چهارشنبه 9 خرداد 1397-12:51 کد خبر:61066
دلیل ادامه این مدیریت چیست؟
کشاورزِ خسته و مهندسِ غمزده و آقای مدیری که همچنان باید بماند
جناب استاندار؛ سالهای متمادی مدیریت آقای تجربه بر کشاورزی استان حاصلی نداشت، قحط الرجال است،هیچ مدیریت جوان و دلسوزی را برای هدایت کشتی شکسته کشاورزی استان شایسته نمیبینید؟
به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از فارس، این روزها ناکارآمدی برخی از مدیران بیانگیزه که تمام هدفشان تنها تکیه زدن بر مسند قدرت است و برای خالی نبودن عریضه،کم و بیش جلسات زیرکولری هم برگزار میکنند؛ همان جلسات معروفی که برای زحمتکشترین قشر جامعه نتیجهای بیحاصل دارد.
این روزها علاوه بر مسئولان ارشد و نمایندگان مجلس بلکه کشاورزان زحمتکش که 6 ماه دوم سال را در شالیزارها سپری میکنند هم از مدیر ناتوان بخش کشاورزی گلههای فراوان دارند.
وقتی پای صحبت آنها مینشینیم، بود و نبود مدیر این بخش را پوچ میپندارند.
حال با قرار گرفتن محمد اسلامی بهعنوان مدیری کاردان و دارای رزومه ارزشمند، در مسند مدیریت کلان مازندران و عزم جدی نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان برای توقف مدیریت کمتحرک و ناموفق کشاورزی بهعنوان یکی از مهمترین قطبهای محور استقلال کشور، این امید دوباره در دلهای کشاورزان خسته مازندرانی جوانه زد.
شاید قرار است کشتی به گِل نشسته کشاورزی با ناخدایی جدید دوباره به اقیانوس تلاش و تدبیر بازگردد اما این روزها که بخش کشاورزی مازندران در تنشهای شدید بیآبی چوب سالهای تبعیض و ناتوانی مدیران خود در تخصیص و جذب اعتبارات اصلاح زیرساختهای مزارع و باغات استان را میخورد و استرس قیمت برنجی که با هزار رنج و قیمت سربهفلک کشیده قرار است تولید شود، از همان آغازین روزهای بهار ذره ذره وجود شالیکار مازندرانی را چون شمع آب میکند، باز هم انگار قرار نیست به این مدیریت فرتوت و بیانگیزه مانده در وقت اضافه، خاتمه داده شود و مطالبات به حق کشاورز و مهندس کشاورزی برای خاتمه این همه رکود و عقبماندگی مدیریت کشاورزی استانی که از بیشترین مواهب الهی برای تولید در این عرصه برخوردار است، در پسکوچههای لابیهای زرد و زد و بندهای سیاسی رو به فراموشی میرود و باز هم صحبت از ادامه مدیریت فعلیست.
مدیرانی که شاید جوانی پرتلاشی داشتند اما سهم مازندران از پیری امروزشان خستگی و بیحوصلگی در پیگیری نیازهای اساسی کشاورزی استان است.
مدیریت بیتوجه به نالههای شالیکاران و انبارهایی که در آستانه جشن خرمن، عزا شده و در آغاز سال جدید هنوز در خم فروش بخش قابل توجهی از محصولات قبل مانده است.
مدیریتی که محصول مرکبات بجامانده از آسیب برف و تگرگ و خشکسالی را یتیم رها میکند، حاصل عمر باغدار رنجدیدهای که در این سالهای سخت حیران میماند، با این ثمن بخشی که میخواهند در ازای تولیدش به او دهند را اصلاً بچیند یا رها کند تا... .
در این سالهای متمادی مدیریت آقای تجربه بر کشاورزی استان کدام تشکل، کدام انجمن حمایتی از کشاورزان، کدام پایانه تجارت محصولات کشاورزی استان، کدام ظرفیت صادراتی جدید علیرغم فرصتهای طلایی کشورهای شمال و جنوب برای مازندران حاصل شد؟ حاصل سفرهای ایشان برای استان چه بود؟
دلیل ادامه این مدیریت با این کارنامه چیست؟ قحط الرجال شده است جناب وزیر؟ هیچ مدیریت جوان و دلسوزی را برای هدایت کشتی شکسته کشاورزی استان شایسته نمیبینید جناب استاندار؟
کاش در این ماه عزیز و مبارک قدری اندیشه کنیم تا فردای قیامت همه ما از رسانههایی که بهعنوان وجدان بیدار جامعه باید میگفتند و گوشهای مدیران ارشدی که باید میشنیدند سرافکنده دستهای پینهبسته کشاورز خسته و قلبهای غمزده مهندسین بیکارمانده کشاورزی استان نمانیم!
ادامه این مدیریت نتیجهای ندارد جز ادامه معطل ماندن درمان پیکر رنجور کشاورزی استان! که معلوم نیست چه مدت باید بگذرد تا عقبماندگی حاصل از این سستیها جبران شود؟