به گزارش خزرخبر و به نقل از اصلاح نیوز، در این تحلیل قصد ما نقد مدیریتی استاندار فعلی مازندران نیست هرچند در آغاز به کار ربیع فلاح انتقاداتی بر عدم برنامه محوری وی بیان شد اما وی بعد از یکسال در همایش ملی مدیریت جنگلهای شمال کشور که در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری برگزار شد گفت:به شما قول می‌دهم که هفت سال دیگر در استانداری می‌مانم.

سه سال از آن قول گذشت و ربیع فلاح همچنان ماند و اینکه پشت وی به کجا گرم است نشان از تجربه و لابی پنهان وی دارد که علی رغم چهره ی ساده و بی آلایش وی ، یک شطرنج باز حرفه ای است  که بلد است مهره های خودرا چگونه و در کجا و کی حرکت دهد و به نوعی یک سیاسی باز حرفه ای است  ولی آنچه مشهود است ربیع فلاح  در برخی موارد موفق و در بسیاری موارد هم بی‌توفیق بوده است به طوری که در بین مردم و مدیران و صاحب‌نظران استان نیمی او را مدیری موفق و توانا و نیمی نیز او را کم توفیق ارزیابی می‌کنند که شاید ناشی از مشکلات بزرگ این استان و همان ویژگی‌های مهم و کلیدی در کشور نشات بگیرد.

به هر تقدیر بر روال استانداران قبلی هم که نظر بیفکنیم اکنون دوران مدیریت ربیع فلاح بر استان مازندران  طبق روال مرسوم ۴ ساله رو به پایان است، هر چند دولت حسن روحانی بار دیگر پیروز انتخابات شد و ۴ ساله دومش را پیش رو دارد ولی اتفاقات مختلفی در ماه‌های اخیر در کنار گزینه‌های مطرح‌شده و انتقادات موجود خبر از قوت گرفتن تغییر استاندار دارد، البته اگرچه این موضوع عن‌قریب نیست  ولی گمانه‌زنی‌ها و اخبار بیرون آمده از دولت نشان از مطرح‌شدن گزینه‌های جدیدی برای استانداری مازندران  دارد.

پر واضح است که با مشکلات پیش‌آمده برای دولت و انتقادات فراوان به روحانی برای همفکر و هم خط نبودن بسیاری از استانداران و فرمانداران در دوره اول ریاست جمهوری روحانی این نوید را می‌دهد که احتمالاً گزینه بعدی استانداری  از اعتدالیون  خواهد بود.

البته در بسیاری دوره‌ها هم دیدیم که فارغ از دغدغه‌های جناحی و خطی در داخل دولت‌ها استانداران غیر هم خط یا فرمانداران منتقد دولت هم بوده‌اند و الحق برای مردمان آن و خطه خوب کارکردند و انصاف نیز چنین است که اگر مدیری لایق و کاردان است به سبب ملاحظات خطی کنار گذاشته نشود.

اگرچه اخباری از ماندن ربیع فلاح تا پایان سال می دهد اما فشارها و لابی گری بسیاری این تغییر را نوید می دهد .

هرچند با انتخاب مجدد رحمانی فضلی این شائبه قوت گرفته است که تیم ربیع فلاح ماندگار است ؛ سیاسیون و احزاب  با لابی گری خود در پی تغییر استاندار مازندران هستند که در روزهای اخیر گزینه های متعددی مطرح شده اند و یا چهره های دیگر جدا از غوغا سالاری رسانه ای در پی کسب رضایت از کارگروه تعیین استاندار هستند .

در میان هرچند رحمانی فضلی معتقد است وزرات کشور دخالت قوی در انتخاب استاندار ندارد و تعیین آن توسط کارگروه و کمیته منتسب به هیات دولت است ؛ بسیاری لابی گری خودرا آغاز کرده اند .

