جمعه 5 آذر 1395-12:57 کد خبر:34840

خبرگزاری فارس گزارش می دهد:

بحران برف پاییزی محکی برای توانمندی یا ناکارآمدی مدیران مازندران

بارش سنگین برف پاییزی در مازندران اگر چه سنگ محکی برای توانمندی‌های برخی از مدیران بود، اما برای عده‌ای، محلی برای عرض اندام در برابر مدیران فرادست شد.


خزرتیترخبر: اگر چه سابقه بارش برف سنگین پاییزی در استان مازندران به ‌سال 73 برمی‌گردد اما این استان همواره از بارش برف در فواصل پاییز و زمستان تجربه تلخی دارد و نمونه بارز آن بحران برف سال 92 بود که بقایای خسارت‌های ناشی از آن همچنان باقی‌ است.

تجربه تلخی که با بارش برف در استان مازندران به ‌صورت مکرر در کام مردم بر جای می‌ماند ناشی از مشکلاتی مانند قطع آب، برق، گاز، تلفن و مسدود شدن راه‌های ارتباطی بین مردم در شهرها و روستاهای این استان است که با وجود تکراری بودن این قصه همچنان غصه‌ای بر دل مردم ایجاد می‌کند که گویی از دست هیچ‌ طبیبی برای علاج آن کاری ساخته نیست.

کشاورزان که به‌عنوان سردمداران بلاکش حاصل از خسارت‌های ناشی از این نزولات الهی هستند هرگز نتوانستند در برابر این مشکلات قامت برافرازند و در برابر وعده‌ها و وعیدهای توخالی حتی یک‌هزارم زیان‌هایی که می‌بینند از سوی دولت و دولت‌مردان برای آنها جبران نمی‌شود.

کشاورزی که برای امرار معاش خود و خانواده‌اش صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارد نه تنها در زمان برداشت محصول در فصل‌های عادی سال نیز چیزی عایدش نمی‌شود، بلکه این ‌روزها که درگیر تجربه تلخ ناشی از برف و یخ‌زدگی محصولات خود می‌شود نیز قطعا یارای نواختن همان سیلی را به ‌صورت خویش ندارد.

بدون شک بسیاری از کشاورزان به‌امید روزهای روشن و کسب روزی حلال حتی حاضر به‌ پیش‌خرید محصولات شده و یا با اجاره باغات در صدد تأمین مخارج خانواده خود هستند اما ناگهان در چشم‌بر‌هم‌زدنی خسارت‌های هنگفتی در اثر این دست حوادث طبیعی و غیر مترقبه بر وی تحمیل می‌شود و با وجود اینکه بر این باور‌است تا در برابر تقدیر الهی سر تعظیم فرود آورد اما چون در حقیقت با وجود این‌همه تلاش آب در هاون کوبید خاطره بدی از نزولات آسمانی در ذهن و دلش نقش می‌بندد.

علاوه بر متضرر شدن کشاورزان قطعی آب، برق، گاز و تلفن نیز مشکلاتی را برای مردم به ‌وجود می‌آورد و آنهایی که چشم انتظار برف هستند گاهی از این آرزو و رویای خویش نادم و پشیمان می‌شوند.

شاید مشکلاتی که با بارش نزولات آسمانی برای مردم پیش می‌آید کابوس‌هایی را برای خسارت‌دیدگان متصور کند که با توجه به وضعیت اقتصادی نامناسب این‌روزهای کشور این نعمت الهی به ‌نقمتی برای مردم تعبیر شود و زبان طعنه و انتقاد برخی‌ها را به‌ ناحق بگشاید.

یکی از مصادیق این ادعا وجود دلالان سودجویی است که در این‌روزها از آب گل‌آلود ماهی گرفته و با افزایش قیمت‌ها در مواردی مانند تهیه آب آشامیدنی، ارزاق و آذوقه، نان، کرایه ماشین، فروش لوازم گرمایشی و ... بازار سیاهی راه بیاندازند که مردم نیز به‌ دلیل نیاز به این موارد اصلی و اولیه مجبور به پرداخت این هزینه‌های من‌درآوردی که با هیچ عقل و منطقی جور نیست شوند.

با همه این تفاسیر و بیان مواردی که تنها گوشه‌ای از معضلاتی است که این‌روزها و روزهای آینده مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، مسأله‌ای که رخ می‌نماید این‌است که چرا برای بحران سپیدی که در طول سال‌های متمادی بر شانه‌های مردم استان مازندران سنگینی می‌کند راه حل اساسی پیدا نمی‌شود.

اگر ناکارآمدی زیرساخت‌های شهرهای استان دلیل این‌همه خسارت و ایجاد کابوس در افکار عمومی می‌شود پس به‌ راستی کدام مسئول باید پاسخگو باشد و چرا عده‌ای خود را به‌خواب زمستانی زده و فکری به‌حال این زیرساخت‌ها نمی‌کنند، مگر نه اینکه در طول سال با اجرای مانورهای مختلف برای زمان‌های بحران سعی می‌شود تا جلوی بروز مشکلات این‌چنینی گرفته شود پس این تجارب چه ‌وقت باید به‌کار آید و عملی شود.

و سؤال آخر اینکه آیا واقعاً از زمان بروز بحران سپید سال 92 تا امسال نمی‌شد راهکارهایی ارائه شود و دست‌کم تدابیری برای ذخیره امکانات و ادوات اولیه اندیشیده شود تا مردم این استان نیز با بارش رحمت الهی به‌ شکرانه این نعمت بی‌نظیر که علاوه بر لطافت جسم و روح نقش مهمی در تأمین ذخایر و منابع آبی کشور دارد سجده به‌درگاه الهی به‌جای آورند، نه اینکه از زمان وقوع بحران تا سال‌ها بعد از آن و در دوران به‌اصطلاح پسابحران نیز ناکامی و تلخی ناشی از خسارت‌های جزئی و کلی بر دل آنها سنگینی کرده و حتی در برخی از مواقع نیز زبان به‌ کفر و ناسپاسی بگشایند.