دوشنبه 6 مرداد 1399-16:19 کد خبر:81501

کاغذ مازندران در آستانه ورود به بورس :

می‌توانیم کل کاغذ روزنامه کشور را تأمین کنیم

مدیرعامل جدید کارخانه کاغذ مازندران گفت: تغییرات زیادی در کارخانه و به تبع آن در حوزه تولید کاغذ در کشور در راه است، تغییراتی که کارخانه را تکان خواهد داد.


به گزارش خزرتیترخبر و به نقل ازشمال نیوز، مصطفی سعیدی مدیرعامل جدید کارخانه کاغذ مازندران می‌گوید: تغییرات زیادی در کارخانه و به تبع آن در حوزه تولید کاغذ در کشور در راه است، تغییراتی که کارخانه را تکان خواهد داد.

کارخانه چوب و کاغذ مازندران که بزرگ‌ترین کارخانه تولید کاغذ در کشور به شمار می‌رود،‌ با ظرفیت تولید سالانه 175 هزار تن کاغذ تحریر و روزنامه چند سالی است که از رونق افتاده و دچار رکود شده است.

این رکود تا اندازه‌ای است که در سال‌های اخیر بسیاری از تولیدات در انبار مانده و یا دوباره خمیر شده‌اند‌، اما حالا کاغذ داخلی که سال‌ها است رنگ بی‌مهری مصرف‌کنندگان را به خود گرفته است، می‌تواند امروز در وانفسای افزایش قیمت ارز و نبود یارانه‌های حمایتی دولت برای واردات کاغذ خودی نشان دهد و خود را از وضعیت رکود برهاند‌؛ البته اگر همتی در دولت و در مدیریت تولید وجود داشته باشد.

مازندران که مهم‌ترین تولیدکننده کاغذ چاپ و تحریر و روزنامه در کشور به شمار می‌رود،‌ ابتدای سال جاری در آستانه مزایده قرار گرفت؛‌ تصمیمی که مدتی بعد از اعلام،‌ شرکت آینده پویا‌، سرمایه‌گذار بانک ملی از آن منصرف شد و حالا با مدیریت تازه‌ای روبرو شده است،مصطفی سعیدی 16 اردیبهشت ماه سکان کارخانه به گِل نشسته چوب و کاغذ مازندران را در دست گرفت،خبرگزاری تسنیم‌، پس از حدود دو ماه از حضور سعیدی در مازندران با او به گفت‌وگو پرداخت؛‌ گفت‌وگویی که سعیدی در آن از برنامه‌ها و اقداماتش برای نجات کارخانه از وضع موجود و رونق تولید داخلی کاغذ سخن گفته است.

مصطفی سعیدی دانش‌آموخته دکتری حقوق بین‌الملل است که در کارنامه کاری خود مدیریت بر ساختارهای بحران‌زده کارخانه‌هایی چون واگن‌سازی پارس،‌ کشت و صنعت چشمه بناب و ... را دارد، خودش می‌گوید برای مدیریت بر یک کارخانه تولیدی حتماً نیاز به تخصص در آن رشته نیست‌، بلکه یک مدیر باید بتواند ساختار اجرایی آن کارخانه را زیر و رو کند، او مصمم است که چنین کاری را در مازندران به انجام رساند‌، به نظر می‌رسد که عزم جدی در استان و شرکت سرمایه‌گذار این کارخانه یعنی بانک ملی و هولدیگ آینده پویا برای یاری رساندن وی نیز وجود دارد،چرا که موانعی که سال‌ها بر سر راه کارخانه وجود داشته و هیچ عزمی برای برداشته شدن آن‌ها وجود نداشته یکی یکی در حال از بین رفتن است. خروج از ماده 141 قانون تجارت‌، مطالبه طلب 200 میلیاردی از سازمان جنگل‌ها و مراتع طبیعی بعد از سال‌ها،‌ ورود به بورس و ...

