يکشنبه 14 دی 1399-7:55 کد خبر:87403

شمال نیوز گزارش می دهد:

با مدیریت اسلوموشن بر ورزش و جوانان مازندران راه به جایی نمی بریم !

رنگرز باید از اختیار قانونی خود استفاده می‌کرد تا اعتبار لازم را بگیرد اما جای تعجب است که پس اتفاق خجالت‌آور روز جمعه بر خود وظیفه ندانست توضیحی قانع کننده بدهد!


خزرتیترخبر: با مدیریت «اسلوموشن» حسن رنگرز بر ورزش و جوانان مازندران کمی ناامید شدیم ،یعنی آنچه انتظار داشتیم و آنچه می بینیم خیلی باهم متفاوت است.

اپیزود نخست :

شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی در کتاب وزین گلستان شعری عربی دارد که ترجمه آن به زبان خودمانی این است:«دو چیز که از یخ هم بی‌مزه‌تر هستند یکی پیرمردی است که ادا و اطوار جوانان را در بیاورد و دومی جوانی است که چون پیرمردان سلوک کند!»

اگر امروز خوشبختانه بر جوان‌گرایی در مدیریت ها در سطوح مختلف تاکید می شود و این روش را راهی برای برون‌رفت از مشکلات و تسریع در ضرب‌آهنگ توسعه می‌دانند هم به اعتبار نیروی جوانی است و این‌که جوانان کمتر و دیرتر خسته می‌شوند و شتاب قابل قبولی در پیش‌بُرد امور دارند و هم به اعتبار ریسک‌های خلاقانه‌ای است که غالباً از جوانان بیشتر سر می‌زند تا پیران و پابه سن‌ گذاشتگان، حال تصور کنید مدیری در کرسی مدیریتی منصوب شود که از نظر سن و شمایل، جوان باشد و شاداب به نظر برسد اما در عملکرد و سلوک مدیریتی، مانند پیرانی که 42 سال از سابقه کار اداری‌شان سپری شد، رفتار کند و به قول اهالی سینما، «اسلوموشن» بزند !

ما حق نداریم شعر سعدی شیرازی را در خاطر مرور کنیم ؟ آن هم در دستگاهی که قاطبه جامعه هدفش را جوانان، پهلوانان و ورزشکاران خوش‌آتیه تشکیل می‌دهند که در صحنه‌های ملی و جهانی مایه آبرو و اعتبار کشور بودند و یا خواهند بود!؟

اپیزود دوم :

یکی از هواداران متعصب فوتبالی می‌گفت روز بازی این تیم با پرسپولیس تهران، من صدبار مُردم و زنده شدم از دیدن آن صحنه‌ها، واقعاً یحیی گل محمدی حق داشت شاکی باشد و از فوتبال در استخر وطنی گلایه کند.

وی همچنین گفت: از ماه ها قبل به اداره‌کل ورزش و جوانان و مدیران استانی گفته بودیم وطنی را به استانداردهای لیگ برتری برسانند چون ما در تمام استان، یک تیم لیگ برتری داریم، نمی‌شود که تیم لیگ برتری داشته باشیم اما زمین فوتبال و امکانات هتلینگ لیگ برتری  نداشته باشیم و درصورت فراهم نکردن این امکانات که همه شهرهایی که در این سطح تیم‌داری می‌کنند از آن برخوردارند، رفته‌رفته امتیاز بازی خانگی را از دست می‌دهیم و روحیه هواداران و سطح کیفی تیم افت می‌کند و همه این اتفاقات می‌تواند  زبانم لال مقدمه تکرار سال‌های تلخ برای نساجی مازندران باشد.

این هوادار نساجی همچنین گفت: حسن رنگرز که آمد من خیالم جمع شد که کارها را مدیریت می‌کند چون خودش ورزشکار حرفه‌ای بوده و حرف‌هایی که من گفتم را با گوشت و پوست خود لمس کرده و قبول دارد آنچه که برآن تاکید دارم توقع نابه‌جایی نیست!   

اپیزود سوم: 

معمولاً مدیران که معارفه می‌شوند و شروع به کار می‌کنند، طوفانی «استارت» می‌زنند تا هم به حامیان خود اطمینان بدهند که در انتخاب خود اشتباه نکردند و هم زبان منتقدان احتمالی را ببندند.

البته بسته به توان و نگرش و دغدغه‌مندی مدیران، بعد از گذشت دو تا سه سال، رفته رفته از شتاب‌شان کاسته می‌شود اما آنچه که تا اینجا در رفتار پهلوان حسن رنگرز برای ما عجیب بود و شکیبایی پیشه کردیم و حتی به خودمان نهیب زدیم که خطای دید است اما نبود این بود که وی از همان روز اول، با آرامش و اسلوموشن شروع کرد، گویا ورزش استان برای اصلاح و ترقی، تا سال 1500 زمان دارد!

پرسش ما از خودمان این است که بهار مدیریتش که اینگونه باشد ، خدا به داد ورزش استان برسد از پاییز و زمستانش!

و کلام آخر ....

عملکرد هوشمندانه یک مدیر، پرداختن به امور مهم و محوری و اصطلاحاً اولویت‌دار و شتاب خردمندانه در مدیریت بر حوزه‌ خود ، به دو چیز بستگی تام دارد .

نخست آشنایی کافی، دانش لازم و اطلاعات تخصصی به حوزه تحت مدیریت که  موجب  احاطه و اشراف سازمانی می‌شود و دوم دغدغه داشتن و نگرش توسعه‌ای.

درمورد حسن رنگرز باید گفت بخش نخست را قطعاً پهلوان حسن رنگرز دارد چون خود فرزند وزارت‌خانه ورزش و جوانان بوده و افتخارات زیادی برای استان و کشور آورده و از موضوعاتی چون تمهید حداقل مقدمات ازجمله مهیاکردن زمین استاندارد برای یک تیم لیگ برتری که ارزشمندترین سرمایه‌های فوتبال کشور به مدت 90 دقیقه در این زمین با هم می‌جنگند آگاه است اما به باور ما شاید «دغدغه» لازم وجود ندارد! 

حسن رنگرز باید از نخستین روز شروع به کارش، ورزشگاه شهید وطنی قائم‌شهر را دفتر کار خود می‌کرد و آنقدر آنجا می‌نشست و از قدرت و اختیار قانونی خود استفاده می‌کرد و حتی یقه پیراهن خود را در شورای برنامه‌ریزی استان پاره می‌کرد تا اعتبار لازم را بگیرد و اجازه ندهد هواداران نساجی شاهد افتضاح جمعه باشند.

تعجب است که پس از این اتفاق خجالت‌آور در تاریخ ورزش استان نیز بر خود وظیفه ندانست توضیحی قانع کننده بدهد ، عذرخواهی نخواستیم !

راستش را بخواهید با مدیریت «اسلوموشن» حسن رنگرز بر ورزش و جوانان مازندران کمی ناامید شدیم ،یعنی آنچه انتظار داشتیم و آنچه می بینیم خیلی باهم متفاوت است.

به قول معروف « سالی که نکوست از بهارش پیداست ! »، این را حتی می شود در زمستان فهمید !

ما پهلوان حسن رنگرز را دوست داریم و می خواهیم همچون تشک کشتی در مدیریت ورزش مازندران نیز بدرخشد، این انتظاری زیادی نیست .