خزرتیترخبر:همزمان با افتتاح مرکز جامع سرطان دربیمارستان امام ساری که با حضور وزیرمحترم بهداشت صورت گرفت، همکاران محترم وبزرگوارم درسایتی با انتشار متنی منتسب به یک بیمارسرطانی، تلویحاً زحمات وتلاش های شبانه روزی یک پزشک متعهد ومتخصص را که مسئولیتی خطیر دردانشگاه علوم پزشکی مازندران دارند، زیرسوال برده وآنچه درقلبشان می گذشت درفضای مجازی افشاء نمودند!

به هیچ عنوان قصد ندارم رنجی که یک بیمارسرطانی ازکمبودها تحمل می کند را نادیده بگیرم ودرمقام دفاع ازیک پزشک متخصص برآیم که خودنیزبه نوعی با این بیماری دست وپنجه نرم می کنم وبسیاربیشتراز دوستانی که امروز سینه سپرنموده و دلسوزمردمان بیمارشده اند، درد و آلام هموطنان رنجوررا درک می کنم.
اینجانب نیز به عنوان یک روزنامه نگارقدیمی چندی است که با بیماری مهلک سرطان مبارزه می کنم ودوستان وهمکاران رسانه ای و مسئولان محترم استان خوب می دانند که برای درمان این بیماری با چه مشکلاتی مواجه بوده وهستم و خیلی خوب کمبودها را حس نموده ام ؛ این بیماری هم جانت را می گیرد وهم زندگی ات را مختل می کند وهم این که.... پس آنچه می گویم وتحریرمی کنم فقط ازمنظرتوصیه دوستانم به حفظ شأن ومقام انسانها به خصوص انسان هایی است که عمرگرانبهایشان را برای بهزیستی همنوعان صرف می کنند وبالاترین لذت زندگی برای آنان رضایتمندی بیمارانی است که لحظه به لحظه سلامتی راقدر می دانند!
دراین خصوص ذکرنکاتی چند را لازم دانسته وامیدوارم موثرواقع گردد.
1- افتتاح مرکزجامع سرطان دربیمارستان امام خمینی ساری که هفته پیش با حضورمقام محترم وزارت بهداشت انجام شد، برگ زرینی ازکارنامه درخشان مسئولان حوزه بهداشت ودرمان استان و پزشک متعهد ومردمی جناب دکترجان بابایی است که با وجود تمامی مشکلات وناملایمات ها برای راه اندازی وتجهیز این مرکز تلاش نمود و قطعاً این مرکزبه عنوان قطب درمان سرطان استانهای شمالی،میراثی ارزشمند ازجانب ایشان وگامی بلند درجهت ارتقاء وبهبود زندگی مردم شریف استان و مناطق همجوار خواهد بود.

قصد ندارم به دفاع ازاین پزشک ومسئول وظیفه شناس بپردازم وقطع به یقین ایشان هم راضی به قلمفرسایی کسانی همچون بنده حقیر نیستند و قطعاً اجر و پاداش انسانهای شریف و آنانی که برای کاهش آلام مردم تلاش می کنند، نزد خداوند منان محفوظ است اما سوال من ازهمکاران رسانه ای این است که چرا وبراساس کدام معیارها عملکرد مثبت این پزشک متعهد و مقام مسئول درعلوم پزشکی استان را زیرسوال می برند؟ آیا می توان خدمات وزحمات مسئولی را که درعرصه های بهداشت ودرمان استان خوش درخشیده وبرای ارتقاء شاخص های بهداشت گام های ارزنده ای برداشته نادیده گرفت و با قلمی که درپیشگاه الهی ونزد مردم حرمت دارد، تحت عنوان دلسوزی برای مردم به تخریب خدمتگذاران به نظام ومردم پرداخت؟

2- نگارنده یا نویسندگان با استناد به نامه ای که معمولاً رسانه ها این چنین موضوعی را دستمایه انتقاد ازفرد یا افرادی می کنند، ظاهراً به بهانه انعکاس مشکل یک بیمارسرطانی ماهیت افتتاح مرکزجامع سرطان بیمارستان امام ساری را به چالش کشانده وبی آن که اطلاعات دقیقی درحوزه پزشکی وبحث سرطان ومواردی همچون مراحل بعد ازعمل تومورداشته باشند، به پروفسورعالیقدرومتخصص عالی دردرمان سرطان جناب دکترجان بابایی به هجمه ای تند مبادرت نموده وبحث انحصارطلبی این پزشک دلسوز ومتخصص دراستان را طرح نموده واین گونه القاء می نمایند که ایشان خدای ناکرده بساط کاسبی و تجارت درحوزه درمانی درمازندران به راه انداخته اند که قطعاً این گونه اتهامات قابل پیگیری قضایی واگروجدانی درکار باشد، اینان باید درمحضرخداوند متعال پاسخگوی اعمال ورفتار وگفتارشان باشند.

