد تا اینکه در جریان سیل دوم و با زیر سئوال رفتن مسئولان مربوطه و خط و نشان کشیدن برای آنها، بالاخره اکنون شاهد کاهش 70 درصدی خسارات ناشی از سیل در شهرستان بهشهر هستیم. گویا باید اهرم زور بالای سر مدیران باشد تا آنها را به حرکت و تکاپو وادار کند.
خسارت حدود 90 میلیارد تومانی سیل و یخبندان بهشهر در سالهای 90 تا 93
در سه سال گذشته خسارات زیادی ناشی از وقوع سیل در شرق مازندران رخ داد که کانون این خسارات در بهشهر بود.
به گفته فرماندار بهشهر، در سال 91، 60 میلیارد و در سال گذشته، 20 میلیارد و در خرداد 93 نیز حدود 10 میلیارد تومان خسارت ناشی از سیل داشتیم.
محمدتقی نورزاد بیان کرد: دولت در حد توان به خسارتدیدگان تسهیلات پرداخت کرد و اعتبارات عمرانی در نظر گرفته شده نیز کمک زیادی برای حل مشکلات زیرساختی بود.
وی تصریح کرد: در یخبندان سال 92 نیز، 19 میلیارد تومان خسارت به بخش کشاورزی و دامداری تحمیل شد که 7 میلیارد تومان آن در حوزه باغات بوده و عمده آن نیز در شهر خلیلشهر اتفاق افتاد.
فرماندار بهشهر با بیان اینکه اکنون شرایطی بهتری داریم، افزود: با احداث سد سرشاخهگیر، لایروبی انهار و ایمنسازی تعدادی از رودخانههای فصلی که از مناطق شهری عبور میکنند؛ خوشبختانه در بارندگیهای اخیر غیر از آبگرفتگی سطحی، مشکل دیگری نداشتیم.
خسارت 75 میلیارد تومانی سیل به غرب مازندران در هفته گذشته
هر چند نخستین بارش باران پاییزی امسال در غرب مازندران پیامآور رحمت الهی و مایه خوشحالی کشاورزان بود اما به دلیل مهار نشدن آبهای سطحی و سرازیر شدن آب رودخانهها و آببندانها، خسارات زیادی به منازل مسکونی، تاسیسات و بخش کشاورزی وارد شد.
دلیل مهم این خسارات نیز ساخت و سازهای بیرویه در حریم رودخانهها بوده است.
به گفته استاندار مازندران، میزان بارش باران در غرب استان در مدت کمتر از 10 ساعت به 200 میلیمتر رسید که رقم بیسابقهای است.
ربیع فلاحجلودار تصریح کرد: براثر این حجم بارش، علاوه بر مناطق شهری غرب استان، 13 روستا نیز درگیر سیل شدند.
وی میزان خسارات اولیه را 75 میلیارد تومان عنوان کرد.
نعمتی که به «بحران سفید» تبدیل میشود!
هنوز مهر ماه 93 به پایان نرسیده بود که نخستین برف پاییزی در ارتفاعات بلده نور به زمین نشست و دمای هوا را به سرعت کاهش داد.
غرب مازندران در سال گذشته تجربه تلخی از برف و یخبندان را پشت سر گذاشت به حدی که از آن به بحران سفید یاد میشود.
در بهمن سال گذشته، برف و یخبندان بیسابقه در غرب مازندران به ویژه چالوس و نوشهر و تنکابن، بیش از 800 میلیارد تومان خسارت به بار آورد.
به دلیل وسعت زیاد حادثه، ستاد مدیریت بحران نتوانسته بود در هفته نخست با مدیریت خوبی وارد عمل شود و عملکرد ضعیفی داشت تا حدی که هیئت پارلمانی دولت و مجلس وارد منطقه شدند و به مسئولان تذکر دادند.
در هفته دوم و با ورود جدی سپاه به مناطق خسارتدیده و همکاری استانهای همجوار از جمله تهران و البرز و گیلان، انسجام و هماهنگی بیشتری بر ستاد مدیریت غرب مازندران حاکم شد و بالاخره پس از سه هفته، بحران سفید از غرب مازندران خارج شد.
