يکشنبه 23 ارديبهشت 1397-10:19 کد خبر:59743

واکنش عجیب و ناگهانی عضو شواری شهر آمل!!

سندی که فصل الخطاب پرتاب تیر آرش از ساری است/ لطفا تن «فخرالدین اسعد» را در گور نلرزانید!

آقای ابراهیم زاده؛ اگر میخواهد ساروی ها را اذیت کنید و تاریخ را دستکاری کنید اشکالی ندارد اما حداقل به آن مرحوم ادیب گرگانی رحم کنید و با واژگون کردن کتابش تن او را در گور نلرزانید.


به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از عبارت، دیروز با انتخاب روز پرتاب تیر آرش بعنوان "روزساری" بالاخره تلاش های 5 ساله عده ای از پژوهشگران و جوانان ساروی نتیجه داد و این مهم در شورای شهر مرکز استان و با پیشنهاد «قاسم قاسمی» و البته موافقت قاطع دیگر اعضای شورا به تصویب رسید.

براساس این گزارش، هنوز ساعتی از این مسئله نگذشته بود که بار دیگر «خسرو ابراهیم زاده» که پیشتر در جایگاه ریاست شورای آمل به این ادعای ساروی ها واکنش نشان داده بود این بار در قامت سخنگوی شورای شهر بار دیگر در ادعایی عجیب و بدون هیچ سند متقنی ادعای واضح، منطقی و مستند شورای شهر ساری را با سخیف ترین الفاظ به سخره گرفت و مدعی شد که محل پرتاب تیر آرش از "آمل" است.

پیشتر در 2 گزارش مفصل با ارائه اسنادی خدشه ناپذیر و بسیار معتبر ثابت کرد که شکل صحیح بیتی که در دیوان ویس و رامینِ فخرالدین اسعد گرگانی آمده به شکل زیر است:

از آن خوانند آرش را کمانگیر/ که از ساری به مرو انداخت یک تیر

** برای اثبات این مدعا  3 سند معتبر ارائه شد:

یکی قدیمی ترین نسخه موجود این کتاب در کتابخانه کلکته

دیگری نسخه خطی و بسیار کهن در کتابانه سلطنتی کانادا

و درنهایت نسخه موجود در سایت رسمی دانشگاه فرانکفورت آلمان به آدرس:  http://titus.uni-frankfurt.de/texte/etca/iran/niran/npers/visrp/visrp.htm

علی رغم ارائه این 3 سند قانونی و کاملا معتبر آقای ابراهیم زاده و برخی دیگر از آملی های عزیز  این اسناد را قبول نکردند و در عوض به جای ارائه سندی که بتواند ادعای آنها را ثابت و ادعای ساروی ها را رد کند شروع به انتشار کتابهایی کردند که توسط خود آملی ها نوشته شده و در آن شعر گرگانی به این صورت آمده است:

از آن خوانند آرش را کمانگیر/ که از آمل به مرو انداخت یک تیر

آنها برای اینکه حقانیت خود را ثابت کنند اشاره ای هم به لغتنامه و "فرهنگ دهخدا" کردند که بیت فوق در آنهم به همین شکل آمده و محل پرتاب آمل ذکر شده است.

حالا پیش از آنکه در این گزارش سندی را که قصل الخطاب خواهد بود منتشر کنیم یک سوال از آقای ابراهیم زاده و همه مخاطبان داریم و آنهم این است که؛  بین حرف دهخدا که اتفاقا منبعی هم ندارد و کتاب هایی که خود آملی ها درباره آمل نوشته اند و قدیمی ترین نسخ موجود از خود منبع اصلی یعنی ویس و رامین کدامیک معتبراست؟

اگر شما در مقاله ای بخوانید که در کتاب «مرکز مطالعات جغرافیای ایران» بلندترین قله ایران شیرکوه ذکر شده و بعد که به خود کتاب «مرکز مطالعات جغرافیای ایران» رسیدید ببینید که بلندترین قله ایران«دماوند» است حرف کتاب اصلی را باور می کنید یا مقاله ای که به آن کتاب اشاره کرده؟

براساس این گزارش، پرواضح است که دوستان آملی تابحال هیچ سندی ارائه نکرده اند که ادعای آنها را ثابت کند و تمام سندهایی که به آنها اشاره می کنند منابع دسته دوم، نادرست و فاقد اعتبار سندخوانی است در حالیکه ساروی ها اصل سند و قدیمی ترین نسخه موجود آن در دنیا را منتشر کرده اند.

جالب تر اینکه منابعی که اصل سند از آنها کپی شده معتبرترین منابع جهان هستند.

