شنبه 23 دی 1396-14:7 کد خبر:49761
خبرگزاری فارس گزارش میدهد:
از حساب و کتاب کارفرما تا صورتهای سرخشده کارگران
آنچیزی که در این فصل چشمها و گاهی وجدانها را آزار میدهد، نحوه حمل و نقل و جابجایی کارگران فصلی است که مرد و زن و پیر و جوان هم ندارد.
خزرخبر: با تمام مشقتهای باغداری، فصل برداشت مرکبات رسیده و بازار خرید و فروش آن داغ داغ است ولی عدهای هستند که در این میان چندان هم از گرمای این بازار بهره نمیبرند و سرمای زمستان در جانشان رسوخ کرده است.
زمستان، فصلی است که کارگرانی که شغل ثابت و درآمد پایدار ندارند میتوانند کمی به آن دلخوش کنند و خود را به باغهای مرکبات برسانند و به صاحبان آن در برداشت و انبار کردن محصولاتش کمک کنند.
در این فصل، جمعیت مهاجر و شناور در استان مازندران زیادتر میشود چراکه علاوه بر کارگران بومی، افرادی ازشهرها و استانهای مجاور هم برای کار در باغهای مرکبات و برداشت محصولات به این استان سفر میکنند تا بتوانند در این فصل سرد سال، گرمابخش اقتصاد خانواده باشند.
برف و باران هم نمیتواند مانع از کار این کارگران شود و آنها باید در مدت زمان تعیین شده از سوی صاحب کار، محصولات باغ موردنظر را بچینند و راهی انبار یا بازارها کنند.
آنچیزی که در این فصل چشمها و گاهی وجدانها را آزار میدهد، نحوه حمل و نقل و جابجایی این کارگران است که مرد و زن و پیر و جوان هم ندارد و از هر سنی در میان کارگران فصلی وجود دارد.
سوز و سرما و گاهی خیس شدن در زیر باران به زمان کار در باغ ختم نمیشود و اوج آن زمانی است که باید پشت نیسان بنشینند و برای رفتن به خانه و یا باغی دیگر آماده شوند باید سرما و خطرات آن را به جان بخرند تا درآمدی کسب و رضایت کارفرما را جلب کنند.
خانم 57 ساله ارطهای، که دستان زمختش، حاکی از کارکردن چندین ساله میداد با بیان اینکه سرپرست خانوادهام هستم و تابستان و زمستان بنا به اقتضای شغلی به شالیزار و باغ میروم، اظهار کرد: کار کردن در گرمای تابستان و سرمای زمستان هر دو سخت است چرا که شرایط حمل و نقل و جابجایی چندان فرقی با هم ندارند.
وی افزود: از روزی که کار برداشت محصول در باغها آغاز میشود ما باید پشت نیسان بنشینیم و علاوه بر تحمل سرمای باغ، سوز سرما در پشت نیسان را هم به جان بخریم که علاوه بر آن خطر تصادف هم وجود دارد.
این خانم کارگر تصریح کرد: خیلی از کارگران از شهرهای دیگر به مازندران میآیند تا در این چندماه کار کنند ولی به دلیل نداشتن امنیت جانی در حین کار، جان خود را از دست دادند و به دلیل بیمه نبودن، خانوادههای آنان هم چیزی دریافت نکردند.
از سوی دیگر کارفرما یا صاحب باغ هم پشت نیسان نشینی کارگران را از دید خود منطقی میداند و با حساب دودوتا چهارتا خود به صرفه نمیبینند که برای جابجایی کارگران خودرویی مسقف بگیرند و آنها را با همان خودروی حمل بار به مقصد میرسانند.
ح.فتحی، صاحب باغ چند هکتاری پرتقال است ،حمل و نقل کارگران با خودروی شخصی را برای خود به صرفه نمیداند و میگوید: جدا از هزینههای کاشت و داشت محصول، هزینههای برداشت آن مانند خرید جعبه، هزینه کارگر، سورتینگ، کرایه حمل بار و غیره گاهی با قیمت فروش مرکبات سر به سر میشود و جز خستگی چیزی برای باغدار نمیماند.
وی گفت: یک باغدار، چندماه تلاش شبانهروزی دارد تا محصولات باغش به ثمر بنشیند بتواند با قیمتی مناسب آن را به بازارها روانه کند ولی متأسفانه به دلیل نداشتن نظارت و مدیریت درست محصولات با پایینترین قیمت از باغدار خریداری شده و در بازارهای استانهای دیگر و با واسطه به چندین برابر قیمت خریداری شده به فروش میرسد.
براساس این گزارش، با وجود اینکه سوار کردن در قسمت بار خودروهایی همچون نیسان و پیکان وانت خلاف قانون است ولی هر روز کارگرانی را میبینیم که در لابلای جعبههای نارنگی و پرتقال با سر و صورتی که از شدت سوز و سرما سرخ شدهاند، چشم به آیندهای دور دارند تا شاید قانونی جامع برای این نوع کارگران وضع شود.