در این مقال سعی داریم یکی از گزینه های مطرح که اخیرا نام وی در جلسه ستادهای روحانی که عملا با پایان یافتن انتخابات ماهیت موجودی خود را از دست می دهند و در واقع در نقش اعضای شخصی ارائه پیشنهاد و نظر در مورد مسائل استان می کنند و به نوعی می خواهد نقش خودرا پر رنگ کنند نسبت به انتشار اسامی اقدام کردند بپردازیم ؛ هر چند  وزیر کشور معتقد است که فشار و سهم خواهی و پیشنهادات را بررسی می کنیم اما نظر نهایی را کارگروه و کمیته انتصاب استانداران اعلام می کند و از سوی وزارت کشور به هیات دولت معرفی می شود  .

هرچند اعتقاد داریم گزینه ای امثال کشاورزیان و نریمان هیچوقت  سکونت و رفاه تهران را فدای مازندران نکرده و همچنان در تهران در کنار خانواده می ماند و در این میان نریمان باید گوشه ای به پرونده انتخاباتی خود در دادسرا  بعنوان رییس  ستاد روحانی در مازندران داشته باشد .

اما یکی از گزینه های که بسیاری نام وی را مطرح می نمایند جعفر رحمان زاده است .

جعفر رحمان زاده متولد 1336 بخش دابودشت شهرستان آمل است، در زمان استانداری مرتضی حاجی، او در سال‌های 1359 تا 1363 معاون فرماندار بخشدار مرکزی قائمشهر بود.

در سوابق او فرمانداری کردکوی (68-66)، فرمانداری قائمشهر (70-68)، فرمانداری گرگان (72-70) مشاهده می‌شود.

رحمان‌زاده مدت کوتاهی (6 ماه) در زمان استانداری داوود کشاورزیان در کابینه اول هاشمی رفسنجانی معاونت سیاسی امنیتی استانداری مازندران  را برعهده داشت.

پس از آن در سالهای 1372 تا 76 مدیر کل برنامه‌ریزی سازمان بازرسی کل کشور بود،پس از روی کار آمدن دولت سید محمد خاتمی در سال 1376 و زمانی که بار دیگر داوود کشاورزیان استاندار شد، جعفر رحمان‌زاده معاونت سیاسی امنیتی استانداری را عهده‌دار شد تا اینکه پس از انتصاب کشاورزیان به عنوان معاون وزیر راه و ترابری و مدیر عامل هما، او مدتی سرپرست استانداری مازندران شد.

در سال 1380 تا 1384 نیز بنا به پیشنهاد سید عبدالواحد موسوی لاری (وزیر کشور دوره اصلاحات) و به تصویب هیات وزیران و با حکم سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت، استاندار زنجان شد.

پس از پایان دوره سید محمد خاتمی، او تا سال 1388 مشاور وزیر کشور دولت احمدی‌نژاد بود،وی لیسانس علوم سیاسی دارد .

اگرچه عده ای وی را مدیری میانه رو اصلاح طلب می داند اما با نگاه به کارنامه مدیریتی وی در استان یک مدیر صرف امنیتی و خواهان تغییر تحول در جهت خواسته های فردی بوده است و نمی توان کارنامه قابل قبولی در دوران مدیریت وی در استان از لحاظ اقتصادی و فرهنگی و تحول جستجو کرد اگرچه بعضی ها معتقدند وی توانسته است تحول خاص در استان ایجاد کند اما بعضی ها معتقدند در دوران مدیریت وی بسیاری از مدیران خانه نشین یا از استان کوچ کرده اند و بسیاری از انتصابات وی حلقه اتصالی داشته است ؛ اگر چه بعضی ها معتقدند در دوران وی مدیرانی به مسند و جایگاهی دست یافتند و جایگاه مدیریتی خود را مدیون وی می دانند.

وقتی از این مدیر 60 ساله در دوره اول روحانی از وی سوال می شود آیا به شما برای استانداری مازندران پیشنهادی شده است؟اعلام کرد از طرف دوستان و علاقه مندان چرا ؛ اما بصورت جدی و از طرف وزارت کشور چیزی مطرح نشد،البته بنده تمایلی برای بازگشت به استان ندارم و معتقدم که چهره ها نباید تکرار شوند.