متن گفت‌وگو با مصطفی سعیدی مدیرعامل کارخانه چوب و کاغذ مازندران به شرح ذیل است:‌

شما در شرایطی کارخانه چوب و کاغذ مازندران را بر عهده گرفتید که تولید داخلی دچار رکود شده و قوانین و محدودیت‌های دست و پا گیر بسیاری برای تولید کاغذ به وجود آمده است،‌ در عین حال نیاز کشور به کاغذ در برهه زمانی فعلی می‌تواند نقطه عطفی برای فعالیت شما به شمار آید، از هدف خود برای مدیریت بر کارخانه مازندران در شرایط فعلی بگویید؟

متأسفانه واحدهای تولیدی ما به جای تولید به مسائل حاشیه‌ای سیاسی و ارتباطات ناسالمی که در مجموعه‌های اداری و نیمه دولتی وجود دارد، می‌پردازند، من به دنبال این هستم که ابتدا این فضا را در کارخانه چوب و کاغذ مازندران مرتفع کنم، ما باید فرهنگ تولید را در کارخانه احیا کنیم و بدون هیچ واسطه‌ای هم کارگران با مدیریت و هم مدیریت با کارگران ارتباط داشته باشند.

ما باید در بخش‌های مختلف مثل تأمین  مواد اولیه بدون واسطه وارد مذاکره شویم و بدون واسطه هم کالا را به مصرف‌کننده واقعی برسانیم. سیاست کلی من این است که ما یک حرکت اقتصادی سالم و تأثیرگذار در جامعه داشته باشیم.

در دو ماه اخیر چه اقداماتی برای شروع این فعالیت اقتصادی سالم در کارخانه انجام شده است؟

نخستین اولویت ما در شرکت چوب و کاغذ مازندران در بدو ورود این بود که با توجه به تأکید هولدینگ سرمایه‌گذاری بانک ملی از ماده 141  قانون تجارت خارج شویم؛ قانونی که به موجب آن «اگر بر اثر زیان‌های وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، هیئت مدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی فوقالعاده برگزار و صاحبان سهام را دعوت کند تا موضوع انحلال یا بقاء شرکت مورد شور و رأی واقع شود.»

خروج کارخانه چوب و کاغذ مازندران از ماده 141

این شرکت سالهاست که در شرایط ماده 141 قرار دارد و عملیات مالی شرکت به کندی انجام و یا متوقف شده است،‌ خوشبختانه پس از تلاش و همت بانک ملی‌، شرکت آینده پویا و کارخانه این مهم انجام شده و این نوید را می‌دهم که پس از دو ماه تلاش‌ ما عملاً از ماده 141 خارج شدیم.

ما توانستیم از محل تجدید ارزیابی و از محل مطالباتی که از شرکت‌ها و سازمان‌ها داشتیم، از ماده 141 بیرون بیاییم.

مطالبه 200 میلیاردی از سازمان جنگل‌ها در آستانه وصول

  یکی دیگر از اقداماتی که به نظر می‌رسد باید هرچه سریع‌تر تکلیف آن مشخص شود،‌ مطالبه 200 میلیاردی کارخانه چوب و کاغذ از سازمان جنگل‌هاست،‌ در این زمینه چه اقدامی کردید؟

این 200 میلیارد به قراردادی از گذشته باز می‌گردد، در این دو ماهی که من به کارخانه آمدم، رایزنی‌هایی انجام شد و مذاکراتی با سازمان جنگل‌ها داشتیم، ما موافقت اولیه را از رئیس سازمان جنگل‌ها گرفتیم‌، رئیس سازمان جنگل‌ها هم اعلام کرده که من بعد از سال‌ها مشکل شما را حل خواهم کرد تا هم پرونده مختومه شود و شما به مطالباتتان برسید، ما جلساتی را با سازمان داشتیم و قرار شد این موضوع در کمیته حقوقی و حسابرسی بررسی شود،‌ تا طلب ما حساب و کتاب شده و پرداخت شود.

بیش از دو ماه است که شما به عنوان مدیرعامل کارخانه چوب و کاغذ مازندران این شرکت را تحویل گرفته‌اید،‌ وضعیت تولید در زمان تحویل چگونه بود؟‌

ظرفیت تولید کاغذ در کارخانه سالانه 175 هزار تن است،‌ این رقم در سال 98 به 45 هزار تن کاهش یافته است،‌ به عبارت دیگر کارخانه در سال گذشته نتوانسته بود، حداقل ظرفیت تولید را نیز داشته باشد، تا بتواند امورات جاری را انجام دهد، علاوه بر این اسفند، فروردین و اردیبهشت هم به علت کرونا کارخانه عملاٌ تعطیل بود.

