چهارشنبه 13 ارديبهشت 1396-8:26 کد خبر:42951

خبرگزاری فارس گزارش می‌‌دهد:

زندگی در خانه تمام اوپن امروزی / تصاویر

تمام زندگی خانم شادلویی ساختمانی تمام اوپن امروزی و بازخودمانی است، داخل این ساختمان تمام باز، چادری پلاستیکی محصور کرده است.


خزرخبر:روزهایی که می‌گذرد در اوج یک گذر سیاسی است، بازار گرمی برای تعیین سرنوشت خودمان برای خودمان را به نوعی پشت سر می‌گذاریم گاهی خسته و نالان و برخی موارد سرحال و شادان، گویا روزها بر وفق مراد است و لحظه‌ها نشمرده می‌گذرند.

دریغ از اینکه بدانیم در کنار ما، بله دقیقا در کنارخانه ما، چند کوچه بالاتر و یا پائین‌تر به همسایه دیوار به دیوار ما چه می‌گذرد، همین که به بیان معتبر خداوند الجار ثم‌الدار می‌گوید، اول همسایه و بعد خانه، دقیقا باری‌ تعالی به نکته خوبی اشاره فرمودند امروز که من سیرم همسایه‌ام نانی و آبی برای تامین معاش دارد؟

این موارد مقدمه‌ای است تا مطرح شود در همین همسایگی من و شما شهروند ساروی خانواده‌ای هم هستند که در مرکز شهر مرکز مازندران که پایتخت بهار نارنج است زیر چادر زندگی می‌کنند و به ‌جای استشمام عطر بهار نارنج بوی نم و پوسیدگی مجال برای تنفس هوای اردیبشهت ماه را نمی‌دهد.

زندگی خانواده شادلویی در زیر سقف است که روزی با تیرآهن پوشیده بوده و امروز جایش را با نایلون عوض کرده است، بله دقیقا درست گفته‌ام هیچ اشتباهی در توصیف پیش نیامد در کنار ساختمان‌های سر به فلک کشیده شهرم و در کنار ویلاهای ییلاقی و قشلاقی برخی از آقایان در همین دیار علویان زندگی زاغه‌ نشینی وجود دارد فقط کافی است چشم را باز کنیم و به جای از بالا به پائین دیدن کمی دقیق‌تر اطراف خود را ببینیم.

به جای این همه پول ریختن برای رسیدن به کرسی ریاست کمی هم پول بریزیم برای ماندگاری و انسانیت که قطعا ماندگاری در جلب رضایت خداوند کار و ساز است.

برای رسیدن به خانه‌ای که فقط شنیدیم افرادی هستند که زیرنایلون زندگی می‌کنند برای‌مان سخت بود که بپذیریم آیا می‌شود اما شدنی بود تا حدی که همسایه‌ها هم نمی‌دانستند در این محله این خانواده در وضعیتی سر بر بالین می‌گذارند و روزها را به دست شب و ایام سپری می‌کنند و محتاج نانی و آبی هستند و بستر گرمی برای استراحت کردن.

برخی از کسبه محل و ریش‌سفیدها می‌گفتند 40 سال در این محله زنگی می‌کنیم اما این مورد را نشنیده‌ایم که خانواده‌ای در زیر چادر زندگی کنند، برخی هم می‌گفتند اشتباه آمده‌اید بروید چهار خیابان بعد از میدان شهدای ساری، بله واقع در میدان شهدا خیابان آرامگاه خانه‌ای بود که فقط خانه محرمش به وضعیت زندگی نابسامانش آگاه بود.

شادلویی‌ها را همه می‌شناختند اما به واسطه پسرانی که تحصیلات عالیه را گذراندند و هم اکنون دچار اعتیاد شده‌اند و مادری که توان کار و تامین معاش را ندارد.

تمام زندگی خانم شادلویی حیاط از یک خانه و ساختمانی تمام اوپن امروزی و بازخودمانی بوده است داخل این ساختمان تمام باز چادری پلاستیکی محصور کرده بود و به ظاهر یک دوخوابه‌ای معماری شد که فقط می‌توانستی خمیده راه بروی و یا پایت را دراز کنی.

به واسطه همسایه وارد خانه شدیم وقتی با صدای بلند صدا زدیم خانمی با صدای لرزان ما را دعوت کرد پارچه‌ها و پلاستیک‌های نمور و خیس  را کنار زدیم تا مادری سالمند و فرتوت با روحیه‌ای گشاده پذیرای ما شد.

خانم شادلویی چادر مشکی به سر و عینک‌ زده مهمانان ناخوانده را پذیرفت و به گفت‌وگو با ما نشست، قرآن در مقابلش باز بود بدون هیچ چون و چرایی و خارج از همین تعارف‌های الکی، ما را به خدایش سپرد که امروز آمده‌ بودیم تا حال‌شان را بپرسیم.

این مادر پیر که تمام تنهاییش را با کتاب خدا می‌گذراند از سرنوشت زندگی 70 ساله و زحمت برای تحصیل فرزندانش گفت او که بیماری امانش را بریده بود از ما می‌خواست بیمه شود، این مادر پیر از نابسامانی‌های زندگیش می‌گفت و به آتش کشیده شدن تمام داشته‌های دنیویش این مادر نالان قرآن را شفیع خود قرار می‌داد و می‌گفت با 45 هزار تومان یارانه امور می‌گذراند و فرزندانش هم کاری جز بیکاری ندارند اگر هم بخواهند دست به کار شوند به دنبال ضایعات می‌روند تا نیاز خود را برطرف کنند.

پسرانش هم که زندگی بهتر از مادر نداشتند با دچار شدن به دام اعتیاد و یک خانواده از هم پاشیده به درد مادر اضافه می‌کردند.

نبودن زیر چتر حمایتی دستگاه‌های اجرایی متولی از دیگر مسائلی بود که خانم شادلویی را دل‌ نگران می‌کرد و می‌گفت پیگیری‌هایم به سرانجام نرسید.

صحبت‌های خودمانی و تعریف کردن از سرنوشت این مادر نیازمند به جایی رسید که برای دستگیری و حمایت از این خانواده درمانده موارد را برای همشهریان و مسئولان استان بازگو کنیم تا بدانند در همین نزدیکی در مرکز شهر ساری خانواده‌ای در زیر چادر زندگی می‌کنند.

 افرادی که شعار عدالت‌خواهی و عدالت‌محوری را سر می‌دهند بدانند اجرای عدالت به شعار نیست همه شهروندان باید از حقوق مساوی برخوردار شوند.

مسئولانی که هم مدعی می‌شوند برای فقرزدایی در کشور کار کردند و باید بدانند امروز فقر گوش فلک را کر کرده است و آنها در خواب ناز به سر می‌برند.