آمادگی فرمانداری ویژه تنکابن برای جلوگیری و مقابله با بحران
فرمانداری ویژه تنکابن که در واقع نقش استانداری مازندران را در غرب این استان به عهده دارد، از دستگاههای اجرایی خواست تا خود را برای هرگونه حادثه احتمالی آماده کنند.
سید عیسی هاشمیحیدری از مدیران خواست تا از تجربه برف و یخبندان سال گذشته درس بگیرند و نیروی انسانی و تجهیزات لازم را در اختیار داشته باشند.
وی با بیان اینکه بهترین راه مقابله، پیشگیری است، خاطرنشان کرد: تمامی نقاط حادثهخیز باید زیر نظر مدیران باشد و قبل از فصل زمستان باید نسبت به حل مشکلات این مناطق اقدام شود.
برداشت محصولات باغی قبل از یخبندان باشد
تجربه برف و یخبندان سال گذشته در شرق و غرب مازندران که 80 درصد آن را کشاورزان و به ویژه باغداران و گلخانهداران متحمل شدند، باید به گونهای باشد که امسال نیز شاهد آن حوادث تلخ نباشیم زیرا جبران خسارت در شرایط کنونی، بسیار سخت و در مواقعی نیز جبرانناپذیر است.
تغییر شرایط اقلیمی این نکته را به کشاورزان یادآور میشود که دیگر نباید میوههای رسیده را روی درخت نگه دارند زیرا هر زمان ممکن است شرایط غیرمنتظرهای حادث شده و تمام زحمات آنها را از بین ببرد.
سال گذشته خسارت به درختان میوه زمانی انجام شد که باغداران فکر میکردند میتوانند محصول مرکبات خود را حداقل تا بهمنماه روی درخت نگه دارند و برای ایام نزدیک به سال جدید آنها را وارد بازار کنند، اما به یکباره یخبندان بیسابقهای اتفاق افتاد و در حالی که میوهها همچنان بر شاخهها بودند از بین رفتند.
مطابقت بخش کشاورزی با شرایط اقلیمی/توجه به بیمه و کنارگذاشتن کشاورزی سنتی
تغییرات اقلیمی این نکته را یادآور میشود که اکنون باید بخش زراعت همگام با شرایط آب و هوایی پیش رفته و دیگر متکی به فصل نباشد.
با وجود اینکه درختان و درختچهها حرکت کندی در بارور شدن دارند و دیرتر گل و میوه میدهند؛ اما زودتر از گلها و بوتهها و سایر گیاهان علفی به تغییرات واکنش نشان میدهند بنابراین در برابر سرما و گرما مقاومت خوبی ندارند.
این موضوع باید مورد توجه باغداران قرار گیرد تا بتوانند در موارد خشکسالی و یخبندان دچار کمترین خسارت شوند.
اما بسیاری از کشاورزان علاوه بر اینکه موضوع بیمه کشاورزی را جدی نگرفته و خود و مسئولان را به زحمت میاندازند؛ اعتقادی به موضوع مهمی چون کاهش بارندگی در بهار و افزایش خشکسالی در زمستان ندارند و همچنان به کشاورزی سنتی دل بستهاند که خود یکی از معضلات مهم بخش کشاورزی است.
10 درصد آبهای سطحی در مازندران مهار میشوند
در هفته گذشته بیشترین بارش باران در مازندران متعلق به رامسر بود که به گفته رئیس اداره هواشناسی این شهرستان، از ابتدای مهر تاکنون، 687 میلیمتر باران در رامسر باریده است.
رضا گلپور یادآور شد؛ این میزان بارش در 50 سال اخیر بیسابقه بوده است به طوری که در مهر ماه 69، میزان بارش در رامسر 685 میلیمتر بوده است.
وی میزان بارش در رامسر را از ابتدای سال جاری تاکنون 893 میلیمتر عنوان کرد.
با توجه به اینکه در بهار و تابستان با کمبود آب کشاورزی و حتی آشامیدنی در مازندران مواجه هستیم اما تنها 10 درصد از آبهای سطحی به دلیل نبود زیرساختهای لازم، مهار میشوند و بقیه به هدر میرود در حالی که میانگین مهار آبهای سطحی در کشور بیش از 40 درصد است!
در واقع نبود امکانات لازم برای مهار آبهای سطحی که خود نیز یک بحران است، مولد بحرانهای دیگری به نام خشکسالی و سیل است.