این تعطیلی چند اتفاق به دنبال داشت، اولاٌ هزینه‌های جاری به قوت خود باقی بود،‌ ثانیاٌ تولیدی وجود نداشت که بتوانیم این هزینه‌ها را به دست بیاوریم،‌ پس باید سرمایه زیادی وجود می‌داشت که بتوانیم کارخانه را شارژ کنیم تا روی پا بایستد،‌ شرکت سرمایه‌گذاری آینده پویا این اقدام را انجام داد و حقوق کارمندان و کارگران را پرداخت کرد.

زمانی که من به کارخانه وارد شدم،‌ دو مشکل عمده وجود داشت،‌ نخست بدهی معوقه‌ای بود که از پیش مانده بود، به هر حال تولید نبود و حقوق کارگران پرداخت نشده بود،‌ دوم  بدهی 50 میلیارد تومانی به پیمانکاران،‌ چوبفروشان‌، تأمین اجتماعی‌، مالیات ادارات آب و برق و ...؛ من با این شرایط کارخانه را تحویل گرفتم و تلاش کردم تا ابتدا این بدهی‌ها را پرداخت کنم سپس به سمتی بروم که اندک اندک چرخ تولید کارخانه روی غلتک بیفتد.

اکنون وضعیت خط تولید چاپ و تحریر و روزنامه که در دوره‌ای کاملاٌ متوقف شده بود،‌ چگونه است؟

فلسفه وجودی احداث کارخانه چوب و کاغذ مازندران این بود که در حوزه کاغذ چاپ و تحریر و روزنامه به خودکفایی برسیم و عملاٌ بتوانیم سهمی در بازار مصرف داشته باشیم،‌ اما در طول سال‌ها متأسفانه شرایط به سمتی پیش رفت و موانعی برای تولید ایجاد شد که این هدف تحقق نیافت، ما در رقابت نابرابر با واردات کاغذ قرار گرفتیم چرا که واردکنندگان می‌توانستند ارز دولتی بگیرند‌، ثبت سفارش کنند و بار خود را توسط کشتی‌، قطار یا هواپیما با حداقل عوارض گمرکی وارد کنند،همین روند را ما باید با صد برابر موانع بیشتر برای واردات مواد اولیه و خمیر طی کنیم، تازه هزینه تولید و کارگر نیز بالاتر است و در نهایت قیمت تمام شده کاغذ ما بالاتر خواهد بود.

تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی برای اینکه شرکت بتواند روی پای خود بایستد،‌ این است که بتواند با تمام ظرفیت کار کند، دستور کار ما این است که بتوانیم در قالب تأمین سرمایه چه از طریق بخش خصوصی و چه تسهیلات بانکی شرایطی را فراهم کنیم  که تمامی ظرفیت‌های شرکت به کار گرفته شود،این کار زمانی رخ می‌دهد که تأمین مالی شده و مشتریان بالفعل خود را نیز دوباره در اختیار بگیریم، بستن قراردادهای پیش‌خرید،‌ پیش‌فروش و... در این زمینه می‌تواند کمک مؤثری باشد.

تأمین سرمایه و مواد اولیه مهم‌ترین مشکل پیش‌روی کارخانه مازندران

اکنون مهم‌ترین مشکل بر سر راه تولید کاغذ چاپ و تحریر تأمین سرمایه است؟

تأمین سرمایه و مواد اولیه مهم‌ترین مشکل ما به شمار می‌رود،‌ بعد از اینکه قانونگذار بحث تنفس جنگل را در سال‌های اخیر مطرح کرد، شرایطی ایحاد شد که عملاٌ دست کارخانه را برای تولید می‌بست،‌ فلسفه وجودی ایجاد کارخانه چوب و کاغذ در آن منطقه وجود جنگل بوده است، در حالی که با تصویب این قانون ما نتوانستیم برداشت از جنگل را ادامه دهیم،پس از آن هم نتوانستیم مواد اولیه ارزان و با کیفیتی در اختیار داشته باشیم.

