پنجشنبه 17 اسفند 1396-13:59 کد خبر:50721
بازخوانی یک گزارش قدیمی به بهانه ترانسفر بزرگ نیا به تهران:
مازنــدران مدیـــرپَــرور و مدیــرکُــش
مازندران همواره در پرورش مديران موفق جزو استانهای برتر بوده است، اما در حفظ مديراني که پرورش داده است بسيار ضعيف عمل کرده است.
به گزارش خزرخبر و به نقل از تیتر امروز،مازندران ازجمله استانهایی است که با پتانسيل هاي فراوان خدادادي (موقعيت جغرافيائي، محيطي، طبيعي، انساني) و توجه ويژه دولت محترم در سالهای اخير در تأمين منابع، به علت فقدان مديراني برنامه ريز، توانمند، باتجربه و بومي همواره از قطار توسعه کشور عقبمانده و استفاده از منابع به گونهای است که تنها منابع مصرف ميگردد، بدون اينکه سمت وسوی آن مشخص بوده و تأثيري بر روند رو به رشد استان در حال و آینده داشته باشد و حتي در بسياري از موارد منابع مالي و انساني موجود تنها بهعنوان يک اهرم در تأمين منافع عده اي قليل و افرادي سودجو استفاده گرديده و هيچگاه مردم اثر ملموس استفاده از اين سرمايه هاي ملي را در سطح استان مشاهده نمي کنند.
مازندران همواره در پرورش مديران موفق جزو استانهای برتر بوده است، اما در حفظ مديراني که پرورش داده است بسيار ضعيف عمل کرده است و مديراني بومي که صاحبتجربه و توانمندي در اين استان شدند بعد از مدتي به استانهای ديگر مهاجرت کرده و يا به علت منافع اي قليل اکثر اين مديران در غربت بسر ميبرند و استان از آنها کمتر بهرهمند ميگردد.
متأسفانه زنجیرهای از حوادث باعث میشود اين استان مدير پرور بعد از صرف هزينه براي افراد و توانمند کردن آنها، مديران خواسته يا ناخواسته ديار خود را ترک کنند.
شايد برعکس اين قضيه بيشتر براي استان کارساز باشد، يعني مديراني که قصد داريم از آنها براي توسعه استان استفاده کنيم را به نقاط ديگري بفرستيم و بعد از کسب تجربه به مازندران فرابخوانیمشان، همان کاري که استانهای توسعهیافته کشور انجام میدهند.
معمولاً تغييرات در هر سازماني باهدف بهبود عملکرد آن صورت میپذیرد، پارتو معتقد است که 80 درصد مشکلات را صرفاً 20 درصد عوامل به وجود میآورند. بنابراين بهتر است بر روي اين عوامل تمرکز کرد تا بهبود جدیتری حاصل شود.
اين به آن معنا نیست که ما در حال حاضر در استان از داشتن مدير خوب و توانمند محروم هستيم، البته که در بسياري از نهادها مديران کارآزمودهای در رأس کار قرار دارند اما اين کافي نيست و مازندران همچنان محروم و مظلوم است، فقط با يک نگاه اجمالي به سطوح مديريت کشور مديران ردهبالای بسياري را میبینیم که برخاسته از مازندران هستند.
از رجال سياسي و وزير گرفته تا مدیرکل و نظامي، منکر نمیشویم که اين باعث مباهات و افتخار مازندران و مازندراني است اما چرا اين استان باوجود خيل عظيمي از متنفذان در دولت و سيستم حکومتي و ظرفیتهای بالاي مازندران محروم واقعشده است و چرا نمیتوانیم از وجود اين مديران در مازندران بهره بگيريم، مشقتهای کار در استان مازندران چيست که مديران بومي بار سفر را میبندند و تجربيات خود را در جاي ديگري به کار میگیرند.
آنچه در انتخاب و گزينش مديران ملاك اصلي است و در دستورالعمل اجرايي ضوابط انتخاب، انتصاب و تغيير مديران نيز به آن اشارهشده، شایستهسالاری و داشتن شرايط احراز است و براي پستهای مديريت حرفهای، افراد بايد از مسير ارتقاي شغلي عبور كنند و درواقع 3 معيار كلي وظايف، نقشها و مهارتهای مديريتي متناسب با پست مورد تصدي در انتخاب افراد نقش دارد، طبيعي است كه انتخاب افراد بومي با توجه به احساس تعلق و شناخت بيشتر از حوزه مأموریت محاسن و مزايايي دارد اما به دليل بعضي مشكلات و شرايط منطقهای گاهي اوقات محدودیتهایی را هم در اجرا ايجاد میکند.
از منافع نيروهاي بومي اين است که به محيط کارشان آشنايي کامل دارند، دلسوز مردم هستند و از تواناییهایشان، نفوذ کلام و نفوذ قدرتشان در جهت منافع عموم استفاده ميکنند.
استفاده نکردن از نخبگان بومي براي اداره و مديريت مناطقي که در آنها زندگي میکنند، افزون بر اینکه دولتمردان را از مزيت نسبي بهکارگیری ظرفیتهای منحصربهفرد اين افراد محروم میکند میتواند بیاعتمادی را نيز ميان مردم به وجود بياورد.
در پايان بايد گفت انتخاب مديران بومي به اين معنا نيست که افراد غیربومی نمیتوانند در راستاي عمران و آباداني منطقه و ايجاد رفاه براي شهروندان مؤثر واقع شوند؛ ولي به نظر میرسد فردي که با کاستیها و کمبودهاي منطقهی خود آشنايي بيشتري دارد، میتواند با تعصب و دلسوزي که نسبت به همشهريان خود دارد، بهتر درد مردمان خود را بفهمد.