شاید با افتتاح سد گلورد در شرق مازندران و سد هراز در غرب مازندران، میزان مهار آبهای سطحی در این استان به 15 درصد برسد اما هنوز تا رسیدن به نقطه ایدهآل زمان زیادی لازم است.
نبود اعتبارات لازم برای مهار آبهای سطحی
با وجود شبکه فرسودهای که برای مهار آبهای سطحی در مازندران داریم به این زودیها نباید منتظر پیشرفت در این بخش باشیم.
شبکههای فرسوده نیاز به شبکه مهمتری به نام سیستم پولی و اعتباری دارند که این شبکه اکنون همچنان با شعارهایی چون «در دست اقدام است»، «در حال پیگیری هستیم» و «به زودی منابع لازم تزریق میشود»، پیش میرود و در حالیکه مسئولان فکر میکنند مردم و رسانهها را با این جملات میتوانند به سکوت وادارند؛ به ناگهان با بحران سیل مواجه میشوند.
اما این سئوال مهم مطرح میشود که چگونه است وقتی مسئولان به دنبال تامین بودجههای پیشگیرانه میروند، با مشکل مواجه هستند اما وقتی به دنبال بودجههای جبرانی و تامین خسارت سیل و یخبندان هستند؛ صدایشان رساتر و گامشان بلندتر میشود؟
چه میشود اگر همین مسئولان و نمایندگان مردم در مجلس، قبل از ایجاد بحران و مشکل صدایشان را بلند کنند و عمق فاجعه را نشان بدهند.
با نگاهی به آمارها درمییابیم که در سه سال گذشته حدود یکهزار میلیارد تومان هزینه خسارتهای ناشی از سیل و یخبندان در شرق و غرب مازندران محاسبه و مقدار قابل توجهی از آن نیز پرداخت شد اما سئوال این است که آیا با این مبلغ نمیشد حداقل سد گلورد نکا را به فاز نخست برسانیم و چند کانال هدایت آبهای سطحی احداث کنیم؟
باید این سئوال نیز مطرح شود که استان مازندران تا چه وقت باید تاوان بیتدبیریها را بدهد و چرا زخم کهنهای به نام معضل مهم آبهای سطحی همچنان باز است و التیام نمییابد.
کمبود اعتبارات بهانه است
مدیرکل مدیریت بحران استان مازندران طی گفتوگویی اختصاصی با خبرنگارفارس در ساری، به برخی از ابهامات پاسخ داد.
رستم زرودی با بیان اینکه همه مشکلات ما در دو بخش انسانساز و طبیعی است، تصریح کرد: با میزان بارندگی 220 میلیمتر و با ظرفیت کانالهای 50 میلیمتر چه میشود کرد، وقتی بارانی که میتواند در 72 ساعت به 220 میلیمتر برسد در 10 ساعت میبارد؛ دیگر از عهده دستگاههای ما خارج است.
وی بیان داشت: این میزان بارندگی، بیش از حد ظرفیت انهار و هدایت آب در سطح شهر است.
مدیرکل مدیریت بحران مازندران در پاسخ به اینکه معمولا برخیها کمبود اعتبارات را بهانه حوادثی مثل سیل عنوان میکنند، پاسخ داد: بخشی از مشکلات ما اعتباری است اما میبینیم که اعتبارات هست و تجاوز به حریم رودخانهها را نیز داریم، به مرور زمان به حریم رودخانهها تجاوز شد و رودخانهها هر روز باریکتر شدند.
وی اضافه کرد: مسیرهایی داریم که نیروهای امدادی نمیتوانند با ماشینآلات بروند، در سیل اخیرِ غرب مازندران برخی رودخانهها را به کمک قایق، لایروبی کردیم در حالی که نمیشد ولی ما مجبور به انجام آن شدیم.
زرودی درباره نقش آببندانها در جلوگیری از سیلاب، گفت: آببندانها نقش مهمی دارند اما متولی آنها مشخص نیست؛ منابع طبیعی، محیط زیست و آب منطقهای هنوز برنامه مشخصی برای آنها ندارند.
این مسئول در پاسخ به اینکه برای برونرفت از مشکلات و پایان دادن به این حوادث تکراری چه باید کرد، به فارس گفت: مردم، مسئولان و محاکم قضایی سه گروهی هستند که باید در کنار هم حرکت کنند.