بنده به عنوان بیماری که مدت های مدید ازسرطان رنج می برم وبا روند درمان این بیماری آشنایی نسبی پیدا کرده ام، ازموضع گیری نویسندگان این مطلب به صرف ادعای آن بیمارمحترم که ادعا کرده موفق به دیدارپزشک معالج خود درطی ماههای مورد اشاره نشده ، تعجب می کنم درحالی که به نظر می رسد آقایان محترم حداقل اطلاعات درباره روند درمان بیماران سرطانی را نداشته وانتظاردارند درمرحله شیمی درمانی و رادیوتراپی، پزشک محترم مدام بیمار را ملاقات وپیگیروضعیت درمانی او باشد. درحالی که اینگونه نیست وهمکاران پزشک معالج تخصص های لازم را برای ادامه درمان و انجام مراحل بعد از عمل جراحی دارند.

3- به عنوان یک رسانه ای وبیماری که همواره مورد محبت والطاف دکترجان بابایی عزیزبوده وبا دغدغه های شغلی ومسئولیت های خطیر ایشان مانوس شده ام، بابت بی انصافی ها و کج خلقی های برخی همکاران عزیزم در برخی رسانه ها که خود را درمقام قضاوت دیده ورای صادر می کنند، پوزش می طلبم!
جناب دکترجان بابایی یکی ازپزشکان عالیقدرودلسوز مردم بوده که درعین داشتن مسئولیت سنگین ریاست دانشگاه علوم پزشکی مازندران وبراساس انسانیت ووجدان بیدارشان به طبابت پرداخته وبرزخم تن های رنجورمرهم می نهند واگرقرار برکاسبی و ثروت اندوزی بود، ایشان هم مثل بسیاری ازهمکاران خویش می توانستند زندگی رویایی برای خود وخانواده دربهترین نقطه از ایران و هرجای دیگری برپا کنند اما درمازندران ماندند وبه ساماندهی وضعیت بیمارستانهای دولتی استان پرداختند آن هم درشرایطی که صندوق دولت و وزارت بهداشت همواره خالیست! ایشان پای پزشکان متخصص را به بیمارستان های دولتی کشاندند وآبروی خویش را وقف ارتقاء بهداشت و.سلامت مازنی های شریف وغیور کردند.

این پزشک متخصص مرکزجامع سرطان ساری را با حداقل امکانات وکمترین کمک مالی دولت برپا کردند وطی دوسال خدمت پربارخویش دردانشگاه علوم پزشکی مازندران، مدیریت اسلامی و تمام عیار را به عینه به معرض قضاوت همگان گذاشتند.

مگراین مرکز وبیمارستانهای تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی ارث پدری اشخاص گرانقدری مثل دکتر جان بابایی است که دوستان رسانه ای ما اینگونه همزمان با افتتاح مرکزجامع سرطان درساری" شو" برپا کرده اند وادای آدم های دلسوزرا درمی آورند!

4- درپایان باردیگربه برخی دوستان دلسوزم دررسانه توصیه می کنم که مراقب گفته ها واظهارات خویش باشند؛ مردم داوران خوب ودقیقی هستند و به خوبی تشخیص می دهند که خادم کیست وخدای ناکرده ..... کیست؟ نمی خواهم این اصطلاح را به کار ببرم اما احساس می کنم که برخی دوستان کارشان به جایی رسیده که درقالب بیان مشکلات مردم درپی سهم خواهی هستند! دلسرد کردن خادمان به نظام ومردم که زندگی پربارشان را وقف حل مشکلات همنوعان خود می کنند، کاری ناشایست است ودود این گونه اقدامات نابخردانه درچشمان مردم شریف استان خواهد رفت. بیایید با خودمان صاف و صادق باشیم وازخداوند متعال یاری بجوییم تا زبان وقلم امان درراه سعادت مردم جاری وساری شود و چشمانمان را به روی واقعیت ها نبندیم .