اما در این شرایط چه باید کرد؟ یکی از راه‌ها این است که چوب‌های شکسته و افتاده‌ای که مردم،‌ شرکت‌ها و تشکل‌ها با مجوز از جنگل بیرون می‌کشند،‌ را خریداری کنیم،‌ در کنار آن از چوب وارداتی نیز استفاده کنیم که در شرایط فعلی واردات و تخصیص ارز شرایط و مشکلات خاص خود را دارد و موجب شده ما نتوانیم به تعهدات خود عمل کنیم.

در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای برداشت چوب‌های شکسته توسط کارخانه انجام شد اما گویا به نتیجه نرسیده درست است؟

بله‌، سال گذشته آقای حسین‌پور مدیر وقت شرکت با آقایان واعظی و جهانگیری جلسه‌ای داشت که در آن جلسه بر سر 10 بند به توافق رسیدند،‌ یکی از این بندها ارائه مجوز واردات چوب با پوست به کشور توسط کارخانه و دیگری استفاده کارخانه از چوب‌های شکسته و افتاده درختان بود، این توافق موجی از خوشحالی را در کارخانه ایجاد کرد که البته دیری‌ نپایید، چرا که بعد از چند ماه سازمان جنگلها اعلام کرد که مجوز واردات چوب با پوست را به ما نخواهد داد، به دلیل ممنوعیت حفظ نباتات و ... که نمی‌تواند چندان وجاهت هم داشته باشد.

دوم اینکه استفاده از چوب‌های افتاده و شکسته نیز به ما تعلق نگرفت، ما بارها اعلام کردیم که برداشت چوب‌های شکسته از تخریب جنگل ها جلوگیری می‌کند، چرا که پوسیدن این چوب‌ها آفتی برای درختان دیگر است،‌ هم‌چنین با راه افتادن سیل در جنگل‌، این چوب‌های شکسته دردساز می‌شوند.

موافقت با برداشت‌ چوب‌های شکسته و افتاده جنگل توسط کارخانه مازندران

البته ما عقب‌نشینی نکرده‌ایم‌، مذاکرات و مکاتباتمان را با سازمان جنگل‌ها شروع کرده‌ایم تا اجازه برداشت از درختان افتاده را به ما بدهند، با عزمی که در مدیریت جدید سازمان جنگلها وجود دارد، جلساتی برگزار شده و قرار است ظرف یک ماه آینده مجوز برداشت چوب‌های شکسته و افتاده به ما داده شود.

اشاره کردید که کمبود سرمایه جزو موانع اصلی برای فعالیت کارخانه است،‌ یکی از راه‌هایی که می‌توانید به سرمایه خوبی دست پیدا کنید،‌ تبدیل سرمایه‌های نامنقول کارخانه مانند زمین‌های ورزشی‌، هتل سالار دره و ... به پول است،‌ در این زمینه اقدامی انجام نمی‌دهید؟

کارخانه چوب و کاغذ اکنون مانند ماشینی است که چرخش در چاله گیر کرده و نیازمند این است که ابتدا از چاله بیرون بیاید و بعد ادامه مسیر دهد،‌ از سوی دیگر بخشی از دارایی‌های کارخانه که نامنقول محسوب می‌شوند،‌ مانند زمین‌های ورزشی‌،‌ کارخانه کود و هتل دستاوردهای اقتصادی بسیاری برای ما دارد،‌ وجود این مجموعه‌ها در کنار کارخانه ما را به یک هلدینگ اقتصادی برای سرمایه‌گذاران خارجی تبدیل می‌کند،‌ سرمایه‌دار روس یا ترک که می‌خواهد برای ما سرمایه‌گذاری کند ما را به عنوان یک مجموعه چند منظوره می‌شناسد زمانی که ما می‌خواهیم از بانک تسهیلات بگیریم به عنوان یک مجموعه چند منظوره با ده‌ها هزار میلیارد سرمایه معرفی می‌شویم نه یک شرکت چوب و کاغذ مازندران، بنابراین وجود این سرمایه‌ها نفع بیشتری دارد تا تبدیل کردن آن‌ها به پول.

شیوه دیگری که می‌توانید جذب سرمایه کنید و این روزها هم بازار داغی دارد،‌ ورود به بورس است،‌ در این زمینه اقدامی کرده‌اید؟

زمانی که به کارخانه مازندران ‌آمدم‌، شرکت آینده پویا مزایده کارخانه را از دستور کار خارج کرد که جای تقدیر دارد. پس از آن من سه مأموریت بر عهده گرفتم،‌ اول خروج از ماده 141 بود که انجام شد،‌ دوم به‌روز‌رسانی تولید طبق ظرفیت و سوم ورود به بورس.

