جمعه 17 آذر 1396-19:55 کد خبر:48194
خبرگزاری فارس گزارش میدهد:
آقای استاندار؛ ما مارگزیدهایم!
بیچاره مازندران که با از دست دادن سمنان آن همه سرمایه های کلان را از دست رفته دید و با از دست دادن گلستان، هم مرز خاکی و هم آن همه منطقه سرسبز را از دست رفته دید.
خزرخبر:ژاپنیها ضربالمثلی دارند که این سالها در ایران خیلی از آن استفاده میشود و آن اینکه میگویند؛
اگر قورباغه را ناگهان در دیگ پر از آب داغ بیندازیم، قورباغه قطعاً به بیرون میپرد و نمیپذیرد، اما اگر همان قورباغه را در داخل یک دیگ آب سرد بگذاریم، او مشغول آب بازی میشود و ما اگر آب را ذره ذره داغ کرده و به نقطه جوش برسانیم، قورباغه در دریگ میماند و در حالیکه مشغول بازیهای غافلانه خویش است، آبپز میشود!
حکایت مازندران، چنین حکایتی است؛ چرا که روزی که میخواستند، سمنان را از مازندران جدا کنند، نخست آن را به فرمانداری کل و زیرنظر استانداری مازندران تبدیل کردند، ولی سالها بعد ناگهان استقلال سمنان را با تأسیس استانداری اعلام کردند و بدون کمترین مقاومتی، سمنان با همه شهرهایش از مازندران جدا شد و واکنشی هم در مازندران دیده نشد!
چند سال قبل هم زمانیکه میخواستند گلستان را از مازندران جدا کنند، سیاست استقلال برخی ادرات کل را پیشه کرده و ساختار یک استان را ذره ذره در آنجا پیریزی کردند و در طرفه العینی، استقلال گلستان با همه شهرهایش اعلام و گلستان از مازندران جدا شد.
ظاهراً همین سیاست در خصوص غرب استان نیز پیگیری شد و با ایجاد معاونت استانداری و فرمانداری وِیژه در تنکابن، مقدمه این جدایی را پیریزی کردند و این روزها که شنیده شد که استاندار در غرب استان اقدام به تأسیس دفتر خواهد کرد، طبق همان قاعده مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد، حدس زدیم که داغ کردن آب و آبپز کردن ما شدت گرفته و ظاهراً قرار است که غرب استان را نیز اینگونه از مازندران جدا کنند!
بیچاره مازندران که با از دست دادن سمنان آن همه سرچشمههای آبی و آن همه سرمایه های کلان را از دست رفته دید و با از دست دادن گلستان، هم مرز خاکی و هم آن همه منطقه سرسبز را از دست رفته دید و حالا هم باید در عزای از دست دادن بکرترین منطقه گردشگری جهان و آن همه ساحل و جنگل و منابع آبی و غیره و مشخصاً با رامسر و تنکابن و چالوس و کلاردشت و چالوس و رؤیان و نور و محمودآباد و آن همه رؤیاهای شیرین زانوی غم بغل کرده و در حسرت آن همه داشتهها بسوزد!
بهانههای طولی بودن استان در استان سیستان و بلوچستان بیشتر به چشم میخورد، اما ظاهراً اینگونه اتفاقات فقط برای مازندرانی خواهد افتاد که متولی مازندرانی ندارد!
من روز نخست برایتان نوشتم که درست نیست که علیه شما پیشاپیش جوسازی کنند، اما حالا اگر حدس ما و نخبگان و رسانههای استان درست باشد، نمیدانم که اینگونه تصمیمات خودخواسته یا القائی را در کجای تحلیل مدیریتیام جای دهم؟!
انشاءالله که کابوس تصور ما درست نباشد، اما اگر باشد، فقط میتوانم تکرار کنم؛ بیچاره مازندران، بیچاره مازندران، بیچاره مازندران!