پنجشنبه 20 خرداد 1395-12:11 کد خبر:24098
ببخشید که میمیرید؛ ما پول نداریم:
راه های خطرناک مازندران در «بیاخلاقیمدیریتی» جان میگیرند
مسئولان هزاران ساعت معذرتخواهی،بابت جانهایی که به دلیل بی توجهی و کمکاری در این جادهها از دست رفت بدهکارند.
به گزارش خزرتیترخبر وبه نقل از عبارت، جادههای مازندران هنوز هم جان می گیرند،شاید اگر هرکشوردیگری با قدمت و تمدن ایران دچار چنین وضعی بود تا به حال برای کاهش این معضل از طریق بهبود زیرساختها اقدامات بیشماری انجام داده بود، اما اینجا ایران است و اینجاتر مازندران.
غرب مازندران، به ویژه کمربندی نوشهر، بیشترین تعداد تلفات جادهای را در نوروز ثبت کرد و هنوز هم یکی از پرخطرترین جاده های مازندران است، اما همچنان مرردم نوشهر تشنه یک اظهار نظر ساده از طرف مسئولان استان در این زمینه هستند،هرچند امید می رود با حضور «شادمان» در فرمانداری نوشهر این مسئله بالاخره به نقطه مطلوبی برسد.
جاده کیاسر به جاده مرگ در زیبایی مشهور است، اگرچه طبعیت اینجا چشم نواز است، به همان اندازه مسیرش کشنده و رعبآور می نماید.
جاده گهرباران هم آنقدر حادثه به چشم دیده است که دیگر پوستش کلفت شده و هرکسی هم خبر مرگ شهروندی را در این جاده میشنود به یک «صلوات» بسنده می کند.
در شهرستان ساری نیز همان انتظاری که از شادمان می رود، حسین زادگان را هم درگیر می کند،یوسف نژاد و دامادی هم باید بالاخره تکلیف این راههای خطرناک را روشن کنند و از قدرت خود در پارلمان استفاده کرده و این دومسیر مواطلاتی را به راههایی امن بدل کنند.
جاده بهنمیر ـ بابلسر و جاده کنارهی ساری ـ بابلسر را هم می توان به لیست پرشمار خطرناکترین جاده های استان اضافه کرد.
اما مگر نه اینکه آدمی 800 سال تلاش کرد و کشته داد و رنج کشید و کتاب نوشت و خطابه کرد و پنهان شد و مبارزه کرد تا «کسب آزادی»، یعنی قدرت پرسشگری و ضرورت پاسخگویی حاکمان و مسئولان را به دست آورد.
پس چرا وضع ما اینگونه است؟ چرا هرچه بیشتر شکایت می کنیم و لب به انتقاد می گشائیم کمتر مورد توجه قرار میگیرییم؟
پاسخ شاید متقن نباشد اما شکی نیست که یکی از مهمترین دلایل این امر بی خیالی، نبود قدرت اراده کافی و البته ضعف اخلاقی مسئولان مازندرانی است.
وقتی از اخلاق حرف می زنیم باید بدانیم که «اخلاق» محدود به چشم پوشی از چشمچرانی، دوری از خوردن حقالناس، عدم خیانت به همسر یا نظایر آن نیست، وقتی از «اخلاق» حرف میزنیم منظورمان «عدم ادامه مسئولیت با توجه به عدمموفقیت»هم هست، منظورمان«خجالت کشیدن» و «استعفادادن» هم هست.
مسئولان ما به این مردم هزاران ساعت معذرتخواهی بدهکارند( البته نه فقط مسئولان این دولت که تمامی استانداران و روسای جمهور و وزرای راه در 10 سال اخیر)، بابت جانهایی که در این جادهها از دست رفت و خانوادههایی که به دلیل بی توجهی و کمکاری و بهانهتراشی مسئولان از هم پاشید.
اینکه بودجه نداریم یا اعتبار نیامده در حوزههایی مثل راهسازی و درمان که مستقیما با جان انسانها سروکار دارد، عذر بدتر از گناه است.
مدیران کل راهوشهرسازی مازندران در 1دهه اخیر باید خجالت بکشند که هنوز با وجود رشد رسانهها و افزایش توجه و فشار به وزارت راه برای حل مشکل راههای مرگبار مازندران؛ این مشکل به قوت خود باقی است. گویا از دست دادن «موسی رحیمی» مدیرکل اسبق راه و رتابری مازندران هم نتوانسته است توجه مسئولان این حوزه را جلب کند.