کارخانه کاغذ مازندران در آستانه ورود به بورس

ما مذاکرات متعددی با شرکتهای بورسی انجام دادیم که سهام شرکت را از طریق بورس عرضه کنیم،‌ این مهم چند اتفاق در پی دارد، اول اینکه شفافیت مالی به وجود می‌آورد،‌ ساختار مدیریتی و مالی کارخانه را شفاف می‌کند، دوم اینکه وقتی وارد بورس شویم‌، تأمین مالی شرکت نیز انجام شده و سرمایه قابل توجهی به دست خواهد آمد، اکنون مقدمات  و ساز و کار ورود ما به بورس فراهم شده است،‌ ما منتظر ارائه مجوزیم تا وارد بورس شویم.

این ظرفیت را داریم که بهترین کیفیت را با هر شرایطی تأمین کنیم

در حوزه تولید داخلی کاغذ فراز و نشیب‌های زیادی در 10 سال گذشته پیش آمده است، حرکتهایی در ابتدای دهه 90 و پس از تأکید رهبری از سوی دولت انجام شد،اما همواره تولیدکنندگان از رقابت نابرابر با واردات گلایه داشتند‌، موضوعی که شما نیز در ابتدای صحبت‌هایتان به آن اشاره کردید،‌ بحث صفر بودن تعرفه‌های گمرکی، ارزهایی که برای واردات کاغذ اختصاص یافت و در مقابل مشکلاتی که برای واردات چوب و آخال به کشور وجود دارد، در شرایط فعلی که سیاست‌های اجرایی درباره کاغذ تغییری نداشته است، چقدر مجموعه‌ای که شما مدیریت می‌کنید، می‌تواند به سمتی حرکت کند که حداقل به اندازه ظرفیتش کاغذ تحریر و روزنامه تولید کند؟

من پاسخ شما را از دو منظر می‌دهم، اول اینکه، چوب و کاغذ مازندران این ظرفیت را دارد که بدون استثناء بهترین کیفیت را با هر شرایطی تأمین کند، ما روی کیفیت هیج بحثی نداریم،‌ رقیبی هم نداریم چرا که کیفیتی مشابه در خاورمیانه نیست،‌ چه در فلوتینگ و چه در چاپ و تحریر.

اما مصرف کنندگان در سال‌های اخیر همواره از کیفیت کاغذ داخلی گلایه داشتند و ایراداتی چون شفاف نبودن،‌ ضخامت بالا،‌ خیس بودن کاغذ و ... را وارد کرده‌اند.

به نظر من اینگونه ادعاها باز می‌گردد به همان هجمه‌هایی که شرکتهای واردکننده می‌خواهند به بهانه آن واحدهای تولید داخلی را بی‌کیفیت نشان دهند و به واردات کاغذ خارجی خود که در موارد متعدد بی‌کیفیت بوده بپردازند.    

دوم اینکه شرکت‌های متعددی هستند که متعلق به دولت و مصرف‌کننده کاغذند،‌ مانند شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی و ... ما بر اساس سفارش این مشتریان کاغذ تولید می‌کنیم.

بنابراین از لحاظ ارائه کیفیت و نوع محصول محدودیتی نداریم. اما برای رسیدن به این کیفیت و تولید باید بتوانیم مواد اولیه مناسبی تحت هر شرایطی تهیه کنیم، وقتی من نمی‌توانم چوب را با ارز نیمایی تأمین کنم و بانک مرکزی اعلام می‌کند، با ارز آزاد تهیه کنید،‌ نمی‌توانم با واردکننده‌ای که کاغذ را بدون عوارض گمرکی وارد می‌کند، رقابت کنم وگرنه این توانایی صددرصد وجود دارد و عزم جدی می‌خواهد که ما داریم، البته شرکت سرمایه‌گذار بانک ملی این امید را داده است که ما بتوانیم ظرف مدت کوتاهی به روزی برسیم که محصول باکیفیت تولید کرده و از ظرفیت کامل استفاده کنیم.

