خزر خبر و به نقل از انگیزه:اختلاف آزارنده استانداری با رسانه های همسو با نظام که با کم تدبیری برخی زیردستان کم تجربه به شکایت قضایی و جاهای باریکی همچون شلیک مطالب و کامنت های تندخویانه و تهدید از موضع قدرت کشانده شده بود، با حضور آیت الله طبرسی نماینده مقام معظم رهبری در مازندران و مواضع حمایتی ایشان از استاندار محترم در جلسه شورای اداری استان و متعاقب آن انصراف استانداری از پیگیری شکایت و لبیک هوشمندانه رسانه ها به دعوت نماینده مقام معظم رهبری و اعلام آمادگی برای ادامه تعامل و همکاری و نقد منصفانه و سازنده، الحمدالله ختم به خیر شد و فضای ابری و غیظ آلود چندروز گذشته، صاف و آفتابی شد!

عبرت بزرگ این ماجرای تلخ که واقعاً یک بازی باخت-باخت بود، پرهیز از تعجیل در انعکاس اخبار بی شناسنامه از سایر سایت ها و نیز استنکاف از طرح شکایت علیه رسانه ها در شرایط اولیه و درک آینده نگرانه تبعات سوء اینگونه درگیری های ناصواب است!

همه واقف اند که مازندران، استانی مصیبت زده در زمینه های توسعه های اقتصادی و فرهنگی و گرفتار معضلات کمرشکن بیکاری و گرانی و کمبود خدمات اجتماعی و سایر عقب افتادگی های مزمن است و واقعیتش هم این است که مازندران قربانی کم محلی و کم اعتنایی همه دولت های گذشته در مقایسه با میزان برخورداری سایر استانهاست!

اوضاع مازندران بدون اختلافات داخل استانی نیز به اندازه کافی بی ریخت و تأسف بار است و طبعاً مصروف کردن همین توان اندک در بستر اختلافاتی که عمدتاً توهم طرفینی است، کاری عبث و دقیقاً مصداق اتلاف وقت و انرژی و سرمایه است.

باید درود فرستاد به شرافت و شخصیت همه کسانی که در این بحران های خودساخته، واسطه خیرند و نیز کسانی که خیلی زود از مرکب شیطان پیاده شده و راه صلح و آشتی را پی می گیرند و نمی گذارند که اختلافات بیخ پیدا کند!

واقعاً عرض می کنم که اینگونه اختلافات، توهم انگیز است و گاهی نتیجه لیزخوردن روی پوست خربزه هایی است که اطرافیان فاقد تدبیر و تجربه جلوی پا می اندازند و هنر مدیریت اجتماعی ایجاب می کند که با تشخیص سره از ناسره، رأی به عمل صالح یعنی تشدید اخوت و مهربانی و رأفت داد.

یادم می آید که امام راحل در یکی از دیدارها تأکید می کردند " این که می گویند "حرف مرد یک کلام است"، درست نیست، چون مرد کسی است که وقتی متوجه شد کارش و حرفش اشتباه است، شجاعانه اشتباهش را پس بگیرد و عذرخواهی کند، حرف مرد، حرف حق است!"

حقیر ضمن تشکر از نماینده محترم مقام معظم رهبری در مازندران بخاطر این نقش آفرینی تأثیرگذار و درست و نیز تقدیر از استاندار محترم که شناخت 35 ساله ام از ایشان مؤید همین اخلاق حسنه او یعنی صبوری و حوصله ورزیست و همینطور رسانه های همسو با نظام که با مطالب ارزشمندی به استقبال فضای آشتی رفته و منشور برادری امام راحل را در ذهن ها تداعی کردند، متذکر می شوم که زمانی که رهبری معظم انقلاب به ضرس قاطع حمایت همه جانبه خویش را از دولت تدبیر و امید و اعتدال اعلام می فرمایند و بر نقد منصفانه دولت تأکید می ورزند، ما چرا نباید به اتخاذ همین مواضع حمایت گرانه از نماینده عالی دولت در استان بپردازیم!؟

باید بپذیریم که جامعه ی بدون نقد، جامعه ای مرده و یا حداقل لال و گنگ است، اما نقد افراطی اولاً ما را از حوزه انصاف خارج کرده و مانع از دیدن نقاط قوت می شود و ثانیاً اگر نقد ما منصفانه نباشد، ما را از جرگه منتقدین به وادی مخالفین سوق خواهد داد که این اصلاً بوی تدین و تبعیت از ولایت نخواهد داشت!