آقای اسد که حالا با خیال راحت فرماندار شهرستان بابلسر شده اند آیا شبها خواب راحتی دارند؟
آقای «نوروزی» مدیرکل فعلی چطور؟ اگر خواب راحتی دارند کُمیتِ اخلاقشان می لنگد.
اگر از این مردم خجالت نمی کشند که هنوز هم نتوانسته اند معضلی کشنده و حساس را با اینهمه ادعا و دمودستک حل کنند باید عذرخواهی کنند.
استاندار مازندران که در 3 سال گذشته کمترین اظهار نظر و انتقاد را به وضعیت راههای استان داشته است و خیلی این موضوعات را جدی نمیگیرد، پس بهتر است پای این بنده خدا را به ماجرا باز نکنیم، همینکه فعلا بحرانی پیش نیامده باید خدا راشکر کنیم، اما آیا مدیرکل راه و شهرسازی استان هم به مشکل استاندار دچار است؟
آیا این بی توجهی و ادامه مرگ و میرها در جاده های مذکور، نتیجه همان انتقادی است که در روز انتصاب آقای «نوروزی» مبنی بر غیربومی بودن ایشان در رسانه ها مطرح شد؟
آقای نوروزی وعده های فراوانی دادند اما در عمل آب از آب تکان نخورد.
وی اگرچه اتومبیل سوار خوبی است و به قول خودش دیگر همه راه های استان را حداقل دوبار گز کرده،اما انگار این مسافرتها فال و تماشا بوده است، چون اگر قرار بود با بازدید ایشان از راههای خطرناک استان مشکلی حل شود باید تابهحال می شد.
نوروزی چندی پیش در بازدید از پروژههای در دست اجرا و محورهای ارتباطی غرب استان، با اشاره به اینکه ارتقاء و تعریض در محورهای مازندران نگاه ملی را میطلبد، اظهار کرد: محورهای ارتباطی این استان جزو شاهرگهای حیاتی برای رشد و توسعه استان بوده و باید همه با نگاه ملی و ویژه به این مهم در جهت ایجاد یک راه ایمن و استاندارد در این استان از هیچ کوششی دریغ نکنیم.
وی تصریح کرد: با توجه به حجم بالای گردشگر و مسافر به استان در ایام تعطیلات و اقامت این افراد در شهرهای ساحلی غرب استان از جمله رامسر، نوشهر، چالوس و ... میطلبد تا راههای ارتباطی غرب استان همواره ایمن و مناسب باشد.
این مسئول با تأکید بر لزوم توسعه زیرساختهای مازندران به منظور استفاده مطلوب از مواهب طبیعی و خدادادی، بیان کرد: توسعه زیرساختهای این استان بهویژه جادهها، در دستور کار دولت قرار دارد.
شاید برای شما هم این اظهارات آشناست، بله، تا به حال صدها و بلکن هزاران بار این حرفها را از زبان مسئولان مختلف شنیدهایم. اینکه راه های استان عزمی ملی می طلبند، دقیقا یعنی چه؟
چه کسی باید این عزم ملی را ایجاد کند، رسانهها که زبانشان مودرآورد آنقدر در اینباره حرف زدند.
جالب است بدانید فقط خبرگزاری فارس در سال جاری بیش از 30 گزارش درباره وضعیت خطرناک راههای استان ( بهویژه جاده گهرباران) منتشر کرده اما حتی 30 ثانیه هم اثر نداشته است و این یعنی درهمچنان برهمان پاشنهای میچرخد که سال هاست چرخیده، پاشنهی حرفهای زیبا و بی عملی زشت ،همان حرف هایی که عمر آزادراه تهران ـ شمال را 30 ساله کرد!
شاید التماس افاقه کند، پس این بار ملتمسانه درخواست می کنیم که جان مردم را عزیز و محترم بشمارید و به جای التماس دعا برای بودجه های ملی، آستین همت بالا زده و همهی جهد خود را برای جذب این اعتبارات به کار ببندید.
بی شک اگر همه، از نمایندگان گرفته تا دولت و رسانه ها دست به دست هم دهند و یکصدا شوند روزی می رسد که هیچ خانوادهای با دلشوره عزیزش را راهی سفر در جادههای مازندران نکند.