مدیران قبلی کارخانه این انتقاد را داشتند که سرمایه‌گذار کارخانه یعنی بانک ملی پیگیر ظرفیتهایی که باید به لحاط دولتی وجود داشته باشد تا کارخانه بتواند به فعالیت خود ادامه دهد‌، مثلا اجرای مصوبه حمایتی از تولید در مقابل واردات،افزایش تعرفه واردات کاغذ و کاهش تعرفه واردات مواد اولیه تولید کاغذ و... نبوده است،‌ شما نظرتان چیست؟

در اقتصاد همیشه گفته می‌شود که دولت بنگاهدار خوبی نیست، چون آنقدر مشکلات خاص خود را دارد که نمی‌تواند اداره کند، امروز هم آنقدر قوانین، مقرارات و مسائل بانکی و پولی کشور پرفراز و نشیب است که بانک ملی هم مستثنی از دولت نیست، بانک ملی کارخانه چوب و کاغذ را به شرکت‌های سرمایه‌گذاری واگذار کرد که تولید را به سمت افزایش با کمترین قیمت ببرند،‌ شرکتهای سرمایه‌گذاری هم به امثال ما مدیران اعتماد می‌کنند، ولی وقتی اراده 100 درصدی برای تولید نباشد،‌ اتفاقی رخ نمی‌دهد، من مدیر وقتی باید همه تمرکزم را برای تولید بگذارم، در چند جبهه درگیرم‌، از یک طرف درگیر سازمان‌ مالیاتم از سوی دیگر تأمین اجتماعی،‌ اداره برق و....

امروز واحدهای تولیدی در مظلومیت کامل‌اند

 متأسفانه امروز واحدهای تولیدی در مظلومیت کامل به سر می‌برند‌، به دلیل نبود تولید،‌ از واردات حمایت می‌شود‌، بانک‌ها عملاٌ می‌گویند که نمی‌توانند ارز نیمایی بدهند‌، تولیدکننده باید ارز آزاد بگیرد و از سوی دیگر هم مجاز به افزایش قیمت نیست،‌ در کنار آن با مواد متعدد قوانین دست و پاگیر داخلی هم دست و پنجه نرم کند.

مدیران قبلی کارخانه نکاشتند که آیندگان برداشت کنند

اگر بخواهید نقدی بر عملکرد مدیران گذشته کارخانه داشته باشید، به چه نکتهای اشاره می‌کنید؟

هر کس در هرمجموعه‌ای کار می‌کند، اصل بر درستی و تلاش است، ما نمی‌توانیم ادعا کنیم کسی کاری نکرده است. همه با مشکلات متعدد دست و پنجه نرم می‌کردند، همه تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی بودند‌، اما تنها نقدی که می‌توان گفت،‌ این است که زمینه مناسبی برای آینده این شرکت فراهم نکردند،‌ شرکتی که باید با 600 کارگر فعال باشد‌، با 2 هزار کارگر کار می‌کند،‌ طویل‌سازی اشتباهی بوده که انجام شده است،هم‌چنین مدیران گذشته بحث زراعت را دنبال نکرده‌اند‌، اگر در ایران امکان آن نبوده،‌در خارج از کشور جنگل اجاره کنند و یا زمینی برای کاشت صنوبر.

اگر 10 سال قبل کشت زراعتی را در خراسان، گلستان یا مازندران اجاره می‌کردند و صنوبر می‌کاشتند، امروز کارخانه  نیازی به چوب خارجی نداشت، نیازی به درختان مخروط داخلی که کیفیت هم ندارد، نداشت. شاید فکرش را داشتند و نتوانستند و امکانش نبوده است، نمی‌دانم.

گفتید که با 45 درصد ظرفیت کارخانه را تحویل گرفتید،‌ اکنون  تولید کاغذ تحریر و روزنامه چه حجمی است؟

ما با 20 درصد ظرفیت کار می‌کنیم. عمده دلیل آن نبود مواد اولیه و نبود نقدینگی است. امیدوارم با این دستور کاری که داریم، از یک ماه دیگر به ظرفیت خوب برسیم.