وی بیان داشت: مازندران دارای 5 هزار کیلومتر رودخانه است که در حاشیه بیشتر مسیرهایی که از حریم شهر میگذرد ساخت و ساز شده است.
مدیرکل مدیریت بحران مازندران، دیگر مشکل مهم استان در ایجاد سیل را مهار نشدن آبهای سطحی عنوان کرد و گفت: وظیفه مهار آبهای سطحی در داخل شهر به عهده شهرداران، در روستا به عهده دهیاران و در خارج از اینها به عهده آبمنطقهای است.
وی درباره نقش سدها و آببندانها و کانالهای هدایت آب در مهار آبهای سطحی، گفت: ساخت حوضچههایی که ما به آن آببندان میگوییم و اصلاح کانالهای هدایت آبهای سطحی در بخش پاییندست (دشت) و ساخت سد و آزادسازی حریم رودخانههای فصلی در بالادست (کوهستان) نقش اساسی در مهار آبهای سطحی دارند.
زرودی با تاکید بر نقش شهرداریها در مهار آبهای سطحی، گفت: با افزایش هر خانه و آسفالت که در کنار آن انجام میشود، میزان روانآبهای ما 6 برابر میشوند و شهرداریها باید برای اصلاح کانالهای هدایت آبهای سطحی، برنامه داشته باشند.
به خودمان بیائیم
هر ساله با اندک باران و برف، استان مازندران در وضعیت بحرانی قرار میگیرد، پیرو آن جلسات مختلف تشکیل میشود، تصمیمات ریز و درشت تبدیل به مصوبه میشوند، اعتبارات تا حدی که امکان داشته باشد تزریق میشود اما تا چه هنگام باید این دور تسلسل ادامه یابد و نقطه پایان این معضل کجاست؟
هشدارهای هواشناسی به موقع اعلام میشود، نیروهای راهداری جادهها را ایمن میکنند، آب منطقهای نیز لایروبی انهار و ایمنسازی رودخانهها را انجام داده است، نیروی انتظامی و هلال احمر مثل همیشه آمادهاند، همه دستگاهها میگویند خود را برای مقابله با بحران آماده کردهاند، و همه چیز به ظاهر خوب است اما چه میشود که به یکباره سیلی خروشان میآید و جان و اموال و زیرساختها را با خود میبرد.
وقت آن رسیده است که به خود بازگردیم و بدانیم؛ هیچکدام از دستگاههای شهرستانی به طور ریشهای کار انجام نمیدهند و همیشه یک جای کار میلنگد، کارمندان بیشتر از اینکه حواسشان به اربابرجوع و کارهای اداری باشد، به عقربههای ساعت است که ببینند چند دقیقه به پایان وقت اداریشان مانده است، نشستها تشریفاتی شده و در حد یک فعالیت اداری است، همایشهای نیز نمایشی شدهاند، وجدان و صداقتِ کاری کمرنگ است.
برخی مسئولان حاضر نیستند میز مدیریتی را با هیچ چیزی عوض کنند حتی به قیمت بلند شدن از آن برای تامین اعتبارات ضروری، برنامههای کاربردی و راهبردی فقط در حد مکاتبات است، مسئولان پاییندستی زمانی به خود میآیند که مورد مواخذه استاندار و معاونان ایشان قرار بگیرند، خبر و حرف جدیدی در جلسات شهرستانی نیست، برخیها نیز جرات حرفزدن ندارند، در برخی جلسات گزارشات گل و بلبلی ارائه میشود، ظرفیت انتقادپذیری پایین آمده است، هر مسئولی سعی میکند کمکاریخود را به نام دیگران بنویسد و خود را تبرئه کند.
اینها مشکلاتی بحرانیتر از سیل و یخبندان است، تا این معضلات وجود دارند، با هر باران و برف، سیل و یخبندان و کشته و زخمی هم خواهیم داشت، خسارت هم خواهیم داد و باز هم تکرار خواهد شد.
امید که در سال فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی، آنها که تا کنون در خواب زمستانی فرو رفته بودند بیدار شده و طرحی نو در اندازند.
گزارش از آزاده بابانژاد