تردید نباید داشت که بسیاری از مشکلات و معضلات امروز جامعه، مشکلات تازه و خلق الساعه ی کابینه و زمان آقای دکتر روحانی نیست که ما بخواهیم همه کاسه و کوزه ها را روی سر این دولت بشکنیم و ناخواسته عده ای از انتخابات بازها را سواری داده و با قلم و بیان خویش آب به آسیاب آنها بریزیم!

واقعیت این است که یک سری از مشکلات ریشه چندین ساله داشته و به همه ادوار دولت در گذشته برمی گردد، برخی دیگر نیز متأثر از شرایط فلج کننده تحریم است، برخی هم منبعث از نابسامانی و یا همان پس افتادگی فرهنگی فعالان اقتصادی جامعه ما و عدم وجدان کاری آنهاست و تنها برخی از مشکلات هستند که مربوط به کم تحرکی و یا ندانم کاری ناشی از انتصاب مدیران ناکارآمد در این دوره است که طبعاً رسانه ها و فرهیختگان باید بطور همه جانبه به آنها بپردازند تا غیرمنصفانه به کابینه امروز نگاه نکنند!

مدیریت آقای دکتر فلاح و تیم مدیریتی اش نیز صرفاً باید در همین محدوده مورد توجه قرار گیرد و طی آن از نقاط قوت ستایش شده و به نقاط ضعف واکنش نشان داده شود و وی نباید تاوان همه عقب ماندگی های کهنه شده مازندران را به تنهایی بپردازد و البته گمان حقیر بر این است که رسانه های مجازی و مکتوب مازندران نیز هرگز از این حالت اعتدال پا را فراتر نگذاشته اند و در بسیاری از مواقع حتی رکورد صبوری های کشوری را هم زده اند!

 علیهذا توصیه ام به عنوان کسی که پیشینه مدیریتی و نظارتی سی ساله را در این استان تجربه کرده است، واقعیت پیمایی و نیز ظرفیت افزایی در خویش چه به عنوان اصحاب رسانه و مهم تر از آن چه به عنوان یک مدیر در جامعه است و خفت گیری و یقه جمع کردن و یا حتی مچ گیری و خدای ناکرده هتاکی و تهدید و غیره، دردی از مردم دوا نکرده و بیماری مزمن عقب افتادگی مازندران با این نسخه ها درمان نمی شود!

راه درازی در پیش است و ما برای تحقق اقتصاد مقاومتی که در دیدار اخیر رهبری معظم با مسئولین نظام نیز گله مندانه مورد تأکید قرار گرفته است، نیازمند همدلی، همراهی و راهنمایی همدیگر بوده و هرکس باید چراغی را در این مسیر تاریک روشن کند تا هم راه را ببیند و هم به دیگران بنمایاند و برای رسیدن به چنین مقصد دوردستی، بایستی اسب های مهارتی و هم اندیشی خود را زین کنیم و بدانیم که جوانان بیکار و فقرای نیمه سیر و مردم گرفتار اما امیدوار، اختلافات بالادستان و فرهیختگان جامعه را نمی پذیرند و از آنها استقبال نمی کنند و شک نکنید که آنها منتظر اهتمام عمومی همه توانمندان جامعه برای گذر از این پیچ خطرناک اقتصادی و فرهنگی در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی اند.

در پایان یادآور می شوم که مقوله جدیت با پدیده عصبانیت، کاملاً متفاوت بوده و ما باید از رسانه ها و نیز از زیردستان اداری خود در هر رده ای مراقبت کنیم تا با شعار جدیت، خودشان و جامعه را قربانی عصبانیت های احساسی، زادگاهی، حزبی و جناحی خود نکرده و ذهنیت سازی های منفی را در افکار عمومی رواج ندهند و از طرفی برای مخالفان و معاندان نظام خوراک تبلیغاتی و جوسازی فراهم نکنند!