شنبه 23 مرداد 1400-20:50 کد خبر:88716
عبارت گزارش می دهد:
آتش بازی کرونا در سایه غفلت / از تکمیل ظرفیت بیمارستانها و کمبود دارو تا تصمیمات عجیب
اینروزها حتی کار از کمبود تخت ICU، کمبود رمدسیویر و داروهای مختلف کرونا گذشته است و افراد به خاطر نداشتن کپسول اکسیژن به رحمت خدا میروند.
خزرتیترخبر: حدود یکی دو ماه پیش بود که وقتی تصاویر جولان کرونایی موسوم به هندی یا همان دلتا را در هندوستان میدیدیم، وحشت میکردیم، بیمارانی که نه تخت داشتند، نه دارو و اکسیژن و ... فیلمها و تصاویر بحران کرونا در هند دست به دست میچرخید، ابتلا و مرگهای میلیونی رعشه به جانمان میانداخت و شاید بسیاری از کسانی که حالا جانشان جزو آمار شده و در لیست مرگ جای گرفتهاند، با دیدن این تصاویر خدا را شکر میکردند که در ایران وضع کرونا اینطورها هم نیست؛ اما اکنون...
ستاد ملی کرونا 18 ماه است که مسئولیت مقابله با کرونا در کشور را برعهده دارد، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که سوءتدبیر ستاد ملی کرونا در یک سال و نیم اخیر به شیوع پنج پیک خطرناک کرونا در کشور منجر شده و بی تدبیری های اعضای ستاد ملی کرونا فوت ده ها هزار نفر از ایرانیان را به همراه داشته است، درحالی تعلل ستاد ملی کرونا در واردات واکسن، همچنان شرایط کرونا در کشورمان را بحرانی نگه داشته است که چهارشنبه شب هفته گذشته نیز افشاگری های زالی و ظریف ابعاد تازه تری از سوء مدیریت ستاد ملی کرونا را روشن کرد.
البته تنها فایده افشاگری های زالی و ظریف برای مردم این بود که برخی ابعاد سوء مدیریت در حوزه کنترل کرونا و واردات واکسن هرچه بیشتر برای افکار عمومی روشن شد، موضوعی که نه تنها کمک چندانی به مردم نمی کند، بلکه آنها را هم بیشتر آزرده خاطر می کند و این سوال را در میان افکار عمومی پدید می آورد که چرا مدیریت کرونا و واردات واکسن در 18 ماه گذشته در دست آقایانی بوده است که این چنین در موارد مختلف مرتکب سوء مدیریت و قصور شده اند؟
در استان مازندران که از جمله مناطق همواره قرمز در کشور بوده، طی شبانه روز گذشته با بستری شدن تعداد ۶۱۰ بیمار کرونایی جدید، تعداد بستری شدگان در مراکز درمانی پزشکی مازندران و بابل به ۳هزار و ۹۶۰ نفر رسید، مسئلهای که نگرانیها در این استان را از همیشه بیشتر کرد.
کمبود تخت بیمارستانی، آغاز به کار مراکز بستری موقت، کمبود دارو و سرم در داروخانهها و روند کند واکسیناسیون در این استان، زندگی مردم را از حالت عادی خارج کرده اما همچنان اتفاقی که سبب تغییر این رویه مسموم شود در هیچ زمینهای مشاهده نشده، اینروزها حتی کار از کمبود تخت ICU، کمبود رمدسیویر و داروهای مختلف کرونا گذشته است و افراد به خاطر نداشتن کپسول اکسیژن به رحمت خدا میروند.
سندش گفتههای محسنی بندپی نماینده چالوس و نوشهر در مجلس و عضو کمیسیون بهداشت؛ وی اعلام کرده بود: من از حوزه انتخابیه خود بازگشتهام، جلسه اضطراری با رئیس شبکه توزیع دارو، روسای بیمارستانها و فرماندار داشتیم؛ پزشکان میگفتند چه کار کنیم؟ رئیس شبکه از کمبود اکسیژن صحبت میکرد و مستقیماً اعلام میکرد که آقای دکتر کار از کمبود دارو گذشته است، از کمبود اکسیژن بیماران میمیرند!
وی همچنین گفته بود: هنگام بازگشت از حوزه انتخابیه خود از جاده شمال باز میگشتم به وفور ماشین در این جاده در حال تردد است، با این وضعیت چگونه میتوان بیماری را کنترل کرد؟
چرا دقیقه 90 گل خوردیم؟
این درحالی است که ما روی پله های کنترل کرونا ایستاده و به مهار کرونا نزدیک شده بودیم، تعداد فوتی های 2 رقمی اسفند و فروردین در اردیبهشت ماه یک رقمی شد و این امید را در دل ما زنده می کرد که از شر این ویروس منحوس رها خواهیم شد، اما چرا دقیقه 90 گل خوردیم و بازنده جنگ برده شدیم؟
دلتا که وارد شد، همه هشدار میدادند که قدرت سرایتش ۳۰۰ درصد بیش از ویروس ووهان است، رحم ندارد و قانون خودش را به سرعت حکمفرما میکند، با این حال اما باز هم گوش کسی بدهکار این هشدارها نبود. به طوری که تعطیلاتی که از ۲۹ تیر تا سوم مرداد ماه به پیشنهاد قرارگاه عملیاتی و کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی کرونا و موافقت رئیسجمهور وقت، اعمال شد، تنها یک تعطیلی اسمی بود که طی آن فقط ادارات تعطیل شدند؛ هیچ نظارتی هم وجود نداشت و در نتیجه بساط مسافرتها به راه، کافهها و رستورانها باز و مراسم عروسی و عزا نیز با جمعیت بالا برگزار شد؛ تعطیلاتی که نهتنها منجر به کنترل دلتا از ابتدای ورودش به کشور نشد، بلکه خود به عنوان بازوی کمکی ویروس، منجر به شیوع و گردش بیشتر ویروس شد و روند صعودی سریع مبتلایان و البته مرگها را رقم زد،مازندران شاید بزرگترین قربانی این تعطیلات ناخوانده بود که آن روزها هیچکس صدای مردم و رسانههایش را نمیشنید.