نسخ موجود در کتابخانه کلکته به تائید سازمان ملل، دانشگاه کمبریج و دانشگاه آمستردام رسیده و یکی از 5 دانشگاه معتبر در حوزه نسخه های قدیمی در آسیا است.

کتابخانه سلطنتی کانادا نیز از جمله معتبرترین منابع و ماخذ دنیا و یکی از سه مرکز برجسته در آمریکای شمالی است، نکته جالب درباره نسخه موجود در این کتابخانه این است که  توسط بنیاد فرهنگ ایران معتبرترین بنیاد فرهنگی ایران در خارج از کشور که توسط یک آملی تاسیس شده هم تائید شده است.

بنیاد فرهنگ ایران متشکل از برجسته ترین ایران شناسان و ادیبان دنیا از ایران و سراسر جهان است که اگر آقای ابراهیم زاده ادعای بدون سند دهخدا و کتاب های همشهریانشان که آنها هم بدون منبع هستند را به اصلی ترین و معتبرترین منابع جهان ارجح می دانند بحث دیگری است.

نکته مهم دیگر درباره این نسخه که در کانادا و سوییس هم نگهداری می شود این است که به همت دو نسخه شناس برجسته بین المللی یعنی ماگالی تودوا و الکساندر گواخاریا و زیر نظر پرویز ناتل خانلری تهیه و تنظیم شده است.

همه می دانند ناتل خانلری از بزرگترین ادیبان تاریخ معاصر ایران بوده ، هست و خواهد بود و جالب تر از همه اینکه خودش مادری آملی داشت و اگرچه در نور به دنیا آمد اما آن روزها محل تولد او بخشی از آمل بزرگ به شمار می آمد و او بارها از تعلق خاطر خود به شهر تاریخی آمل سخن گفته است.

پس وقتی یک محقق برجسته مازندرانی که عاشق آمل است با استناد به معتبرترین سند موجود در دنیا محل پرتاب تیر را از ساری ذکر کرده ما نمی دانیم که این پروپاگاندا و یقه دریدن های آقای ابراهیم زاده به خاطر چیست؟

اگر ایشان در آن واکنش عجیب و ناگهانی دیشب به اندازه یک دهم وزنشان ادب به خرج می دانند و به جای متلک های عجیب به شهری که بزرگترین مجموعه فرهنگی ـ اجتماعی شمال کشور را ده روز پیش با حضور معاون رییس جمهور افتتاح کرد حقیقت را می پذیرفتند، هم ادب و پذیرش خود را بیش از پیش نشان می دادند و هم ناچار به توسل به اسنادی بدون اعتبار نمی شدند تا معتبرترین اسناد موجود در دنیا و البته ادعای خود را زیر سوال ببرند.

این یادداشت قصد ندارد به توهین های پیاپی ایشان به مردم ساری و مجموعه شهرداری و شورا پاسخ دهد زیرا آنقدر سطح پائین و غیرواقعی و از روی عصبانیت و حرص است که حتی ارزش یکبار خواندن را هم ندارد چه برسد جواب دادن.

اما برویم سراغ اصل ماجرا و همان سندی که در ابتدای متن قولش را داده بودیم، بعد از رد ادعای ساروی ها توسط سخنگوی شورای شهر آمل، یکی از دوستان ما که در مرکز اسناد مجلس و کتابخانه این نهادکار می کند قول داد که نسخه اصلی موجود در این کتابخانه از ویس و رامین را که به تائید اکثر متخصصان در ایران رسیده و به عنوان سندی نهایی این کتاب طبقه بندی شده است برای ما ارسال کند که خوشبختانه به عهدش وفا کرد و این سند به دست ما رسید.

نکته جالب این است که این سند به صورت رایگان و به شکل PDF  در سایت کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است و آقای ابراهیم زاده با یک جستجوی ساده در اینترنت و گوگل کردن چند واژه می توانست به این سند دسترسی پیدا کند تا با ادعای نادرست و غیرمنطقی خود دستمایه اعتراض و انتقاد مردم نشوئد.

برای اینکه این سند را مشاهده و حتی ذخیره کنید کافی است به سایت مجلس به آدرس زیر مراجعه کنید:

حالا ما منتظر پاسخ آقای ابراهیم زاده و هرمحقق دیگری هستیم، البته منتظر پاسخیم نه توهین و رویاپردازی.

ضمن اینکه خواهشی هم از ایشان داریم و آن این است که اگر میخواهد ساروی ها را اذیت کند و تاریخ را دستکاری کند اشکالی ندارد اما حداقل به آن مرحوم ادیب گرگانی رحم کند و با واژگون کردن کتابش تن او را در گور نلرزاند.