مذاکره با دو کشور همسابه برای اجاره زمین به منظور کاشت صنوبر و اجاره جنگل

من اصرار دارم از این چاله فعلی که کارخانه در آن است،‌ بیرون بیاییم و بعد با یک دستور کار مشخص اقدام به افزایش تولید کنیم،‌ اکنون مذاکراتی با یکی دو کشور اطراف شده که بتوانیم اراضی آن‌ها را اجاره کنیم، مثلاٌ بسیاری از ایرانیان در سال‌های اخیر در تاجیکستان، قزاقستان و... زمین اجاره کرده‌اند،‌ آن هم به بهای ناچیز و گندم می‌کارند که دستاورد بسیار خوبی هم داشته است،‌ ما نیز می‌خواهیم ظرف یکی دو ماه آینده وارد این موضوع شده و برای کاشت و برداشت درختان زمین اجاره کنیم.

باید به سمتی برویم که چوب از دستور کار خارج شده و مواد دیگری جایگزین شود

  امروزه در دنیا از مواد اولیه دیگری غیر از چوب برای تولید کاغذ استفاده می‌‌شود،‌ شما این برنامه را ندارید که به سمت تولید کاغذ با مواد دیگری غیر از چوب حرکت کنید؟

یکی از موضوعاتی که ما باید به سمت آن حرکت کنیم،‌ تولید مدرن است، امروز دنیا چوب را از دستور کار خود خارج کرده است، واحد تحقیقات کارخانه با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری وارد مذاکره شده تا بتوانیم زمینه لازم برای استفاده از مواد اولیه‌ای چون پپه‌، کربنات کلسیم،‌ باگاس و ... را برای تولید کاغذ فراهم کنیم،‌ اکنون دستورالعمل استفاده از پپه و باگاس برای تولید کاغذ را تصویب کردیم و هیئت مدیره نیز موافقت خود را اعلام کرده است.

کارخانه در سال‌های ابتدایی دهه 90 از رونق خوبی در تولید برخوردار بود،‌ اما به دلیل قیمت ارزان کاغذ وارداتی مصرف‌کنندگان به ویژه در حوزه فرهنگ حاضر به انتخاب کاغذ داخلی نبودند‌، بنابراین کارخانه نتوانست آنچنان که باید و شاید از فرصت‌ها بهره ببرد،‌ شما چه تضمینی دارید که مصرف‌کنندگان روی خوش به محصولات شما در سال‌های آتی نشان خواهند داد؟

ما نمی‌توانیم شرایط آن سال‌های کارخانه را با شرایط کنونی مقایسه کنیم،‌ آن زمان قانون تنفس جنگل و محدودیت‌‌ها و معذوریت‌های قانونی مثل اکنون نبود،آن زمان که اوج پول و امکانات بود‌، کارخانه می‌توانست به شرایط ثابت برسد،‌ باید فکری برای اینکه یک ساختار اجرایی مناسب برای کارخانه ایجاد شود،‌ می‌کردیم،کارخانه در آن سالها در اوج بوده اما چقدر زارعت شده است؟ چقدر دستگاه‌های جدید وارد شده و ... تجربه نشان می‌دهد که کار چندانی نکرده‌ایم.امروز من نه می‌توانم ارز دولتی بگیرم و نه ارز نیمایی‌، در حالی که دولت آن زمان نفت خوب می‌فروخت و احتیاجی به مالیات و پول‌های برق و آب نداشت.

اما اینکه من چه تضمینی می‌دهم‌، به شرایط امروز باز می‌گردد،‌ من امیدوارم ما بتوانیم این موانع را برطرف کنیم و سهمی از بازار داشته باشیم. من باید در قیمت‌گذاری کاغذ در بازار تأثیرگذار باشم من اکنون سهمی در بازار ندارم.

ما می‌توانیم بازار را تأمین کنیم،‌ البته در صورتی که مطالبات ما توسط دولت برآورده شود.

این مطالبات چیست؟

 اول اینکه دولت به ما ارز دولتی و یا حداقل نیمایی اختصاص دهد تا بتوانیم مواد اولیه وارد کنیم،‌ اکنون  ما قصد واردات نوعی ماده برای سفیدکردن کاغذ داخلی را داریم که اگر با ارز آزاد وارد کنیم، قیمت تمام شده افزایش پیدا می‌کند و تعزیرات دست ما را بسته است، یا اینکه بتوانیم با ارز نیمایی چوب وارد کنیم‌، در قبال این پرداخت ارز نیز قاعده‌ای برای تولید و قیمت قرار دهند،‌ ما بر اساس آن قاعده پیش می‌رویم،‌ نظارت هم داشته باشند،‌ آن وقت ما می‌توانیم حجم قابل توجهی از بازار را پوشش دهیم.