حالا کرونا در کشوری که به گفته وزیر بهداشتش قرار بود الگوی مدیریت کرونا برای کشورهای دیگر باشد، چند روزی است که قربانیانش را از مرز ۵۰۰ نفر هم بیشتر کرده است،همچنین به گفته مسئولانش رعایت دستورالعملهای بهداشتی به زیر ۳۸ درصد سقوط کرده است و ۶۲ درصد دستورالعملها هم رعایت نمیشود.
بر این اساس می توان گفت که در یک کلام اجرای شیوه نامه ها وپروتکلهای ضد کرونا در کشور با مشکل بزرگی روبروست؛ به طوری که از طرح جامع مدیریت هوشمند کرونا، نظارتها و جرایم بازدارنده ای که پیش از این و در سال گذشته به تصویب رسید و به اجرا گذاشته شد، دیگر جز در جراید و رسانهها خبری نیست.
ظرفیتهای بیمارستانی اشباع و تختهای ICU هم پُر است، فیلمها و تصاویر شبکههای اجتماعی از استانهای مختلف مانند مازندران خودمان نشان میدهد که در برخی مناطق شرایط برخی بیمارستانها سیاه شده و مجبورند بیماران را روی زمین بخوابانند، تصاویری از برخی بیمارستانها و از سوی کادر درمان و همراهان بیماران منتشر شده که بیماران روی پتو و روی زمین خوابیدهاند، بی هیچ تجهیزاتی اعم از اکسیژن و... تنها، با یک سرم در دست و با حالی نزار.
دارویی که نیست!
این اما تمام ماجرا نیست، در بیرون از بیمارستانها هم مردم مازندران کلافهاند، چند روزی است که صفهای عریض و طویل جلو داروخانههای دولتی و دانشگاهی نشان از این کلافگی دارد. مردمی که عزیزانشان در بیمارستان بستری شده یا در خانه حال خوبی ندارند، پشت در داروخانههای دولتی و دانشگاهی ساعتها میایستند، به امید یافتن داروی مورد نیاز بیمارشان، فاویپیراویر، رمدسیویر و حتی سرم تزریقی.
مردمی که قرار بود جز رنج بیماری رنج دیگری نداشته باشند، حالا برای تامین این داروها در خوش بینانهترین حالت باید ساعتها در صف بایستند تا شاید دارو گیرشان آید و بتوانند درمان عزیزانشان را پیش برند، صفهایی که خودشان میتوانند یکی از عوامل انتقال و شیوع کرونا بوده و بیماری و مرگ به ارمغان آورند.
براساس گفتههای ایرنا در مازندران، داروخانه داران می گویند که کمبود بعضی اقلام دارویی از حدود سه هفته پیش شروع شده و همچنان با وجود وعده های مراجع تامین کننده ، ادامه دارد، کارکنان داروخانه ها نیز معتقدند طولانی شدن کمبود دارو سبب شده است تا بیماران و همراهانشان گاهی هر روز به داروخانه مراجعه کنند تا شاید بتوانند نسخه اشان را تبدیل به دارو کنند و به همین دلیل هم ازدحام در داروخانه ها چند برابر گذشته شده است.
همچنین کمبود دارو در مازندران صدای پزشکان را هم در آورده است،پزشکان خانواده شهری از این که نسخه هایشان تبدیل به دارو نمی شود و مجبور به پاسخگویی به بیمارشان در باره موضوعی هستند که در اختیارشان نیست ، انتقاد دارند.
اما متاسفانه مشکل بیماران کرونایی در مازندران تنها کمبود دارو نیست، برخی از شهروندان از این که داروها با قیمت گران تر به صورت بازار سیاه در دسترس قرار دارد ، شاکی هستند و براین باورند که عده ای تجارت مرگ راه انداخته اند.
براساس گزارشات رسمی میزان ریسک بیماری کرونا در مازندران به حدود ۳۰ رسیده و این یعنی در حال حاضر میزان بستری روزانه بیماران کرونایی به ازای هر یکصد هزار نفر در مازندران حدود ۳۰ نفر است، این میزان در بعضی شهرستان ها مانند آمل به حدود ۵۰ و در بابل ، قائمشهر و ساری هم بالای ۳۰ است. درحالی که میانگین کشوری این رقم چیزی کمتر از ۱۰ نفر در هر یکصدهزار نفر است.
اینکه چرا مردم کرونا را جدی نمیگیرند و نسبت به پروتکلها و محدودیتها بیتوجه هستند را میتوان در تناقض گویی مسئولان و صادق نبودن آنها با مردم در مورد بیماری کرونا، مشکلات اقتصادی و خستگی از شرایط جستجو کرد اما نکته اینجاست که دود این بیتوجهیها به چشمان خود همین مردم میرود.
اما سوالی که مطرح است اینکه چرا مسئولان اقدامات و برخورد جدیتری با متخلفان در دستور کار ندارند؟ اینطور که پیش میرود رفتن کرونا از کشور و بازگشت روزهای عادی به مانند یک رویای دست نیافتنی است.