وی که بیشتر تمایل دارد در تهران بماند و به کار سیاسی و اقتصادی خود مشغول باشد و هر از چندگاهی مقالاتی در موضوعات مختلف در روزنامه شرق به تحریر در می آورد و چندی قبل به عنوان بازرس علی البدل بنیاد باران انتخاب شده و با این شکل می خواهد حیات سیاسی خودرا با توجه به رشته علوم سیاسی ادامه دهد اما وی در کار اقتصادی هم دستی بر آتش دارد و در واقع وی الان به عنوان یک بیزنس  و مدیر در صنعت سیمان است .

وقتی در سال 92 مجمع اصلاح طلبان مازندران از وی به عنوان یکی از گزینه وزارت کار و تعاون و رفاه اجتماعی نام می برد در واکنش به این اطلاعیه بیان داشت ؛ نامه ارسال شده از سوي برخي از دوستان اصلاح طلب مازندران به  صرفآ نقطه نظر نويسندگان مرقومه مذكور بوده است.

ياد اوري مي شود قبلآ با افراد معرفي شده هيچگونه هماهنگي صورت نگرفته است واكثريت قريب به اتفاق اين افراد نسبت به ذكر اسامي خود در اين ليست ابراز ناراحتي نمودند.

اما در سوابق بعدی وی به همراه یکی از نمایندگان مجلس به شرکت های اقماری سیمان می رود و به عنوان نماینده حقوقی شرکت معرفی می شود.

وی در سال 93 از سوی شرکت توسعه سرمايه و صنعت غدير به عنوان نماینده حقوقی و عضویت در هیات مدیره شرکت سیمان کردستان معرفی می شود 

وی در سال 95 از سوی شرکت ليزينگ امید به عنوان نماینده حقوقی و عضویت در هیات مدیره به عنوان نایب رییس هیات مدیره  در شرکت سیمان هرمزگان معرفی می شود .

وی همچنین با مدرک کارشناسی در شهریور ماه سال 95  به عنوان مدیرعامل سیمان هرمزگان انتخاب می شود.

اگرچه وی تمایلی به بازگشت به استان نداشته و ندارد و تجربیات خود را در جهت اعتلای استان دیگر مصروف داشته و دارد و به کار اقتصادی می پردازد و در پروژه آب شیرین کن در بندرخمیر دست به اقداماتی زده است و یا اینکه به زعم اطلاعات ناقص و در حد شنیده در پروژه پرورش ماهی در قفس در حال سرمایه گذاری است، چنانچه دلش به استان و جوانان و سرزمین مازندران بود می توانست  به  سمت مازندران بیاید و با سوق دادن سرمایه گذاری هلدینگ سیمان و دیگر سرمایه گذاری ، اشتغال و بهره وری را برای مازندران به ارمغان آورد .

اگرچه دولت روحانی در دوره دوم شعار اشتغال و پیگیری مشکلات مردم را سرلوحه کار خود قرار داده است از این مدیر 60 ساله توانی بر نمِی آید و انتظار می رود با توجه به مشکلات استان به کار شرکتی یا مدیرعاملی کارخانه در حد چندین نفر  بتواند  اندوخته های خود را صرف نمایند  و در این بین نیاز است تغییر مدیریتی از بین جوانان و افراد جویای نام که کارنامه مشخص در شهرهای بزرگ دارند استفاده شود و از این قبیل افراد جهت خدمت به استان خود در واقع کلاس می گذارند پرهیز شود و همان بهتر در استانهای دیگر و پایتخت نشین به کار اقتصادی خود بپردازند و دور از حاشیه باشند و هر از چند گاهی دست به انتشار مقالاتی بزنند .

در مبحث بعدی سایر گزینه ها را به نقد و بررسی می پردازیم و اعتقاد  داریم گزینه مطلوب برای استانداری مازندران که قاعدتا باید از بین جوانان و افراد معتدل و دارای کارنامه درخشان عملگرایی در  شهر بزرگ و قدرت لابی گری در سطوح ملی و بدنه دولت و مدیران ارشد نظام داشته باشد انتخاب شود و در آینده به نقاط مثبت این جوان می پردازیم .

در راستای تنویر افکار عمومی و شفاف سازی آمادگی انتشار مطالب در جهت نقد یا توضیح از سوی جعفر رحمان زاده را داریم.