یک هزارم میلیاردها دلاری که صرف واردات شد به تولید اختصاص می‌یافت امروز در  کاغذ خودکفا بودیم

این همه سال دولت میلیاردها دلار صرف واردات کاغذ خارجی به کشور کرد،‌ یک هزارم این میلیاردها دلاری که صرف واردات کاغذ شد را اگر به تولید کاغذ اختصاص داده بودند،‌ امروز خودکفا بودیم.

تنها کارخانه مازندران نیست‌، کارخانه کاغذ چوکا نیز می‌تواند نقش قابل توجهی در تولید کاغذ در کشور داشته باشد،‌ ما نیز توانایی افزایش این 175 هزار تن را به 250 هزار تن داریم.

دوم اینکه دولت در ارائه خدماتی مثل آب،‌ برق و ... ما را بیشتر یاری کند،‌ یکی از این خدمات می‌تواند بهینه‌سازی مصرف ما باشد،‌ به جای اینکه دولت بگوید‌، هر چه می‌خواهید مصرف کنید من پولش را می‌گیرم،‌ ساختاری  برای بهینه‌سازی مصرف کارخانجات ایجاد کند تا مصرف هزار مگاواتی برق من را به 200 مگاوات برساند.

قانون رفع موانع تولید نباید فقط روی کاغذ باشد

سوم اینکه،‌ قانون رفع موانع تولید نباید فقط روی کاغذ باشد، باید اجرایی شود،‌ ما یک قاعده و قانونی داریم که اجرا نمی‌شود‌، مثلاٌ بانک مرکزی در بحث جلوگیری از مشکلات  تولید اعلام کرد، اگر واحدهای تولیدی تعداد چک برگشتی خاصی داشته باشند، می‌توانند با  ابلاغ بانک از تسهیلات استفاده کنند،‌ چند سال طول کشید، اما انجام نشد،‌ تا اینکه من طی دو تا سه ماه اخیر با پیگیری‌های فراوان آن را حل کردم.

در صحبت‌هایتان به کوچک‌سازی کارخانه اشاره کردید برنامه‌ای دارید؟

 

 ما الان هر اقدامی کنیم شائبه‌برانگیز می‌شود که می‌خواهند اشتغال را از بین ببرند و داد مسئولان استانی بلند می‌شود‌، ما باید زمانی که پایه کار را می‌گذاریم، این موارد را در نظر بگیریم، الان امکان اینکه 1000 کارگر را تعدیل کنیم، وجود ندارد،‌ پس باید برای آن‌ها کار ایجاد کنیم،‌ که می‌تواند طرح حفاظت و بهره‌برداری از جنگل،‌ زراعت و ... باشد.

 در این سه ماهه سفارشات برای تولید هم دارید؟

 دولت وارد نشده است،‌ وزارتخانه‌های دولتی وارد نشده‌اند، ولی برخی شرکت‌ها مذاکراتی را شروع کردند.

اگر تأمین مالی و مواد اولیه باشد کل کاغذ روزنامه کشور را تولید می‌کنیم

  اکنون تولیدات کارخانه در بازار عرضه می‌شود یا در انبار مانده است؟

 تولیدات ما اکنون در بازار عرضه می‌شود،  اینگونه نیست که بگوییم کاغذمان در انبار و کف زمین می‌خوابد، نیاز به مدیریت من است که شرایطی را فراهم کنم تا تولید به موقع در بازار عرضه شود، پروسه تولید ما در کارخانه 24 ساعته است،‌ امروز صبح چوب در کارخانه باشد، فردا صبح کاغذ در انبار داریم،من مدیر باید بتوانم مدیریت کنم که با تأمین مالی و مواد اولیه مناسب بتوانم بهترین تولید را در اسرع وقت داشته باشم، اکنون اگر تأمین مالی و مواد اولیه داشته باشیم ما می‌توانیم کل کاغذ روزنامه کشور را تأمین کنیم.